در گذشتهاي نه چندان دور، مسئلة تربيت كودكان و رفتار با آنها ، دغدغهاي محسوب نميشد. والدين در مواجهه با فرزندان خود به صورت فطري و غريزي عمل ميكردند و اغلب هم در اين زمينه موفق بودند يا لااقل نشاني از عدم موفقيت مشاهده نميشد. امروزه روشهاي تربيتي سنتي و فطري به كلي منسوخ شده است و بروز ناهنجاريهاي رفتاري در كودكان و پيامدهاي ناگوار آن هم براي خود كودكان و هم براي خانواده و والدين آنها باعث شده است كه مسئلة تربيت كودك به عنوان يكي از پيچيدهترين و غامضترين مسائل روزانه مطرح شود و صاحبنظران بسياري را به قلمفرسايي و تئوري پردازي در اين زمينه وادار كرده است.
با وجود تغييرات اين چنيني در اين موضوع ، متاسفانه هنوز در كشور ايران ، مراجعه به مشاور و متخصص براي كسب دانش و آگاهي نسبت به چگونگي رفتار با فرزند و حل مشكلات رفتاري كودكان ، جاي مناسبي در فرهنگ عمومي باز نكرده است. اكثر قريب به اتفاق والدين ، به شيوة آزمون و خطا با كودكان خود برخورد ميكنند و اغلب هم به خطا ميروند. در اين ميان هر گاه به مشكلي برخورد كردند ، بازهم سراغ متخصص نميروند و ترجيح ميدهند مشكل خود را با افراد ديگر خانواده، همسايهها ، همكاران و دوستان خود در ميان گذاشته و به اصطلاح از تجارب آنها استفاده كنند. غافل از اينكه شايد هيچ يك از اين افراد صلاحيت نداشته باشند و به صرف بيشتر بودن تجربه نميتوانند مرجع خوبي باشند. اي بسا كه تجارب تربيتي آنها سراسر اشتباه باشد.
از جمله افرادي كه در اين زمينه ميتوانند مورد مشورت والدين و بويژه مادران قرار گيرند مبلغين مذهبي و سخنرانان و گردانندگان جلسات مذهبي ميباشند. بجاست كه اين افراد اطلاعات مختصري در زمينة روانشناسي رشد، رفتار با كودك و پيشگيري و مقابله با اختلالات رفتاري كودكان كسب كنند تا بتوانند ضمن پاسخگويي نسبي به سوالات مادران در مورد فرزندان ، آنها را به سمت مراجعه به مشاور متخصص و مطالعه در مورد مشكلات كودكان سوق دهند.بيشتر افرادي كه با مبلغين مذهبي سروكار دارند، افراد متدين و مذهبي هستند كه مايل به تريبت ديني فرزندان خود ميباشند. مطالب اين متن آموزشي شامل نكاتي در مورد تربيت فرزند، روانشناسي رشد، راههاي برقراري ارتباط موثر با فرزندان و نكاتي در مورد تربيت اخلاقي و اسلامي فرزندان ميباشد.
پدر و مادر دلسوز و آگاه براي تربيت فرزندان خويش ، هيچ لحظهاي را از بدو تولد فرزند از دست نميدهند و از هر فرصتي براي مانوس ساختن آنها با اصوات و مناظر خوب كمال استفاده را ميكنند. براي همين است كه پيامبر اكرم (ص) به پيروانش دستور داده كه به محض تولد نوزاد در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگويند. پيامبر ميدانست كه نوزاد معاني عميق اذان و اقامه را درك نميكند ولي از تاثير عميقي كه همين الفاظ بر سلسله اعصاب ظريف نوزاد بر جاي ميگذارد، غافل نبود. ايشان به اين نكته توجه داشتند كه اين جملات در روح و روان كودك نقش ميبندد و او با اين كلمات مانوس ميشود.
نكتة بسيار مهمي كه در اينجا ذكر آن ضروري است اين است كه مطالب اين دوره به هيچ عنوان جهت ايفاي نقش يك مشاور تربيتي كفايت نميكند و تنها پيشدرآمدي براي مطالعة بيشتر و آشنايي با مفاهيم تربيتي و تربيت ديني ميباشد. خوانندگان ضمن آشنا شدن با مسئلة تربيت كودك به اين مسئله واقف خواهند شد كه در هنگام مواجهه با سوالات تربيتي از سوي مادران ، ضمن دادن يك پاسخ كوتاه و موجز به آنان ، حتما بايد توصيه كنند كه به متخصص روانشناسي تربيتي و مشاور خانواده مراجعه شود.
