روانشناسی عدالت

درک عقلی از عدالت، نيازمند بلوغ روحی است. روح نابالغ، بويژه تمايل به ارزشگذاری خودکامانه دارد. چنين روحی شايد قادر باشد درباره­ی ارزش­ها جدل کند، اما به دشواری می­تواند ارزشگذاری­ های خود را بصورتی رضايتبخش مستدل سازد. بلوغ فکری برای مسايل عدالت از آن طريق قابل تشخيص است که انسان تلاش می­ کند بفهمد که چه وظايفی در قبال همنوعان خود دارد، تلاش می­کند بداند چه دينی به انسان­ های ديگر دارد، پيگيرانه در اين زمينه می ­پرسد و هدفمند برای روشن کردن آن می­رزمد، صرفنظر از اينکه موضع شخصی او در اين مورد چه باشد و چه راه حلی در اين زمينه داشته باشد.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی و فلسفی اخلاقی

قبل از سقراط اخلاق براساس آموزه های اخلاقی معلمان اخلاق و پیامبران گسترش می یافت . سقراط حلقه پیوند معلمین اخلاق با فلاسفه اخلاق بود. افلاطون مکالمات فراوانی در باب فلسفه نوشت و در این آثار اشارات و بررسی‌های ضمنی بسیاری درباره ی‌اخلاقیات کرد؛ اما فلسفه اخلاق راه خود را رسماً از زمان ارسطو آغاز کرد. نگارش اخلاق نیکوماخوس شروع تاریخ فلسفه اخلاق است. پس از ارسطو اپیکوریان و رواقیون سردمداران نگرش فلسفی به اخلاق بودند. پس از تحول بزرگ مسیحیت فلسفه اخلاق وارد مسیر جدیدی شد. آگوستین یکی از تأثیرگذارترین فلاسفه اخلاق بود و با آراء خود به تبیین موضوعات فلسفه اخلاق از منظر مسیحیت کاتولیک پرداخت.

ادامه نوشته

نظریه هوش اخلاقی دوگ لینک و فرد کیل

دوگ لینیک ( Doug Lennick ) و فرد کیل ( Fred Kiel ) در سال 2005 در کتاب هوش اخلاقی مدل ابداعی خود برای بهره گیری از هوش اخلاقی برای رهبری سازمانی را مطرح کردند . لینک و کیل (2006) مفهوم هوش اخلاقی را گسترش دادند. آن‌ها مفهوم هوش اخلاقی را مجزا از IQ در نظر گرفته و آن را مرتبط با ارزش‌ها و رفتار افراد دانستند. از نظر لینک و کیل هوش اخلاقی مکمل مفید و بالقوه ای برای دیگر صورت های هوش ، به ویژه هوش هیجانی ، هوش فنی و هوش اجتماعی است . یکی از شباهت های هوش اخلاقی با هوش اجتماعی و هوش هیجانی این است که تاثیر کارهای ما بر دیگران در هر سه هوش نقش کلیدی دارد . هوش اخلاقی توانایی ذهن برای تعیین چگونگی انطباق اصول کلی بشریت باارزش‌ها، اهداف و اعمال افراد است (لینیک و کیل، 2005).

ادامه نوشته

نظریه فضیلت های اخلاقی مشترک ادیان کاتری دالسگارد، کریستوفر پیترسون و مارتین سلیگمن

کاتری دالسگارد ( Dahlsgaard ) ، کریستوفر پیترسون ( Peterson ) و مارتین سلیگمن ( Seligman ) (2005؛ نقل از نیکسون، 2014) شش فضیلت اخلاقی مشترك ذیل را از بررسی آیینهاي کنفوسیوس ( Confucianism ) ، تائویسم ( Taoism ) ، بودیسم ( Buddhism ) ، هندوئیسم ( Hinduism ) ، فلسفۀ آتن ( Athenian Philosophy ) ، مسیحیت ( Christianity ) ، یهود ( Judaism ) و اسلام ( Islam ) به دست آورده اند:

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی هوش اخلاقی

موضوع اخلاق به ویژه از اواخر قرن بیستم، اولویت و اهمیت خاصی پیدا کرده است. هوش اخلاقی ( Moral intelligence ) یک بحث جدید و کم تر مطالعه شده است، که توسط میشل بوربا (2005) در روان شناسی وارد شده است. وی هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درک درست از نادرست، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنها و رفتار در جهت صحیح و درست تعریف می کند. هوش اخلاقی ظرفیت و توانایی درک درست از نادرست، داشتن اعتقادات قوی اخلاقی و عمل به آنها و همچنین، رفتار در جهت صحیح است. هوش اخلاقی به این نکته اشاره دارد که اصول اخلاقی حاصل وراثت نیست بلکه افراد یاد می گیرند که چگونه خوب باشند ( بوربا، 2005 ).

