نظریه های روانشناسی هویت

برای روشن تر شدن مفهوم هویت، فهرستی از مفاهیمي‌را که گروهی از روان شناسان از جمله برون (1978) وکوته و لوین (2008) و واترمن (2009) ارائه کرده اند بیان مي‌شود.هویت ریشه حس بنیادی تداوم و تمایز را فراهم مي‌سازد.هویت پاسخی آشکار و یا ناآشکار به پرسش " من کیستم؟" است.مفهومي‌است که با توجه به فرهنگ فرد، ایدئولوژی مخصوص او و انتظارات جامعه از او شکل مي‌گیرد.مفهومي‌که منجر به تعهدی دیر پای ولی منعطف در حوزه های شغلی، جنسی و مذهبی و سیاسی مي‌شود.مفهومي‌است که حسی از ثبات و صداقت را ایجاد مي‌کند.در عمق بیشتر، احساسات نیمه هشیار، ریشه داشتن، خوب

ادامه نوشته

رابطه سبک هاي پردازش هویت با پایگاه هاي هویتی

سه سبک هویت یک عنصر فرآیندي را به چارچوب وضعیت هویت مارسیا اضافه می کند. سبک هویت به عنوان روش رایج در توجه به یا عدم توجه به مسائل زندگی، تشکیل هویت فرد را از یک رویداد ایستا و یک باره ( همانطور که در اصل مارسیا آن را مفهوم سازي کرده بود ) به فرآیندي پویاي ساخت و بازنگري احساس خود تبدیل می کند، آن چنان که اریکسون می خواست.

علاوه بر آن اگرچه به طور قطع نمی توان گفت که آیا رویکرد وضعیت هویت براي استفاده در جمعیت هاي بزرگسال روا و معتبر است اما مشخص شده است که مدل سبک هویت در مورد بزرگسالان از جمله

ادامه نوشته

تعهد از دیدگاه برزونسکی

برزونسکی (2003) معتقد است که در الگوي ارائه شده توسط مارسیا (1966) در زمینه تعهد ، به "فرد" توجه کمی شده است، در حالی که تحقیقات شناختی اجتماعی نشان داده اند تعهدات فردي ثابت تا خود اطمینانی ممکن است نقش مهمی در عملکرد و بهزیستی ایفا نماید.

طبق نظر برکمن (1987) تعهد "رفتارهاي فرد را در شرایطی که وسوسه می شود طور دیگري رفتار کند ثبات می بخشد". این چارچوب بازبینی، ارزیابی و تنظیم می شود .تحقیقات نشان داده است که میزان بالاي تعهد یا تصمیم گیري هشیارانه و مقابله متمرکز بر مسئله رابطه مثبت و با تعویق به توجیه عقلانی و اضطراب

ادامه نوشته

انواع سبک هاي پردازش هویت

برزونسکی (2003) با تاکید بر تفاوت هاي فردي در شکل گیري هویت بیان می کند که نوجوانان در رویارویی با مسائل مربوط به خود هویت ، سه جهت گیري متفاوت یا سه سبک پردازي مختلف را انتخاب می کنند :

الف) سبک اطلاعاتی

سبک هویتی که بیشترین انطباق با خود به همراه دارد، سبک اطلاعاتی است. نوجوانانی که از سبک اطلاعاتی استفاده می کنند به طور فعال به جستجو و ارزیابی اطلاعات مربوط به خود می پردازند. آنها تمایل دارند به بررسی راه حل هاي چندگانه و جستجو درباره نقش هاي گوناگون ( قبل از اینکه به آنها متعهد 

ادامه نوشته

مطالعه بافتاري هویت

رابطه عوامل بافتاري درونی هویت یابی نوجوانان در تحقیقات تجربی اخیر کانون توجه محققان نبوده است. در واقع پارادایم منزلت یابی هویتی به عنوان یکی از پرادایم هاي رایج نقش بافتار را نادیده گرفته و به منزلت ها به عنوان عوامل درون فردي نگریسته است. براي مثال دیدگاه فراگیر مارسیا در تحقیق در مورد هویت یابی کلاً نسبت به بافتار بی توجه است.

در حالی که دیدگاه روانی – اجتماعی اریکسون هویت یابی را به عنوان امري کاملاً مرتبط با بافتار معرفی می کند هویت تحت تاثیر زمینه هاي گسترده اجتماعی – خانوادگی وتاریخی است و جوان باید پس از کشف نکته هاي بسیار، هویت شخصی خود را انتخاب کند. علاوه بر این انتخاب اهداف خاص در زندگی

ادامه نوشته

عوامل اجتماعی و هویت فرد

اریکسون معتقد بود که عوامل اجتماعی و تاریخی بر شکل گیري هویت خود تاثیر می گذارند و این به نوبۀ خود ماهیت شخصیت را تحت تاثیر قرار می دهد. جنبش دهه 1960 و 1970 زنان شرایط عملی را در اختیار گذاشت تا تاثیرات نیروهاي اجتماعی در آن بیشتر شود.