بهداشت و سلامت روان و جسم مادر در هنگام بارداري ، عامل بسيار مهمي در تولد يك فرزند سالم و صالح است. دوران حمل با وجود اينكه نشانه ي تولد قريبالوقوع يك نوزاد است و شادي و خوشحالي بسياري براي خانواده بدنبال دارد، براي مادر دوراني سخت، سنگين، توام با دلهره و اضطراب و همراه با انواع عوارض جسمي و روحي است.
همسر و در كنار او ساير اقوام و نزديكان در اين دوران بايد به طور كامل از مادر باردار مراقبت و حمايت كنند و لحظه به لحظه رعايت حال او را بنمايند. كمترين برخورد ناسالم، داد و فرياد،سخنان ناپسند و دلهرهآور ،بداخلاقي و هر نوع آزاري نسبت به مادر باردار علاوه بر اينكه به خود او صدمه ميرساند، بلكه در طفل بيگناه هم آثار سوء گاه جبران ناپذيري به جاي ميگذارد.
در قرآن مجيد دو بار يكي در سورة لقمان آية 14 و ديگري در سورة احقاف آية 15 تصريح شده است كه بارداري رنج فراواني براي مادر در بر دارد و به رعايت حال او سفارش شده است.
مسائل دوران بارداري
در دوران بارداري وضعيت داخلي بدن زن ، دگرگون مي شود. بعضي از غدد مترشحه داخلي ، ترشحات بيشتري ميكنند و سوخت و ساز بدن تغيير ميكند، غذا خوردن براي زن باردار سخت مي شود . رژيم غذايي زن حامله هم براي سلامت خود او و هم براي سلامتي جنيني كه در شكم دارد از هر نظر بسيار حساس است و بايد تحت نظر مشاور تغذيه باشد. جنين در رحم براي تشكيل اندامهاي مختلف نياز به مواد آهكي و آهني دارد و رژيم غذايي مادر او براي رفع اين نيازها بايد بدقت توسط يك متخصص تغذيه ، تنظيم شود.
دين مبين اسلام نه تنها در بارة تغذيه در دوران بارداري بلكه در خصوص نوع لباس، رنگ لباس، كفش ، رفت و آمد مادر، رفت و آمد افراد محرم و نامحرم در خانه در ايام بارداري زن و هر آنچه كه ممكن است تهديدي براي آرامش زن حامله به شمار رود ، دستورات اكيدي دارد. خود بارداري در دين اسلام نوعي عبادت است و حتي براي مادر حاملة بي حركت ، حسنه نوشته ميشود. رسول اكرم (ص) ميفرمايد: وقتي زن حامله ميشود ، به منزله انسان روزه دار، شب زنده دار براي عبادت و مجاهد به جان و مال در راه خداست. (بحار ج 1 ص 106)
وضع حمل
لحظة شيرين ولادت نوزاد،براي مادر يكي از سخت ترين و دردناك ترين لحظههاست. مادر براي بر زمين گذاشتن باري كه با مشقت فراوان نه ماه با خود حمل كرده است، درد شديد و رنج سنگين و مشقت فوقالعادهاي را تحمل مي كند. رسول اكرم (ص)در اين رابطه ميفرمايد : زماني كه حمل خود را بدنيا آورد ، براي او اجري است كه عظمت و بزرگيش قابل درك نيست. (بحار ج 101 ، ص 106) همچنين طبق فرمايش آن بزرگوار، بعد از زايمان بايد به زن خرما خورانيد . دين مبين اسلام جهت تامين بهداشت جسم و روان مادر و نوزاد به مسئلة زايمان، اطاق زايمان، قابله و افرادي كه در آن اطاق حضور دارند ، اهميت بسياري ميدهد.
نوزاد
زماني كه امام حسن مجتبي (ع) به دنيا آمد ، جد بزرگوارش دستور دادند كه او را در لباس سپيد بپوشانند ، آنگاه كودك را در آغوش گرفت و بوسيد و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند و او را حسن ناميد.
روايت است كه بايد نخست در گوش نوزاد اذان و اقامه گفت، سپس كام نوزاد را با آب فرات و تربت پاك حسين (ع) برداشت و اگر هيچ يك در دسترس نبود،بايد با آب باران كامش را برداشت. بعد از آن بايد شكر خداوند به جاي آورد و دست آخر به نوزاد شير داد.