ادامه نوشته

نظریه های اخلاقی ویلیام دامون

ویلیام دامون معتقد است اگر بخواهیم فرایند رشد اخلاقی کودکان را مطالعه کنیم، نمونه‌ای بهتر از رفتار تقسیم امکانات و سهیم کردن دیگران در آن وجود ندارد. مطالعاتی که دیمون در این زمینه ترتیب داد، به بررسی این مسأله می‌پرداختند که کودکان چگونه تعارض‌های مربوط به توزیع امکانات را درک کرده و از عهده حلّ آن برمی‌آیند. دامون در بررسی استدلال‌های کودکان، یک توالی آشکار سطوح و مراحل وابسته به سن در زمینه تقسیم عادلانه را به دست آورد. سطوح مزبور شش سطح اصلی هستند که پیشرفت استدلال عدالت کودکان را نشان می‌دهد. در ابتدایی‌ترین سطح، یعنی سطح 0-A ، تصور کودک از عدالت با برداشت او از تمایلات و خواسته‌های خاص کودکانه همراه است. برای مثال، کودک ممکن است ادّعا کند منصفانه آن است که او بستنی بیشتری از خواهرش دریافت کند، برای این که او بستنی را دوست دارد.

ادامه نوشته

نظریه های کلاسیک شناختی - تحولی در رشد اخلاقی ( دیدگاه های شناختی تحولی در رشد اخلاقی )

یکی از ابعاد عمده رشد اجتماعی انسان، تحول اخلاقی است. انسان شدن آدمی، در گرو رشد اخلاقی درست و رسیدن او به قلمرو اخلاق است. انسان از بدو تولد رشد اخلاقی خود را آغاز می کند و در هر سنی متناسب با فهم خود درک متفاوتی از اخلاقیات خواهد داشت. مباحث اخلاق و مسائل اخلاقی از جمله مباحث پیچیده ای است که تئوری های مختلف را به درگیری و چالش کشانده است. در مورد چگونگی شکل گیری اخلاق دیدگاه ها و نظریه های مختلفی وجود دارد.

ادامه نوشته

نظریه اخلاق بلازی

مسؤلیت پذیری و رفتارهای مدنی - تحصیلی قابل آموزش بوده و می توان با استفاده از تکنیکهایی این مهارت را در افراد تقویت نمود. یکی از رویکردهایی که برای این منظور استفاده می شود آموزش عمل اخلاقی بر ساس نظریه بلازی است ( وبر، 2020). این رویکرد ادعا می کند که قضاوت اخلاقی به تنهایی قادر نیست انگیزه عمل به موازین اخلاقی را ایجاد نماید . بلکه در این زمینه جامعیت و انسجام " خود " مطرح می باشد ( اسکلا ساویک و کیگر، 2015).

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی اخلاق کارول گیلیگان

کارول گیلیگان کسی که پروفسور روانشناسی دانشگاه هاروارد بود و زمانی با کلبرگ همکاری می کرد، به عنوان منتقد به مخالفت با ایده های او پرداخت. او به مطالعه تفاوت سبک های استدلال اخلاقی نوجوانان دختر و پسر پرداخت. گیلیکان بر این باور است که تاکید نظریه کلبرگ در رشد اخلاقی که مبتنی بر اصول انتزاعی و عقلانی درباره عدالت است، بیشتر مناسب مردان است. در حالی که مردان به معماهای اخلاقی در قالب واژه های عدالت و انصاف توجه دارند، زنان بیشتر به حفظ روابط اشخاص و مراقبت از دیگران تاکید دارند .

ادامه نوشته

نظریه بنیادهای اخلاقی

نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر درباره قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغه های اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافته ها و پیش بینی های خارجی، از جمله مجادله اخیر دو نظریه پرداز این حوزه، گراهام و جنوف -بالمن، انجام شده است. نظریه مبانی اخلاقی یک نظریه روانشناسی اجتماعی است که قصد دارد ریشه‌ها و تنوع در استدلال اخلاقی انسان را بر اساس بنیادهای ذاتی و مدولار توضیح دهد. این نظریه اولین بار توسط روانشناسان جاناتان هایت ، کریگ جوزف و جسی گراهام، بر اساس کار انسان‌شناس فرهنگی ریچارد شودر پیشنهاد شد. و متعاقباً توسط گروه متنوعی از همکاران توسعه یافت و در کتاب ذهن درستکارهایت رواج یافت.