روانشناسان به طور اخص این سوال را مطرح کردند که آیا زمانی که در آن زمان در مرحلۀ رشد روانی اجتماعی نوجوانی بودند یعنی زمان تلاش براي هویت خود بیشتر از زمانی که در آن زمان مسن تر بودند تحت تاثیر 

ادامه نوشته

روانشناسی هویت

دست یابی موفقیت آمیز به هویت موجب اولین تکلیف بزرگسالی یعنی رشد احساس صمیمیت حقیقی می شود. ناکامی در دستیابی به هویت، به عدم صمیمیت یا فاصله گذاري منجر می شود. فاصله گذاري به آمادگی براي فاصله گرفتن از مردم و موقعیت هایی که ممکن است به طور مناسبی هویت فرد را نقض کند، اطلاق می شود. بنابراین حل موفقیت

ادامه نوشته

روان گسستگی مبتنی بر هویت

نوجوان نه تنها باید به مسائلی که با تصویر بدل وي هستند مواجه شود بلکه با مساله ي وحدت یافتگی احساس خویشتن نیز درگیر است مشکلات مربوط به هویت از زوایاي متفاوت قابل مشاهده اند در وهله ي نخست به فرد درگیر با ناپایداري تمامی تجسس هاي خویشتن، با همه وجود در راه حفظ هویت فرد به مبارزه اي بی امان می پردازد اما تحت تاثیر ضربه هاي متوالی درونی و برونی، دچار استیصال و اضطراب گسترده اي می شود و در آستانه از هم پاشیدگی شخصیت قرار می گیرد.

در اینجاست که بی تردید مسئله روان گسستگی مطرح می شود و اختلال هاي روان گسسته وار هویت

ادامه نوشته

نظریه هویت مارسیا

مارسیا (1980) دیدگاهی ساخت و سازگرایانه از « هویت من » اختیار کرد وي هویت را به عنوان یک ساختار خود درونی با سازمانی پویا از سائق ها، توانایی ها، عقاید، تاریخچه فردي تصور کرد. مارسیا بر اساس مطالعاتی که با دانشجویان دانشگاه انجام داد، به دلیل پیچیدگی مفهوم هویت آن را از چند بعد و زاویه مورد بررسی قرار داد. مارسیا بر اساس دو متغیر فرآیندي اکتشاف و تعهد چهار نوع وضعیت هویتی را مفهوم سازي کرد.

ادامه نوشته

نظریه هویت یابی اریکسون : هویت در برابر سردرگمی نقش

اریکسون (1968) اولین کسی بود که هویت را به عنوان پیشرفت مهم شخصیت نوجوان و گامی مهم به سمت تبدیل شده به بزرگسالی ثمره بخش و خوشحالی تشخیص داد. تشکیل هویت عبارت است از اینکه مشخص کنید چه کسی هستید. براي چه چیزي ارزش قائلید و تصمیم گرفته اید چه مسیري را در زندگی دنبال کنید. یک متخصص ،هویت را به صورت نظریه روشنی درباره خویشتن به عنوان عاملی منطقی توصیف کرد عاملی که بر اساس عقل عمل می کند، مسئولیت این اعمال را نیز می پذیرد و می تواند آنها را توجیه کند این جستجو براي آنچه دربارة خود درست و واقعی است، انتخاب هاي

ادامه نوشته

نتایج پژوهش های سبک های هویت

آذرخش در 1387 در تحقیقی با عنوان بررسی وضعیت هویت دینی دانش آموزان در شهر سنندج بر روی 369 دانش آموز پسر بین 8 تا 14 ساله دریافت ، بین سن و هویت دینی در سطوح تجربی – احساسی و مناسکی – ارزشی رابطة معناداری وجود دارد . ولی بین هویت دینی و سطح اعتقادی – شناختی رابطه ای مشاهده نشد ( صباغ و شالفروش شتربانی ، 1387 ) .

نتایج مطالعة برزونسـکی و کاک در 2005 در بررسی نقش تفاوت های فردی دانشجویان دختر و پسر در سبک های هویت و رابطة آن با رسش روانی – اجتماعی نشان داد ، در حالی که دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر روابط بین فردی صمیمانه تر و تحمل بیشتر عقاید دیگران را گزارش کردند ؛ در مقابل ، پسران نسبت به دختران سبک زندگی سالم تری نشان دادند . نتایج مطالعة آنان همچنین نشان داد که دانشجویان با سبک اطلاعاتی در مقایسه با دانشجویان با سبک های هویت هنجاری و سردرگم در مقیاس های خودمختاری تحصیلی ، خودبسندگی ، مهارت های مدیریت مؤثر زندگی ، احترام و تحمل افراد متفاوت از خود ، ایجاد روابط صمیمانه ، استقلال هیجانی و اعتماد به نفس ، نمرات بالاتری گزارش کردند . همچنین ، در مقایسه با دانشجویان با سبک هویت سردرگم ، دانشجویان با سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری در مقیاس های اهداف تحصیلی ، واقع بینی ، نقشه های طولانی مدت دربارة زندگی و اهداف و روابط پایدار با همسالان خود نمرات بالاتری نشان دادند ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) .