اولين عضو بدن نوزاد كه به كار ميافتد، گوش اوست براي همين واجب است كه اولين كلامي كه ميشنود و در روحش ثبت ميكند صداي ملكوتي اذان و اقامه باشد.
از معصومين عليهم السلام روايت است كه روز هفتم ولادت كودك بايد چند مسئله را رعايت كرد. نخست نام نيكو بر نوزاد بنهند. بعد سر نوزاد را بتراشند و به وزن مويش صدقه بدهند، بعد عقيقه كنند و گوشت عقيقه را به همسايگان بدهند ، سپس سر نوزاد را به زعفران آغشته نمايند ، بعد اگر پسر است او را ختنه كنند. نوزاد را غسل بدهند و تهنيت بگويند. (وسائل ج 1 ص 411) روايت است كه هنگام غسل دادن نوزاد نيت شود كه اين نوزاد را براي خدا غسل مي دهم و سپس اول سر و بعد جانب راست و بعد سمت چپش را بشويند. (غررالحكم ص47)
نوزاد و تربيت ديني
حضرت امير (ع) ميفرمايند اسراري كه در نهاد انسان پايه گذاري شده است در طول ايام آشكار ميشود. (غررالحكم ص47) برخلاف تصور عامه كه نوزاد هيچ چيز نميفهمد، او اصوات و صداها را تشخيص ميدهد و مناظر و اشكال را ميبيند و اعصاب و مغزش از آنها متاثر ميگردد. لذا نميتوان گفت ديدنيها و شنيدنيها هيچ تاثيري در نوزاد ندارند و نسبت به آنها بيتفاوت است. جملهها اگرچه براي نوزاد معنايي ندارند ولي روح او بسيار حساس است و كلمات در ذهن او نقش ميبندد.
ارزش فرزند در اسلام تا بدانجا است كه حتي كودك مرده ، جايگاه و مقامي شامخ نزد خداوند دارد و امام صادق (ع) فرموده است اگر طفلي بميرد، در برزخ به ابراهيم و ساره سپرده ميشود تادر دامان آنان تربيت شود و براي آخرت پدر و مادر ذخيره گردد.
نوزاد به تدريج با آن جملهها مانوس و آشنا ميشود و همين آشنايي ممكن است در آيندة او موثر باشد. انسان با هر كلامي كه آشنا تر باشد ، به وقتش معناي آن را بهتر درك ميكند. انسانها قيافة آشنا را از نا آشنا بيشتر دوست دارند. نوزادي كه در يك محيط مذهبي رشد يافته و صدها مرتبه آهنگ دلرباي تلاوت قرآن و لفظ زيباي نام خدا را شنيده و با چشمش منظرة نماز خواندن والدينش را ديده ، با نوزادي كه در محيطي بياعتقاد و شايد فاسد پرورش يافته و گوشش با شنيدن نغمههاي حرام و چشمش با ديدن مناظر فحشا انس گرفته است ، هرگز يكسان نيستند.
پدر و مادر دلسوز و آگاه براي تربيت فرزندان خويش ، هيچ لحظهاي را از بدو تولد فرزند از دست نميدهند و از هر فرصتي براي مانوس ساختن آنها با اصوات و مناظر خوب كمال استفاده را ميكنند. براي همين است كه پيامبر اكرم (ص) به پيروانش دستور داده كه به محض تولد نوزاد در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگويند. پيامبر ميدانست كه نوزاد معاني عميق اذان و اقامه را درك نميكند ولي از تاثير عميقي كه همين الفاظ بر سلسله اعصاب ظريف نوزاد بر جاي ميگذارد، غافل نبود. ايشان به اين نكته توجه داشتند كه اين جملات در روح و روان كودك نقش ميبندد و او با اين كلمات مانوس ميشود.
به علاوه پيامبر اكرم (ص) با اين سفارش ميخواستند به پدران و مادران گوشزد كنند كه در تعليم و تربيت كودك درنگي جايز نيست و اين باور كه تربيت فرزند مثلا از دو سالگي آغاز ميشود ، مردود ميباشد. يك والد آگاه با گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد ،آيندة او را اعلام ميكند و كودكش را در گروه خداپرستان ثبت نام مينمايد.