ادامه نوشته

نظریه قلمروی اجتماعی - شناختی اخلاق

بخش قابل توجهی از مطالعات روان‌شناسی به مطالعه پدیده‌های اخلاقی (قضاوت اخلاقی، رفتار اخلاقی و ...) اختصاص دارند. از جمله نظریه‌های متأخر در این حوزه، « نظریه قلمروی اجتماعی ۔ شناختی » است. این نظریه که از نگاه انتقادی به دیدگاه‌های لارنس کلبرگ شکل گرفته، امروزه با طیف وسیعی از مطالعات تجربی حمایت می‌شود. در اوایل دهه 1970 م، بررسی هاي طولی گروه تحقیقاتی کلبرگ، بی نظمی هایی را در تـوالی مراحل نشان دادند. محققانی که به چارچوب کلبرگ متعهد بودنـد، تـلاش کردنـد تـا ایـن نظمی بی ها را از طریق تعدیل در توصیف مراحـل توجیـه کننـد، امـا سـایر نظریـه پـردازان دریافتند که اقدام گسترده براي حل داده هاي خلاف قاعده، مستلزم تعـدیل هـاي اساسـی در خود تئوري است. یکی از ثمر بخش ترین خطوط تحقیقاتی، تئوري قلمرویی الیوت توریل و همکارانش بوده است.

ادامه نوشته

نظریه شناختی اجتماعی اخلاق

نظریه شناختی اجتماعی اخلاق ( Social cognitive theory of morality ) تلاش می کند توضیح دهد که چگونه تفکر اخلاقی، در تعامل با سایر عوامل تعیین کننده روانی-اجتماعی، بر رفتار اخلاقی فردی حاکم است. نظریه شناخت اجتماعی یک دیدگاه «تعامل گرایانه» را برای توسعه رفتار اخلاقی اتخاذ می کند. عوامل شخصی فرد، مانند تفکر اخلاقی فردی، واکنش‌های عاطفی به رفتار، رفتار اخلاقی شخصی و عوامل درون محیطی، همگی با یکدیگر تعامل دارند و بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. نظریه شناختی اجتماعی، از بسیاری جهات، با نظریه های مرحله ای استدلال اخلاقی رقابت می کند. نظریه شناختی اجتماعی تلاش می کند تا بفهمد چرا یک فرد از سطح پایین تری از استدلال اخلاقی استفاده می کند، در حالی که به لحاظ نظری در سطح بالاتری قرار دارد.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی توماس لیکونا

توماس لیكونا ( thomas lickona ) روانشناس رشد و استاد آموزش و پرورش در دانشگاه ایالتی نیویورك در كورتلند است ، جایی که او مرکز چهارم و پنجم (احترام و مسئولیت) را مدیریت می کند. رئیس سابق انجمن تربیت اخلاقی، او در هیئت مدیره مشارکت آموزش شخصیت خدمت می کند و در سراسر جهان با معلمان، والدین، مربیان مذهبی و سایر گروه هایی که نگران رشد شخصیت جوانان هستند صحبت می کند. اخیراً دکترای افتخاری را از دانشگاه Anahuac مکزیک دریافت کرده است. درجه دکتر افتخاری کائوسا (دکتر افتخاری یک علت)، بالاترین قدردانی علمی دانشگاه آنهواک، در 13 مارس طی مراسمی در پردیس مکزیکوسیتی دانشگاه ارائه شد.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی سوزان مولر اوکین

سوزان مولر اوکین ( Susan Moller Okin ) متولد ۱۹ ژوئیه ۱۹۴۶ در اوکلند نیوزیلند و متوفای ۳ مارس ۲۰۰۴ در لینکلن ماساچوست آمریکا ، فیلسوف سیاسی متولد نیوزیلند و شهروند آمریکایی، نویسنده مقالات و کتاب‌های متعدد در مورد فلسفه سیاسی فمینیستی بود. اوکین در طول زندگی حرفه‌ای‌اش جوایز متعددی را برای فعالیت‌های آکادمیک و آثارش دریافت کرد. سوزان مولر اوکین در اوکلند نیوزلند در محله ثروتمند Remuera متولد شد. او فرزند کوچک خانواده و دارای دو خواهر بود. مادر هلندی او خانه‌دار و پدر دانمارکی او به عنوان حسابدار در Holeproof Woolen Mills کار می‌کرد. او در سال ۱۹۶۶ مدرک لیسانس را از دانشگاه اوکلند، مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را در سال ۱۹۷۰ از کالج سامرویل دانشگاه آکسفورد و دکترای خود را در سال ۱۹۷۵ از دانشگاه هاروارد دریافت کرد.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی آلبرکامو