دانشورپور ، غنایی ، شکری و زین آبادی ( 1386 ) براساس پژوهشی دربارة نقش تفاوت های جنسی در سبک های هویت ، تعهد هویت و صمیمیت اجتماعی عنوان کردند که بین دو جنس در سبک های هویت هنجاری ، تعهد هویت و صمیمیت اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد . نتایج ماتریس همبستگی نیز نشان داد که بین نمرات صمیمیت اجتماعی و سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری و تعهد هویت رابطة مثبت و معنادار ، و بین نمرات صمیمیت اجتماعی و سبک سردرگم رابطة منفی و معناداری دارد .

 

گودرزی و شاملی ( 1389) دریافتند که حساسیت به پاداش و تنبیه به نحو نیرومندتری می تواند سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری را پیش بینی کند ، در حالی که فقط حساسیت به تنبیه به نحو مؤثری سبک هویت سردرگم / اجتنابی را پیش بینی می کند . بر طبق نتایج این پژوهش می توان گفت که استفاده از حساسیت نسبت به تنبیه برای شکل دهی هویت علاوه بر اثرات مثبت می تواند به اثرات منفی و ایجاد سبک هویتی سردرگم / اجتنابی منجر شود  .

در اکثر تحقیقات انجام شده در ایران نتایج سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری قابل تعمیم به هم است ، دلیل این امر می تواند همپوشی بالای آنها در جامعة ایران باشد ( گودرزی و شاملی ، 1389 ) .

حجازی و فرتاش ( 1385) نشان دادند که نوجوانان اطلاعاتی ، توانایی برقراری روابط دوستی صمیمانه همراه با افشای خود و اعتماد متقابل را دارند و سبک های هویت هنجاری ، سردرگم/اجتنابی و تعهد هویت فاقد قدرت پیش بینی مؤلفه های کیفیت دوستی اند .

عبدی زرین ، آقایوسفی ، قائدامینی ، محمدی و کهالی ( 1388) در پژوهشی دریافتند که بین سبک هویت اطلاعاتی با موفقیت تحصیلی و بهداشت روانی دوران بلوغ ( مشکلات روانی کمتر ) رابطة مستقیم و معناداری وجود دارد و بین جهت گیری سردرگم با سلامت روان رابطة منفی بوده ولی بین جهت گیری هنجاری و سلامت روان مرز مشخص و روشنی ندارد .

سراج خرمی و معظم فر ( 1389) در پژوهشی بیان کردند که بین دانشجویان علوم انسانی و فنی – مهندسی در سبک های اطلاعاتی و سردرگم تفاوت معناداری مشاهده نشد ، ولی میانگین سبک هویت هنجاری در رشته های فنی – مهندسی بیشتر از میانگین سبک هویت هنجاری در رشته های علوم انسانی می باشد .

سبک هویت توانایی پیش بینی خودکارآمدپنداری تحصیلی را دارند . دولینگر بیان می کند وقتی سبک هویت هنجاری با یک باور نیرومند نسبت به توانایی ها ( خودکارآمدپنداری ) همراه باشد می تواند بر پیشرفت تحصیلی اثر بگذارد (عبدی زرین و همکاران ، 1389ب ) .

نتایج پژوهش باقری ، بهرامی و جلالی ( 1388) بر روی زندانیان نشان داد که زندانیان دارای سبک دلبستگی به مادر بیشترین درصد را در پایگاه هویت زودرس ، زندانیان دارای سبک دلبستگی به پدر بیشترین درصد را در پایگاه هویت آشفته و زندانیان دارای دلبستگی به همسالان بیشترین درصد را در پایگاه هویت آشفته نشان دادند . روابط عاطفـی با مادر بر سر راه اکتشاف و جستجوگری فرد موانعی ایجاد می کند و سبب می شود فرد زودتر به تعهد برسد و به ارزش ها و عقاید و شیوه ای که مادر آن را پذیرفته است ، متعهد گردد ؛ بنابر این پایگاه هویت زودرس را اتخاذ می کند . و اینکه وضعیت هویتی سبک دلبستگی به پدر شاید نشانگر وجود پدری سختگیر ، انتقادگر و متعصب باشد که اجازة تجربة شخصی را به نوجوان نمی دهد و خطاهای نوجوان را با تنبیه جواب می دهد ، این الگو سبب ایجاد روابط سرد با پدر و جایگزین نمودن همسالان به عنوان منبع عاطفی باشد .

نتایج پژوهش کشاورزی ارشدی ( 1388) نشان می دهد که افزایش تعهد باعث کاهش انگیزة پیشرفت و سبک هویت اطلاعاتی موجب افزایش انگیزة پیشرفت می شود .

براساس نتایج رجایی ، بیاضی و حبیبی پور ( 1388) افراد با باورهای مذهبی اساسی ، بحران هویت کمتر و سلامت عمومی بیشتری دارند .  