اثر تربيتي بر نوزاد تنها اختصاص به شنيدهها ندارد. بلكه به طور كلي ميتوان گفت هر چيزي كه به وسيلة يكي از حواس در مغز و اعصاب كودك اثر بگذارد در زندگي آيندةاو موثر خواهد بود. مثلا نوزادي كه اعمال منافي عفت را مشاهده نمايد ، گرچه در ابتدا چيزي تشخيص نميدهد ولي روح و روانش از اين حادثه متاثر خواهد شد. همين مسئله ميتواند براي كودك منشاء انحراف اخلاقي باشد. به همين دليل در اسلام سفارش شده است كه عمل نزديكي بين زن و شوهر نبايد در حضور كودكي كه در گاهواره خوابيده است انجام شود.
تغذيه نوزاد
روزي نوزاد به قدرت خداوند در سينة مادرش با او به دنيا ميآيد. تركيب ايدهآل شير مادر كه همگام با رشد نوزاد تغيير ميكند، تركيب منحصر به فردي است كه در سراسر جهان يافت نميشود. قرنها قبل از اينكه متخصصان و پزشكان با انجام آزمايشات پيچيده به اين نتيجه برسند، رسول گرامي اسلام (ص)فرموده است كه براي كودك هيچ شيري بهتر از شير مادر نيست. (بحار ج 103 ، ص 323) اگر خداي ناكرده مادر شيرنداشت ، در اسلام سفارش شده كه براي نوزاد دايهاي بياورند و در مورد شخصيت دايه و خصوصيات اخلاقي او سخت مواظب باشند.
روايت شده است كه از انتخاب داية بدكاره، رواني، احمق، كم ديد، يهودي، نصراني، مجوس ، شرابخوار و مال حرام خور اكيدا پرهيز شود. اولين شيري كه از سينة مادر ترشح ميشود آغوز نام دارد و حاوي مواد مغذي فراواني است كه نوزاد را بر عليه بيماريها و عفونتها مصون ميسازد. در اسلام آمده است كه كودك بايد دو سال از شير مادرش تغذيه شود. اين مدت حداقل 21 ماه ذكر شده است.
در واقع شير دادن به كودك تنها از جنبة تغذيهاي اهميت ندارد ، هنگام شير دادن از پستان مادر، تبادل عاطفي و تقويت روحي حادث ميشود كه اهميت بسيار دارد، كودك صداي قلب مادر را ميشنود و به عقيدة دانشمندان شير مادر كودك را شاد ميكند و از نظر اخلاقي در او تاثير مثبتي دارد. هنگام شروع شير دادن مستحب است مادر وضو بگيرد و با نام خدا شيردادن را آغاز نمايد. در هنگام شير دادن بايد به كودك نگاه كرد ، به او لبخند زد و در هر سني كه هست ،
با او به نرمي و ملاطفت صحبت كرد. بهتر است از هر دو پستان شير داده شود و هر بار از يكي از آنها شروع كند. در مورد رژيم غذايي دوران شيردهي هم بايد مادر تحت نظر يك متخصص تغذيه قرار گيرد. اطرافيان بايد در دوران شيردهي همانند دوران بارداري ملاحظة مادر را بكنند زيرا حالات روحي مادر از طريق شير به فرزندش منتقل ميشود.
نامگذاري
انتخاب نام براي كودك يك فرايند بسيار مهم و حساس است و به هيچ عنوان نبايد ساده از كنار آن عبور كرد. در روايات آمده است كه نام نيكو از جملة وظايف اولية والدين در قبال كودك است. حضرت باقر (ع) فرموده است كه صادقترين نامها ، نامهايي است كه بوي بندگي خدا ميدهد و برترين نامها براي فرزندان مسلمان ، نام انبياء است.
ارزش فرزند در اسلام
فرزند چه دختر و چه پسر از بزرگترين نعمتهاي الهي است كه خداوند به بندگان مؤمنش عطا ميكند. در اين رابطه آيات و روايات متعددي وجود دارد . از جمله امام موسيبن جعفر (ع) ميفرمايند : خوشبخت آن مردي كه نمرد تا فرزندي از خود ديد (وسائل ج 21 ص 357)و اميرالمؤمنين ميفرمايند : بيماري فرزند كفارة گناهان پدر و مادر اوست. (همان منبع)
در اسلام سفارش بسياري در خصوص محبت كردن و اظهار عشق و علاقة عملي و زباني به كودك شده است. رسول خدا (ص) ميفرمايند: فرزندانتان را دوست بداريد و به آنان مهرباني كنيد. (وسائل ج 21 ص 483) . بعضي از مردم علاقة چنداني به فرزندان خود ندارند يا اگر هم دارند ، فكر ميكنند كه نبايد نشان بدهند. از معصومين روايت شده كه بايد فرزند را به كرات بوسيد و او را نوازش كرد. از همان اولين لحظات تولد بايد با عشق به نوزاد نگاه كرد و او را نوازش كرد و در آغوش گرفت و بوسيد.