آلبر کامو ( albert camus ) متولد ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در موندووی الجزایر فرانسه و متوفای ۴ ژانویه ۱۹۶۰ ، نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار فرانسوی برنده جایزه ادبی نوبل بود. او یکی از نویسندگان بزرگ در مکتب رئالیسم، خالق کتاب مشهور بیگانه و مقاله جریان‌ساز افسانهٔ سیزیف است. آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در دهکده‌ای کوچک در الجزایر به دنیا آمد. پدرش «لوسین کامو» فرانسوی فقیری بود که در الجزیره برزگری می‌کرد و در آنجا با زن خدمتکاری به نام کاترین کامو که اهل اسپانیا بود ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام‌های لوسین (هم‌نام پدر) و آلبر شد. به سال ۱۹۱۴ آتش جنگ جهانی اول روشن می‌شود. پدر کامو به جبهه اعزام می‌گردد. آلبر کامو در این مورد با طنز می‌گوید: «به قول مردم او در میدان جنگ شهید شد.» مادر همچنان به کار خود ادامه می‌دهد: تأمین زندگی دو کودک به عهده اوست. اینان در محله فقیرنشین «بل کور» در یک اتاق زندگی می‌کنند.

ادامه نوشته

آشنایی با روانشناس فرهنگی ریچارد آلن شودر

ریچارد آلن شودر ( Richard Shweder ) متولد 1945 ، یک انسان شناس فرهنگی و مردم شناس فرهنگی آمریکایی و یک چهره در روانشناسی فرهنگی است . او در حال حاضر استاد خدمات ممتاز توسعه انسانی هارولد اچ سوئیفت در گروه توسعه انسانی مقایسه ای در دانشگاه شیکاگو است. وی نویسنده کتاب تفکر از طریق فرهنگ ها: سفرها در روانشناسی فرهنگی (1991) و چرا انجام می شود کباب مردانه؟ دستورالعمل های روانشناسی فرهنگی (2003) . شودر مدرک لیسانس خود را در رشته انسان شناسی از دانشگاه پیتسبورگ در سال 1966 و دکترای خود را در رشته مردم شناسی اجتماعی از دانشگاه هاروارد در 1972 دریافت کرد. او در سال 1972 در دانشگاه نایروبی در نایروبی ، کنیا تدریس کرد. او از سال 1973 عضو هیئت علمی دانشگاه شیکاگو بوده است .

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی ویلیام دیمون

ویلیام دیمون ( William Damon ) در سال ۱۹۴۴ در براکتون، ماساچوست متولد شد. او مدرک لیسانس خود را در سال ۱۹۶۷ از کالج هاروارد دریافت کرد و دکترای خود را در روانشناسی رشد در سال ۱۹۷۳ از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی دریافت کرد . وی سپس به عنوان استادیار به دانشکده روانشناسی دانشگاه کلارک پیوست. در دهه 1990 او استاد دانشگاه در براون بود و در آنجا مرکز مطالعه توسعه انسانی را تأسیس کرد. امروز، او استاد آموزش در دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه استنفورد، و همچنین مدیر مرکز نوجوانان استنفورد و عضو ارشد دانشگاه استنفورد در موسسه هوور است. دیمون در مدارس دولتی بروکتون ماساچوست تحصیل کرد. مادرش هلن یک طراح کفش بود. پدرش فیلیپ در طول جنگ جهانی دوم در ارتش خدمت کرد و از جنگ برنگشت. دیمون نزد عموی مادرش لویی میرز نقل مکان کرد ، وی در تربیت او کمک کرد و او را به دانشگاه فرستاد.

ادامه نوشته

نظریه های ادوارد وسترمارک

ادوارد الکساندر وسترمارک ( Edvard Westermarck ) ‏متولد ۲۰ نوامبر ۱۸۶۲ در هلسینکی و متوفای ۳ سپتامبر ۱۹۳۹ در تنالا ، مردم‌شناس سوئدی‌ زبان فنلاندی بود که بیشتر به دلیل معرفی اثر وسترمارک شناخته شده‌است. مهمترین مطالعات وی بر روی برون‌همسری و تابوی زنا با محارم بود. وسترمارک در مورد گوناگونی سامانه‌های اخلاقی می‌نوشت. او به نوعی نسبی‌گرایی باور داشت و یک نویسندهٔ معتبر در زمینه تاریخ اخلاق و رسوم ازدواج به‌شمار می‌رود. نامدارترین اثر خود تاریخ ازدواج انسان را در ۱۸۹۱ منتشر کرد. او چند کتاب نیز در زمینه رسوم مراکشی‌ها نوشت. وسترمارک استاد دانشگاه لندن از ۱۹۰۷ تا ۱۹۳۰ بود. خواهر او، هلنا وسترمارک، نویسنده و هنرمند بود.