رابطه جنسیت و سبک های هویت

جنسیت اولین طبقه بندی اجتماعی در هر جامعه است ( ماسن و همکاران ، 1380 )  ، و جنسیت به عنوان مهم ترین و برجسته ترین عنصر هویت شخصی یا خود ، آن بخش از هویت اجتماعی است که در آن هر کدام از ما به یکی از دو مقولة مرد یا زن منتسب می گردیم . در واقع می توان گفت که هر کدام از ما دارای یک هویت جنسیتی هستیم یعنی به خودمان بر چسب مذکر یا مؤنث می زنیم ( علیزاده ، 1387 ) .

دادن تعریف جامع و مانعی از هویت جنسی کار دشواری است . زیرا به تناسب دیدگاه هایی که در این باره وجود دارد ، تعاریف با یکدیگر تفاوت پیدا می کنند . برخی ، نظیر بوهان هویت جنسی را با جنسیت یکی می دانند ، برخی آن را با گرایش جنسی ، یعنی این که احساسات عاطفی شخص معطوف به کدام جنس باشد ، همسان می پندارند ( توکلی ، 1382 ).

فرد طی فرایندی که الگویابی جنسی خوانده می شود ، الگوها و رفتارهای مناسب با جنسیت خویش را کسب می کند . بطور خلاصه می توان گفت هویت جنسی همانند سازی فرد با نقش جنسی مردانه و زنانه است ، به زبانی دیگر می توان گفت که ، فرایند الگویابی جنسی عبارت است از چگونگی تأثیر جنسیت زیست شناختی و فرهنگ مربوط به آن در شکل گرفتن رفتار و نیز ادراکی که شخص از خود می یابد ( ماسن و همکاران ، 1380 ) .

تفاوت های روانشناختی بین زنان و مردان همواره برای مردم عوام جذاب بوده است ، شاید به این دلیل که هر یک از ما ، به یکی از این دو گروه تعلق داریم و بنابراین فوری به این موضوع علاقه نشان می دهیم . این مطلب برای روانشناسان نیز دارای جذابیت و اهمیت قابل توجهی است . تایلر در کتاب روانشناسی تفاوت های انسان گفته است : « هیچ موضوعی در روانشناسی به این اندازه جذابیت همیشگی نداشته است » ( شکلتون و فلچر ، 1376:ص 137 ) .

نظریة روانشناسی اجتماعی در تبیین تفاوت های جنسی در تجربة روابط صمیمانه نشان می دهد که زنان و مردان طی فرآیند اجتماعی شدن یاد می گیرند که از شیوه های هماهنگ با جنس خود برای تجربة صمیمیت بهره گیرند . مردان متأثر از فرایند اجتماعی شدن و با پیش بینی خطر طرد اجتماعی همواره از بروز ویژگی های زنانه مانند هیجانات و صمیمیت زیاد خودداری می کنند ( دانشورپور و همکاران ، 1386ب ) .

در باب مفهوم جنسیت نیز افرادی مانند رشیدی نبی کندی ( 1387 ) که معتقد است ، جنسیت صفات فیزیکی است که بر حسب آنها مردان و زنان با یکدیگر تفاوت دارند ، اطلاق نمی گردد ، بلکه به ویژگی های اجتماعی رفتار زنانه و مردانه مربوط می شود . با این وجود در برخی جوامع ، جنسیت براساس جنس تعریف می شود و در برخی براساس روابط بیرونی . براساس الگوهای کلاسیک ، جنس دارای تعاریف ثابت است و روابط میان دو جنس نیز روابطی ثابت و از پیش تعیین شده اند . به عبارت دیگر ، جنسیت برخاسته از جنس است و هر دو براساس یک وضعیت ثابت استوارند . ولی اگر این چارچوب معرفتی را نپذیریم ، اجزای جنسیت کاملاً متحول می شود . اما ، برای گریز از افراط و تفریط ، نه باید جنس را در جنسیت منحل دانست ، و نه جنسیت را یکسره از سرچشمة جنس دانست . تصور از انسان به عنوان « جنس واحد » تصوری اسطوره ای است . به عبارت دیگر ، انسان ، در واقع ، موجودی دوجنسی است ، نه یک جنس واحد . با پذیرش چنین فرضی ، بینشی که روابط جنسیتی را ثابت می انگارد اعتبار خود را از دست می دهد . این دیدگاه نیز در برخی دیگر از جوامع به خصوص جوامع غربی با رویکرد فمینیستی دیده می شود .

گارفینکل نظریة اکتساب وضعیتی خود را بدین صورت مطرح کرد که ، عضویت در مقولة جنس ، از طریق وضعیت ها و رویدادهای محدث و نیز وفادار ماندن به این منطق که چنین عضویتی طبیعی و بهنجار است و یکی از واقعیت های اخلاقی زندگی به شمار می آید ، تداوم می یابد . اساس این نظریه آن است که جنسیت اکتسابی است و آدم ها برای آنکه مؤنث و مذکر جلوه کنند ، باید به شیوه های معینی صحبت و عمل کنند ( توکلی ، 1382 ) .