بخاطر اوضاع فكري زمان عرب جاهليت كه تولد فرزند دختر ، بسيار شرمآور بود و افراد از فرط خشم و اندوه نوزاد دختر بيگناه را در مواردي زنده به گور ميكردند، اسلام در مورد فضيلت دختردار شدن و مراقبت از او سفارشهاي زيادي كرده است.
به طور كلي مرور منابع اسلامی نشان داد كه هر تصميمي خداوند براي بندهاش ميگيرد ، از روي درايت و حكمت است و تجلي كرامت و حسن انتخاب اوست. خدا هرچه براي بندهاش بخواهد به مصلحت دنيا و آخرت اوست. بنده بايد در مقابل مشيت الهي تسليم باشد و اين تسليم بالاترين مرحلة عبوديت است كه اخلاق انبياست. در سورة شوري آيات 49 و 50 آمده است كه پادشاهي ملك آسمانها و زمين تنها و تنها براي خداست . هرچه بخواهد ميآفريند و به هر كه بخواهد دختر و به هركه بخواهد پسر ميدهد. يا در يك رحم دو فرزند يكي دختر و ديگري پسر قرار ميدهد ، هركه را بخواهد عقيم ميگذارد و همانا خداوند دانا و توانا است.
ارزش فرزند در اسلام تا بدانجا است كه حتي كودك مرده ، جايگاه و مقامي شامخ نزد خداوند دارد و امام صادق (ع) فرموده است اگر طفلي بميرد، در برزخ به ابراهيم و ساره سپرده ميشود تادر دامان آنان تربيت شود و براي آخرت پدر و مادر ذخيره گردد. جايي كه طفل مرده اين همه براي انسان قيمت دارد ، كودك زندهاي كه بزرگ شود و در نتيجة زحمات والدين با وقار و با ادب و با ايمان گردد، براي انسان چه اندازه قيمت دارد؟ در اين رابطه دختر و پسر فرقي ندارد،منظور اولاد انسان است.
خداوند در قرآن سورة انفال آية 28 فرموده است كه فرزندان انسان براي انسان آزمايش حقند ، اگر انسان در برابر اين آزمايش و ابتلا سرفراز بيرون آمد و به وجود فرزندش خوشحال و راضي باشد، در تريبت ديني او بكوشد و وسائل ازدواجش را فراهم كند،احترام او را پاس بدارد ، در بزرگداشت وجود او و حق او اقدام نمايد، به اجري عظيم و ثوابي فوقالعاده رسيده است. آية 46 سورة كهف بيانگر اين مضمون است كه مال و فرزندان زينت زندگي است . كسي كه براي تربيت فرزند خود زحمت ميكشد و او را آشناي با حق و انبياء و ولايت و قرآن بار ميآورد، اين عمل براي او باقيات صالحاتي بينظير است.
در اين مورد دختر و پسر فرقي ندارد. آيا نسل پاك پيامبر اسلام از يك دختر باقي نماند؟ آيا مريم كبري براي والدينش باقيات صالحات نبود؟ چرا كسي بايد تصور كند كه فرزند پسر از دختر برتر است؟ آيا فرزند جز بر مبناي ارادة خداوند دختر يا پسر ميشود؟ آيا جائز است كه انسان در مورد ارادة خداوند قضاوت كند و بر آن خرده بگيرد؟ به پيامبر اسلام ، چهار اولاد ذكور به نامهاي قاسم،طيب، طاهر و ابراهيم عطا شد ولي براي تولد هيچ يك از آنان از جانب خداوند به وي تبريك و تهنيت گفته نشد و آيهاي هم در كلامالله مجيد به مناسبت تولد آنان نازل نگرديد. ولي وقتي فاطمه به دنيا آمد سورة كوثر نازل شد و بشارت خير كثير و نيكي دائم به پيامبر( ص) داده شد.
كرامت فرزند دختر تا حدي است كه مستحب است انسان اگر دختر ندارد ، دست نياز به جانب حق بردارد و از او تقاضاي يك دختر كند. رسول اكرم ميفرمايد : دختران چه خوبند ، مهربان و نرمخو ، مددكار و كاري ، انيس انسان با بركت و علاقهمند به پاكيزگي (وسائل ج 21 ص 362)