ادامه نوشته

نظریه های فلسفی و روانشناسی استدلال اخلاقی

استدلال اخلاقی مفهومی است از فلسفه و روانشناسی تجربی و تکاملی ، که به توانایی انسان در انجام یک تحلیل انتقادی در برابر شرایط خاصی اشاره دارد که در صورت وجود آن نمی توان پاسخ رضایت بخشی بدست آورد. بر اساس معیارهای کاملاً منطقی انجام می شود. این در مورد به کار بردن ارزشهای اخلاقی شخص است بدانید آیا اقدام به این روش یا روش دیگر صحیح است یا خیر.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی فلیپ زیمباردو

آزمایش زندان استنفورد در سال ۱۹۷۱ نقش مهمی در مشهور شدن او داشت و هنوز هم، گاه و بیگاه با اظهارنظر درباره وضع زندان‌ها و زندانیان، به آن مطالعه اشاره می‌کند. اما بخشی از تأثیرگذارترین مطالعاتش در زمینه پدیده خجالتی بودن است که از سال ۱۹۷۷ آغاز شده و مدت‌ها ادامه پیدا کرده است. زیمباردو هم‌چنین در مقطعی، ریاست انجمن روانشناسی آمریکا را بر عهده داشته است.

ادامه نوشته

نظریه اخلاقی یورگن هابرماس

هابرماس، فیلسوف نسل دوم مکتب انتقادی فرانکفورت، بر این باور است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط شده است. وی با طرح نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. او در این نظریه که مهم‌ترین دیدگاه او محسوب می‌شود، با استفاده از رویکردهای جدید زبان‌‌شناسی و فلسفه زبان سعی در ارائه مدلی از تربیت اخلاقی بر مبنای عقلانیت ارتباطی دارد. 

ادامه نوشته

نظریه های کمک خواهی تحصیلی

پدیده کمک خـواهی دارای نمـودهای بسـیاری است. دانـش آموزی که در حل مسأله خاصی مشکـل دارد، ممکن است از معلم یا همکلاسی خود، یک سرنخ بخواهد. راننده ای که راه را گم کرده ممکن اسـت مسیـرها را بپرسد. شخصی که درد دارد، ممکـن اسـت از پزشک کمک بخواهـد. اینهـا نمـونه های اصلـی کمک خواهی هستند. در این مورد 1) فرد مشکل یا نیازی دارد. 2) مشکل او طوری است که ممکن است اگر دیگران وقت بگذارند و تلاش و کمک کنند، کاهش یابد یا حل شود. 3) فرد نیازمند به طریق مستقیم ازشخص دیگری کمک می گیرد

ادامه نوشته

نظریه های نوع دوستی

نوع‌دوستی یا دیگرخواهی از نیروهای توسعۀ اخلاقی و بقا و رفاه انسان است که در دهه‌های اخیر محل‌توجه روان‌شناسان اجتماعی و جامعه‌شناسان قرار گرفته است. نوع‌دوستی به‌عنوان جهت‌گیری و کنشی در فضای جوامع معاصر با روابط و زمینۀ اجتماعی در ارتباط است. باورها و تعاملات فرد ازطریق گشودن جهانی انسانی و اخلاقی پیش روی کنشگران اجتماعی، زمینۀ توسعۀ چنین جهت‌گیری‌هایی را تقویت می‌کند. عوامل فرهنگی و تعاملی افراد را برای درنظرگرفتن رفاه و نیازهای یکدیگر برمی‌انگیزد.

ادامه نوشته

نظریه انگیزه اخلاقی مارک تواین

مارک تواین (1967) با تأمل درباره منابع اخلاق اظهار داشت که « چندین سپر محافظ در برابر وسوسه های انسان وجود دارد که مطمئنترین آنها بزدلی است ». گاهی ترس از تنبیه، موجب می شود که انسانها از تسلیم در مقابل وساوس و آسیب رساندن به دیگران خودداری کنند. اما ما معمولاً ترس از تنبیه را به عنوان یک انگیزه اخلاقی در نظر نمی گیریم. در مقابل، یک شخص اخلاقی در برابر وسوسه ها مقاومت به خرج می دهد و حتی زمانی که می تواند خود را راحت کند، بر اساس انگیزه های درونی تلاش میکند تا با دیگران برخورد مناسب داشته باشد.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی علامه محمد تقی جعفری

محمدتقی جعفری (۲۴ مرداد ۱۳۰۲ تبریز – ۲۵ آبان ۱۳۷۷ انگلستان) (۱۳۴۴–۱۴۱۹ قمری) مشهور به علامه محمد تقی جعفری از جملهٔ مفسران نهج البلاغه، فقیهان، عارفان، فیلسوفان و مولوی‌شناسان معاصر ایران بود. محمد تقی دارای پدری بنام کریم بود که سوادی نداشت ، محمدتقی نزد مادر مقداری مقدمات دروس و قرآن را آموخت. آنگاه در مدرسهٔ اعتماد تبریز پایه چهارم و پنجم را با رتبه بالا گذراند. سپس به همراه برادرش مقارن سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم به مدرسهٔ طالبیه تبریز رفته و تحصیلات علوم دینی را نزد استادان آنجا پی‌گرفت. تأمین هزینهٔ زندگی، او را ناگزیر ساخته بود تا صبح‌ها به دانش آموختن پرداخته و بعد از ظهرها را کار کند.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی وجدان