بلوک و هاآن در 1971 در مطالعه ای در زمینة هویت جنسی نشان داده اند که هویت جنسی مردان بطور عمده دارای رشد مثبتی بوده و بیشتر به سن آنان بستگی دارد ؛ در حالی که رشد هویت جنسی زنان اغلب جنبة منفی داشته و با هویت جنسی مردان متفاوت است . از این رو ، مردان با افزایش سن ، اعتماد بیشتری از خود نشان می دهند ، رضایت فردی و شایسته ای دارند و به پایگاه اجتماعی بیشتر تعلق می یابند ؛ در حالی که زنان احساس منفی از رفتارهای جنسی خود ابراز می دارند ، همچنین بیشتر حالت محتاط و مطیع دارند . در همین تحقیق ، مشاهده شده است که رشد هویت در مردها به این دلیل مثبت است که آنها هم زمان احساسات پیشرفته و عاطفی خود را محدود می سازند ؛ در حالی که حداقل اطمینان با افزایش سن در زنان به این خاطر است که بیشتر احساسات خود را ابراز می دارند و محدودیت کم تری نشان می دهند ( ربانی و کجباف ، 1386 ) .

طبق نتایج تحقیق علیزاده ( 1387 ) با عنوان بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پذیرش هویت جنسیتی دختران دانشگاه آزاد اسلامی تبریز ، می توان گفت که پذیرش هویت جنسیتی دختران دانشجو بر حسب تحصیلات مادر متفاوت است و با بالارفتن تحصیلات مادر نمرات هویت جنسیتی دختران افزایش می یابد . همچنین وضعیت تأهل با پذیرش هویت جنسیتی رابطه دارد ، بطوری که در خانم های متأهل بیشتر هویت زنانه دیده می شود .

مردان همواره از ارائة تصویری ضعیف و آسیب پذیر از خود به دیگران در هراس هستند ، اما زنان می توانند به راحتی آن دسته از اطلاعات و نگرانی هایی را که ممکن است آنان را آسیب پذیر جلوه دهد ، افشا کنند ( دانشورپور و همکاران ، 1386ب ) .

تعهد هویت

تعهد هویت ، یک چارچوب ارجاعی از ارزش ها و باورهاست که ممکن است خودساخته یا تجویز شده از جانب دیگران باشد ( عبدی زرین و همکاران ، 1388 ) . همین طور به نظر بورن تعهد بر مبنای فرآیند تصمیم گیری شامل اتخاذ نظر ، انتخاب و رد کردن قرار دارد . تعهد عبارتست از تثبیت و اتخاذ تصمیم هایی نسبتاً بادوام و سرمایه گذاری شخصی روی این تصمیم ها ( عبدی زرین و همکاران ، 1389ب ) . و مچنین تعهد عبارت است از اتخاذ تصمیم ها ی نسبتا با دوام و تثبیت نسبی در صور مختلف هویت و جهت گیری تلاش های فرد به سوی تصمیم های اتخاذ شده که مشابه مفهوم وفاداری در نظریه اریکسون می باشد .

با توجه به نظریة اریکسون انتظار می رود که هویت موفق و زودرس از حیث رشدی در مقایسه با هویت دیررس و مغشوش مطلوب تر باشد ، چرا که در بردارندة احساس تعهد است . این فقط بخشی از واقعیت است ، در حالی که در ادبیات وضعیت هویت ، هویت موفق در مقایسه با هویت مغشوش یک وضعیت بالیده است . وضعیت دیررس در مقایسه با وضعیت زودرس ، از بالیدگی بیشتری برخوردار است . لذا به نظر می رسد که در پارادایم وضعیت هویت این علاقه یا گرایش ، نتیجه حفظ تعهدات نسبت به اکتشاف انتخاب های هویتی است ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) .

تعهدات برای افراد احساس هدفمندی و جهت گیری به همراه داشته و به مثابه یک چارچوب مرجع عمل می کنند یعنی به عنوان معیارها و استاندارهایی برای افراد در نظر گرفته می شوند که در محدودة آنها رفتار، کنترل و ارزیابی می شود ( شکری و همکاران ، 1386ب ) . تعهد بر کارکرد شخصی به طرق متفاوتی تاثیر می گذارد. برای مثال، افرادی که از دیدگاهها و باورهای روشن و ثابت درباره­ی خود و دنیــایی که در آن زندگی می کنند بی بهره اند، دنیا را بی نظم، غیر قابل پیش بینی  و غیر قابل کنترل می دانند. علاوه بر این،  به نظر می رسد که شیوه­ی انطباق موثر فردی و رفتارهای منظم شخصی از تعهدات تاثیر می پذیرد (1118.blogsky.com) . بریکمن معتقد است که تعهد ، رفتار فرد را در موقعیت ها ثبات می بخشد . تعهدات برای افراد احساس هدفمندی و جهت گیری به همراه دارد و به مثابه یک چارچوب مرجع عمل می کند که در محدودة آنها رفتار مورد کنترل ، ارزیابی و تنظیم قرار می گیرد ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) . همچنین تعهد ، رفتار فرد را در موقعیت هایی که وسوسه می شود به شکل دیگری رفتار کند ، ثبات می بخشد ( رضائیان ، 1389 ) .

برزونسکی معتقد است که انواع سبک های هویت یابی ، با اشکال متفاوتی از تعهدات هویتی همراه می باشد . چنان که سبک هویت اطلاعاتی بیشتر در افرادی دیده می شود که دارای هویت موفق یا در حال طی فرایند دستیابی به تعهدات پایدار هویتی می باشند ( هویت دیررس ) . همچنین سبک هویت هنجاری ، با تعهدات هویتی زودرس همراه می باشد ، به این معنی که تعهد در شخص بدون طی فرایند فعال اکتشاف خود ، شکل گرفته است . در نهایت یک سبک پردازش هویتی سردرگم/اجتنابی در نوجوانان ، فاقد تعهد دیده می شود که در وضعیت هویتی سردرگم طبقه بندی می شوند ( فیض آبادی و همکاران ، 1386 ) .

به نظر برزونسکی افراد بدون تعهد که از دیدگاه ها و باورهایی روشن و ثابت دربارة خود و دنیایی که در آن زندگی می کنند بی بهره اند ، دنیا را بی نظم ، غیر قابل پیش بینی و غیر قابل کنترل تلقی می کنند . علاوه بر این ، به نظر می رسد که شیوة انطباق مؤثر فردی و رفتارهای منظم شخصی از تعهدات مورد نظر تأثیرپذیر اند ( شکری و همکاران ، 1386ب ) .

مطالعات برزونسکی در 1990 ، 1992 و 1996 نشان داده اند که قدرت تعهد با تصمیم گیری سنجیده و حساب شده و مقابله مسئله مدار رابطة مثبت و با اهمال کاری ، دلیل تراشی ، جهت گیری مبینی بر دیگری ، تمایل به تجربه وحشت قبل از تصمیم و کم رویی کلی رابطة منفی دارد ( شکری و همکاران ، 1386ب ) ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) . برزونسکی نیز  در 1990 طی مطالعاتی نشان داد که تعهد هویت با سبک های پردازش هویت رایطه دارد . افراد با جهت گیری پردازش اطلاعاتی و هنجاری در مقایسه با افراد سردرگم / اجتنابی تعهدات و قراردادهای فردی قوی تری نشان می دهند (شکری و همکاران ، 1386 ) و افراد دارای هویت موفق و زودرس هر دو تعهد بالایی نشان می دهند ، اما تعهد در افراد دارای هویت موفق بر پایة جستجوی انتخاب های هویتی است ؛ در حالی که تعهد در افراد زودرس بر پایة جستجوی انتخاب های هویتی نمی باشد . افراد دیررس و مغشوش هیچ کدام از خود تعهد نشان نمی دهند . در افراد دیررس عدم تعهد به وسیلة تداوم در فرایند جستجوگری و در افراد مغشوش به وسیلة عدم تلاش در جهت اکتشاف انتخاب های هویتی تبیین می شود (دانشورپور و همکاران ، 1386 ) . همچنین نتایج مطالعة برزونسکی و کاک در 2005 نشان داد که دانشجویان با سبک اطلاعاتی در مقایسه با دانشجویان با سبک های هویت هنجاری و سردرگم ، ایجاد روابط صمیمانه ، استقلال هیجانی و اعتماد به نفس بالاتری دارند . همچنین دانشجویان دارای سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری در مقایسه با دانشجویان سردرگم ، واقع بینی ، نقشه های طولانی مدت دربارة زندگی و اهداف و روابط پایدار با همسالان خود نمرات بالاتری می گیرند ( شکری و همکاران ، 1386 ) .  

همین طور میزان تعهد با نوع رشتة دانشگاهی فرد ارتباط دارد . براساس نتایج پژوهش فیض آبادی ، فرزاد و شهرآرای ( 1386 ) می توان گفت که میانگین نمرات دانشجویان رشته های علوم انسانی در سبک سردرگم/اجتنابی در مقایسه با دانشجویان فنی – مهندسی به طور معنی داری بالاتر است . همچنین دانشجویان رشته های فنی – مهندسی در مقایسه با دانشجویان علوم انسانی به طور معنی داری نمرات بالاتری را در تعهد نشان دادند . افراد دارای هویت آشفتگی یا گم گشتگی هویت ، بلاتکلیف اند ، هیچ انتخاب مشخصی دربارة تعهدات خود ندارند ، به اکتشاف نمی پردازند و فاقد اهداف تحصیلی و شغلی ثابت و روشن اند ( میکائیلی منیع ، 1389 ) .