وجدان ( Conscience ) ، قدرت ذهن برای قضاوت اخلاقی (درستی یا غلطی) یک واکنش یا رفتار است. انجام واکنشی که موجب به وجود آمدن احساس پشیمانی می‌شود را عذاب وجدان می‌نامند. « در زبان فارسي وجدان در لغت به كسر واو است ولي درتداول ايران و عراق بضم واو تلفظ مي شود و به معناي يافتن، شعور، شعور باطن و به عنوان قوه اي در باطن شخص است كه وي را از نيك و بد اعمال آگاهي دهد. وجدان در زبان انگليسي با واژه Conscience معرفي شده و به معناي باطن، دل و شعور آمده است و از آن به عنوان احساس دروني و روحاني كه موجب تشخيص خوب از بد مي شود ياد شده است.»

ادامه نوشته

نظریه وجدان امانوئل کانت

این نظریه اصولا مبتنی است بر یک نظریه دیگری که خود "کانت" و بعضی فیلسوفان دیگر جهان داشته و دارند. توضیح این که این مسئله در جهان مطرح است که آیا همه محتویات ذهن انسان، همه سرمایه های ذهنی و فکری و وجدانی انسان مأخوذ از احساس و تجارب انسان است؟ یعنی آیا همه فکر ها، اندیشه ها و احساس هایی که در انسان وجود دارد ابتدا که او به دنیا می آید به هیچ شکلی وجود ندارد و انسان هر چه به دست می آورد فقط از راه حواس: چشم، گوش، لامسه، ذائقه و شامه به دست می آورد، هم در قدیم و هم در جدید معتقدند که در ذهن انسان هیچ چیزی وجود ندارد یعنی قبلا در حس او وجود نداشته است و همه محتویات فکری و ذهنی انسان از همین دروازه های حواس وارد ذهن شده اند و غیر از این ها چیزی نیست.

ادامه نوشته

نظریه رشد اخلاقی چارلز هارتشورن

چارلز هارتشورن ( Charles Hartshorne ) ؛ متولد 5 ژوئن 1897 و متوفای 9 اکتبر 2000 ، فیلسوف آمریکایی که بیشتر در فلسفه دین و متافیزیک متمرکز بود ، اما به پرنده شناسی نیز کمک کرد. او ایده نئوکلاسیک خدا را توسعه داد و یک نظریه مدرن در اثبات وجود خدا را تولید کرد که توسعه نظریه آنسلم کانتربری بود . هارتشورن همچنین به دلیل توسعه فلسفه فرآیند آلفرد نورث وایتهد به الهیات فرآیند شهره است .

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی گوتفرید ویلهلم لایبنیتس

گوتفرید ویلهلم ( فون ) لایبنیتس ( Gottfried Wilhelm Leibniz ) متولد 1 ژوئیه 1646 و متوفای 14 نوامبر 1716 ، یک دانشمند آلمانی بود که به عنوان یک ریاضیدان ، فیلسوف ، دانشمند و دیپلمات فعال بود . او هم در تاریخ فلسفه و هم در تاریخ ریاضیات شخصیتی برجسته است . او آثاری در زمینه فلسفه ، الهیات ، اخلاق ، سیاست ، حقوق ، تاریخ و زبان شناسی نوشت.. لایب نیتس همچنین کمک های عمده ای به فیزیک و فناوری کرد و مفاهیمی را پیش بینی کرد که بسیار دیرتر در نظریه احتمالات ، زیست شناسی ، پزشکی ، زمین شناسی ، روانشناسی ، زبان شناسی و علوم کامپیوتر ظاهر شدند. 

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی هانری برگسون

هانری لویی برگسون یا آنری برگسون ( Henri Bergson ) متولد ۱۸ اکتبر ۱۸۵۹ و متوفای ۴ ژانویه سال ۱۹۴۱ ، فیلسوف مشهور فرانسوی یهودی-تبار بود. هنری- لویی برگسون ، فیلسوف فرانسوی بود که در سنت فلسفه قاره تحت تأثیر قرار داد ، به ویژه در نیمه اول قرن 20 تا جهان دوم جنگ . برگسون به دلیل استدلالهای خود مبنی بر این است که فرایندهای تجربه فوری و شهود از درک عقل گرایی انتزاعی و علم برای درک واقعیت مهم تر ، مشهور است.