نتایج پژوهش بوید و همکاران در 2003 نشان داد که سبک هویت سردرگم / اجتنابی با انتظارات منفی دربارة موفقیت و عملکرد تحصیلی ، رابطة مثبت ؛ و سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری با انتظارات مثبت دربارة موفقیت و عملکرد تحصیلی رابطة مثبت نشان داد ( شکری و همکاران ، 1386 ) . همین طور نتایج مطالعات شکری و همکاران ( 1386) نشان داد که عملکرد شخصیتی ، با سبک هویت اطلاعاتی رابطة مثبت و با سبک هویت سردرگم / اجتنابی رابطة منفی دارد.

سبک هویتی سردرگم/اجتنابی (ناخودآگاه، خود انگیخته، سردرگم/پرهیزی)

سبک هویتی سردرگم/اجتنابی (ناخودآگاه، خود انگیخته، سردرگم/پرهیزی) نماد برخورد طفره آمیز در مشکلات است . افراد اجتنابی تعلّل و درنگ می کنند ( عبدی زرین و همکاران ، 1389ب ) و می کوشند تا حد امکان از مواجهه با موضوعات مرتبط با هویت و تصمیم گیری اجتناب کنند ( سراج خرمی و معظم فر ، 1389 ) . یعنی آنها تمایل به تعلل و به تأخیر انداختن تصمیم گیری های شخصی و اجتناب از پرداختن به موضوعات هویت است ( حجازی و فرتاش ، 1385 ) از خود نشان می دهند . از نظر برزونسکی ، این افراد ، اهمال کار هستند و تا حد ممکن سعی در به تأخیر انداختن موقعیت های تعارض انگیز و تصمیم گیری دارند و در موقعیت های تصمیم گیری ، آنها به دلیل عدم اطمینان از توانایی شناختی خود معمولاً قبل از تصمیم گیری ، احساس ترس و اضطراب دارند ( برقی مقدم و بنی نصرت ، 1389 ) . همین طور راهبردهای متمرکز بر هیجان که با سطح پایینی از تعهد و اعتماد به نفس و نیز بی ثباتی خودپنداری همراه می باشد . افراد با سبک هویت سردرگم/اجتنابی ، تعلل و درنگ می کنند و تا حد ممکن سعی در اجتناب از پرداختن به موضوعات هویت و تصمیم گیری دارند . در موقعیت های تصمیم گیری ، آنها ضمن اطمینان کمی به توانایی شناختی خود دارند ، معمولاً پیش از تصمیم گیری ، احساس ترس و اضطراب نیز دارند ( آقاجانی و همکاران ، 1387 ) و در تصمیم گیری معمولاً از راهبردهای  نامناسب مانند اجتناب کردن ، بهانه آوردن و دلیل تراشی استفاده می کنند ( عبدی زرین و همکاران ، 1388 ) . همواره به پی آمدها و درخواست های موقعیتی واکنش نشان می دهد ، یک پردازش سست سازمان یافته دربارة خود ، او را به پرهیز از مقابله با تصمیم ها و تعارض های فردی وا می دارد ( پیری و شهرآرای ، 1384 ) .

 از نظر برزونسکی ، افراد با سبک هویت سردرگم اجتنابی ، اهمال کار هستند و تا حد ممکن سعی در به تأخیر انداختن موقعیت های تعارض انگیز و تصمیم گیری دارند و در موقعیت های تصمیم گیری ، آنها به دلیل عدم اطمینان از توانایی شناختی خود معمولاً قبل از تصمیم گیری ، احساس ترس و اضطراب دارند . همچنین در تصمیم گیری ، معمولاً از راهبردهای تصمیم گیری نامناسب مانند اجتناب کردن ، بهانه آوردن و دلیل تراشی استفاده می کنند ( برقی مقدم و بنی نصرت ، 1389:ص 19 ) .

سبک هویت سردرگم/اجتنابی با رهبردهای مقابله ای هیجان مدار ، انتظارات کنترل بیرونی ، راهبردهای تصمیم گیری غیر انطباقی ، تغییرپذیری مقطعی ، روان رنجور خویی و واکنش های افسرده گون رابطة مثبت و با آگاهی از خود ، مقاومت شناختی ، وظیفه شناسی و شاخص های بهزیستی رابطة منفی نشان می دهد ( شکری و همکاران ، 1386ب ) .

سبک هویت سردرگم با سطوح پایین آگاهی از خود و با سطوح بالایی از راهبردهای تصمیم گیری غیر انطباقی یا استراتژی های تصمیم گیری نابهنجار از جمله طفره ، اجتناب ، بهانه تراشی و عقلانی سازی پس از تصمیم گیری ( محمدی و همکاران ، 1390 ) و راهبردهای شناختی ، مقابله اجتنابی هیجان مدار و هویت مغشوش رابطه دارد ( شکری و همکاران ، 1386 ) . افرادی که دچار سردرگمی هویت هستند عزت نفس کمی دارند و استدلال اخلاقیشان رشد نیافته است . تکانشی هستند و تفکری نامنظم دارند و به دشواری مسئولیت زندگی خود را به عهده می گیرند . بیشتر به خودشان می پردازند و روابط فردیشان غالباً سطحی و گاه و بی گاه است . هر چند که به طور کلی با نحوة زندگی والدینشان مخالف اند نمی توانند از خود شیوه ای ابداع کنند ( ماسن و همکاران ، 1380 ) .