ادامه نوشته

آشنایی با روانشناسان : ویلهلم وونت

ویلهلم وونت ماکسیمیلیان ( Wilhelm Wundt ) ؛ متولد 16 اوت 1832 و متوفای 31 اوت 1920 ، یک فیزیولوژیست، فیلسوف، و استاد آلمانی، امروزه به عنوان یکی از پدران مدرن شناخته شده بود روانشناسی . وونت که روانشناسی را به عنوان یک علم از فلسفه و زیست شناسی متمایز کرد ، اولین کسی بود که خود را روانشناس نامید . او به طور گسترده به عنوان "پدر روانشناسی تجربی " در نظر گرفته می شود. در سال 1879، در دانشگاه لایپزیگوونت اولین آزمایشگاه رسمی را برای تحقیقات روانشناختی تأسیس کرد. این موضوع روانشناسی را به عنوان یک رشته تحصیلی مستقل

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی یوهان گوتلیب فیشه

یوهان گوتلیب فیشته ( Johann Gottlieb Fichte ) متولد ۱۹ مه ۱۷۶۲ در رامناو در شرق آلمان و متوفای ۲۷ ژانویه ۱۸۱۴ ، فیلسوف و از پایه‌گذاران ایدئالیسم آلمانی بود. «یوهان گوتلیب فیشته» فیلسوف آلمانی. با وجود اهمیت فیشته، وی همواره زیر سایه فیلسوفانی مانند کانت و هگل قرار گرفته است. مهجور ماندن این فیلسوف را می‌توان با جست‌وجویی ساده در اینترنت متوجه شد، چراکه حتی در سایت‌هایی مانند ویکی‌پدیا نیز در مقایسه با سایر فیلسوفان از او اطلاعات زیادی در دست نیست.

ادامه نوشته

تغییر اخلاق جنسی مورد آلمان

دنیای غرب در زمان حاضر، در زمینه اخلاق جنسی نسبت به گذشته یک چرخش 180 درجه‌ای کرده است! امروز همه غربی‌ها سخن از تقدیس و احترام علایق و روابط جنسی و لزوم آزادی و برداشتن هر قید و بندی در این زمینه می‌گویند! در گذشته آنچه گفته شده به نام دین و آموزه‌های وحیانی بوده است، اما امروز درست نقطه مقابل آنها را با نام علم و فلسفه مطرح می‌کنند. اگر از دید مروجان اخلاق در آلمان غربی به اوایل دهه ۵۰ بنگریم، نظم امور همانگونه است که می‌باید؛ زنان سرآشپزانی هنرمند در آشپزخانه، معشوقه‌هایی وفادار در رختخواب و فرشتگانی با محبت برای فرزندان‌شان هستند. درمقابل مردان، نان‌آوران خانواده‌اند. طرح موضوعاتی نظیر سکس یا بوسیدن یکدیگر در خیابان در این دوران به شدت ممنوع هستند و قوانین زندگی شخصی توسط کلیسا و دولت به شهروندان دیکته می‌شوند.

ادامه نوشته

نظریه ریشه های اخلاقی جاناتان هایت

نظریه مبانی اخلاقی ( نظریه ریشه های اخلاقی ) یک نظریه روانشناسی اجتماعی است که قصد دارد ریشه‌ها و تنوع در استدلال اخلاقی انسان را بر اساس بنیادهای ذاتی و مدولار توضیح دهد. این نظریه اولین بار توسط روانشناسان جاناتان هایت ( هاید ) ، کریگ جوزف و جسی گراهام، بر اساس کار انسان‌شناس فرهنگی ریچارد شودر پیشنهاد شد. و متعاقباً توسط گروه متنوعی از همکاران توسعه یافت و در کتاب ذهن درستکارهایت رواج یافت.

ادامه نوشته

مروری بر نظریه های رشد اخلاقی

پياژه و كالبرگ رشد اخلاقي را اساساً بعنوان مسئله‌اي براي بهبود استقلال اخلاقي منطقي از طريق تسلط بر قوانين و اصول مي‌نگرند – سلوك اخلاقي اساساً سلوكي قانون‌مند است و زماني شكل مي‌گيرد كه رفتار انساني مطابق با اصول ميان فردي، كه به اغراض شخصي به نفع بهبود علائق عمومي نظر دارد تنظيم گردد. بنابراين اگر چه در زمينه رشد اخلاقي و خوب يابد بودن ماهيت انسان صراحتاً مطالب زيادگي گفته نشد، بطور ضمني اين عقيده در تئوري آنها ديده مي‌شود كه طبيعت انسان بايد به نفع علايق گروه و جامعه بعنوان يك كل كنترل و نظام‌مند شود. در هر حال هر گونه ديدگاه‌ واقع‌گرايانه از فضايل اخلاقي بايد ديدگاهي باشد كه به روشني تشخيص دهد كه طبيعت انسان هم واجد جنبه‌هاي منفي است كه بايد كنترل شود و هم داراي جنبه‌هاي مثبتي است كه بايد پرورش يابد (ديويدكار، 1991 ص 187).

ادامه نوشته

نظریه های اخلاق جنسی

اخلاق جنسی به بحث پیرامون میل جنسی در انسان و توضیح آمیزش جنسی در انسان می‌پردازد. اخلاق جنسی به دنبال درک و ارزیابی اخلاق در ارتباطات افراد و رویکرد اجتماعی، فرهنگی و فلسفی مربوط به فعالیت‌های جنسی است. در گذشته آنچه که مربوط به اخلاق جنسی است با دستورهای مذهبی پیوند خورده بود. امروزه اخلاق جنسی مباحثی مانند هویت جنسی، گرایش جنسی؛ نبود تساوی قدرت در رابطه‌ها، سن قانونی، آمیزش جنسی در انسان و جلوگیری از بارداری را پوشش می‌دهد.

ادامه نوشته

نظریه تربیت جنسی گوردون و شرودر

تعلیم و تربیت جنسی به کودکان نگاه درست می‌دهد، پیام‌های گیج‌کننده جنسی را برای آن‌ها مفهوم می‌کند و به آن‌ها کمک می‌کند رفتار جنسی خود را بپذیرند. (شرودر،گوردن, 1995) بنابراین بهتر است آن را فرایندی بدانیم که یک عمر طول می‌کشد. کودکان از زمانی با میل جنسی و مسائل جنسی آشنا می‌شوند که والدین، در قالب مراقبت از آن‌ها (مثلاً در قالب شیر دادن با پستان، عوض کردن پوشک، حمام کردن و رفتار مشابه)، احساس خود درباره اندام‌های بدن را بروز می‌دهند. وقتی طفل اکتشاف جنسی خود را شروع می‌کند، پدر و مادر با واکنش‌های خود، پیام‌های مثبت و منفی مشخصی در مورد اکتشاف کودک به او می‌دهند. این ارتباط غیرکلامی‌آغازین، ارزش‌ها و نگرش‌های جنسی کودک را بعداً تأثیر مهمی‌بر رفتار او می‌گذارند، رقم می‌زند. (شرودر،گوردن, 1995)

ادامه نوشته

نظریه اخلاقی نل نادینگز

نل نادینگز در نظریات اخلاقی خود، بر روابط انسانی تأکید دارد و معتقد به اصول همگانی جهان شمول در اخلاق نیست. محور تربیت اخلاقی را انسان، و منشأ اخلاق را در طبیعت انسان می انگارد. اخلاق در نظر او، در ارتباط با دیگران ساخته می شود . به نظر می رسد تربیت اخلاقی در مواجهه با رویکر د دل مشغولی (مراقبت) نادینگز با چالش ها و تهدیدهاي جدي مواجه خواهد بود. اینکه این رویکرد، چه چالش هایی را براي

ادامه نوشته

فلسفه اخلاق زنانه‌نگر

بحث جدی و روشن درباره نسبت میان جنسیت و اخلاق، از سده هجدهم و نوزدهم میلادی پاگرفت. در این بحث‌ها پرسش‌هایی از این دست مطرح می‌شد: ارزش‌های زنانه، ناشی از طبیعت و جسم زن‌اند یا فرآورده‌های شرایط اجتماعی‌اند؟ آیا فضیلت‌های اخلاقی نیز به‌سان جنسیت، هم با جسم در پیوندند و هم روان؟ و در صورتی که چنین باشد، آیا می‌توان به‌سرعت نتیجه گرفت که فضیلت‌های زنان و مردان، همانند جنسیت‌شان با هم متفاوت است؟ و اگر چنین نیست، آیا باید مردان و زنان را مجبور کنیم که همگی از اخلاقیات یکسانی پیروی کنند؟

ادامه نوشته

نظریه اخلاق مراقبت گیلیگان

امروزه نظریه اخلاق مراقبت، به مثابه بدیلی برای نظریه‌های اخلاقی سنتی که مردسالار قلمداد می‌شود، از سوی برخی فمینیست‌ها ارائه شده است. خانم کَرول گیلیگان روش کولبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و به نظریه‌ای در اخلاق رسید که آن را «اخلاق مراقبت» (ethics of care) نامید. یافته‌های وی بعدها به دست فیلسوفان و متفکران زن فمینیست تکمیل شد و به صورت نظریه‌ای اخلاقی در برابر نظریات رایج غرب درآمد. این نظریه اخلاقی سه نقد عمده بر نظریه‌های اخلاقی تکلیف‌گرای کانت و نتیجه‌گرای میل وارد می‌کند و آن‌ها را به مثابه نظریات اخلاقی مردسالارانه ناقص یا نادرست می‌شمارد. این سه نقد عبارتند از استناد به قواعد عام اخلاقی، رعایت بی‌طرفی و تأکید انحصاری بر عقلانیت. در برابر، ادعا می‌شود که اخلاق مراقبت، اخلاقی است

ادامه نوشته