افراد با سبک هویت سردرگم در مواجهه با تعارضات و تصمیمات فردی اهمال کار و ناراضی بوده و علاقه مندند که رفتار آنها از طریق تقاضاها و مشوق های محیطی تعیین و کنترل گردد . سبک هویت سردرگم با سطوح پایین آگاهی از خود ، وظیفه شناسی و مقاومت شناختی و با سطوح بالایی از راهبردهای تصمیم گیری غیر انطباقی و راهبردهای شناختی بدکار کرد ، مقابله هیجان مدار و هویت مغشوش رابطه نشان می دهند ( شکری و همکاران ، 1386 ) . 

ویژگی اصلی افراد با سبک سردرگم/اجتنابی ، اکراه و اهمال از مواجه شدن یا پرداختن به موقعیت های تعارضی یا در مواجهه با تعارضات و تصمیم گیری فردی می باشد و علاقه مندند که رفتار آنها از طریق تقاضاها و مشوق های محیطی تعیین و کنترل گردد ( شکری و همکاران ، 1386 ) .   به زبانی دیگر افراد دارای این سبک ازرویارویی ومواجه بامسائل و تصمیم های شخصی بیزارند و با خواسته ها و مشوق های محیطی کنترل می شوند (setarehabedi.persianblog.ir) . عوامل موقعیتی یا لذت های آنی ، اساساً تعیین کنندة رفتارهای آنها می باشند . تقاضاهای موقعیتی و محیطی باعث واکنش های رفتاری در آنها می شود و فرد همواره به درخواست های موقعیتی واکنش نشان می دهد . در این افراد ، واکنش های موقتی و همنوایی کلامی بیشتر از تصمیمات بلند مدت مشاهد می شود ( آقاجانی و همکاران ، 1387 ) . به این ترتیب چنانچه فرد در اثر تعلل در امور ، زمان کافی را از دست بدهد ، و به زبانی ، با تعلل و درنگ زیاد در تصمیم گیری برای مسائل شخصی و هویتی مشخص می شوند ( کشاورزی ارشدی ، 1388 ) . افراد ابعاد موقعیتی را مسئول اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد ، می داند . سازگاری این افراد با موقعیت نامتعادل بوده و احتمالاً بیشتر یک فعالیت کوتاه مدت بوده که نمی توان آن را به عنوان یک اصلاح ساختاری پایدار تلقی نمود ( فیض آبادی و همکاران ، 1386 ) . این افراد دارای سبک تکانشی بوده ، خود آگاهی حداقلی ، خود کنترلی محدود و تعهد ضعیف دارند ( کشاورزی ارشدی ، 1388 ) . این سبک هویتی در حالت بی تفاوتی ایجاد می شود و نمایانگر فقدان نسبی اکتشاف و تعهد است ( میکائیلی منیع ، 1389 ).

کسانی که در این سبکِ هویتی قرار می­گیرند، تلاش می کنند از مواجه شدن با مسائل شخصی خود ، تعارضات و تصمیمات اجتناب کنند . به نظر می رسد که سبک هویت سردرگم / اجتنابی با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار ، انتظارات کنترل بیرونی ، راهبردهای تصمیم گیری غیر انطباقی ، تغییر پذیری مقطعی ، روان رنجور خویی ، واکنش های افسرده گون رابطة مثبت و با آگاهی از خود ، مقاومت شناختی ، وظیفه شناسی و شاخص های بهزیستی رابطة منفی نشان می دهد ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) .

افراد دارای وضعیت سردرگم از سبک پردازش هویت سردرگم- اجتنابی استفاده می کنند . آنها سعی دارند از روبه رو شدن با مسائل و تعارضهای هویتی تا حد ممکن اجتناب کنند . وقتی که آنها مجبور به تصمیم گیری می شوند، بر اساس یک سبک موقعیتی- احساسی عمل می کنند و با پیامدهای آنی تحت تاثیر قرار می گیرند. این افراد با هویت سردرگم  در پایگاه هویت مارسیا همخوانی دارند. علاوه بر این، تعریف خود آنها بر اساس محبوبیت، شهرت و تاثیری که روی دیگران دارند می باشد. افرادی که سبک هویت سردرگم اجتنابی را به کار می برند، در مقیاس های نیاز به شناخت و گشودگی نمره­ی کمتری به دست می آورند. دفاعی بودن آنها گرایش به تعمیم انفعالی به موقعیتهای تصمیم گیری و مشکلات فردی دارد، چرا که دفاعی بودن تجویزی به نظر می رسد که خیلی موقعیتی باشد (1118.blogsky.com) .

برزونسکی و کاک در 2005 بر این باورند که افراد سردرگم/اجتنابی برای تشکیل روابط دوستانه و حفظ شبکه حمایت اجتماعی با مشکل مواجه هستند . آنان روابط ضعیفی را با همسالان خود برقرار می کنند و از نظر میزان صمیمیت و گشودگی در روابط در سطح پایینی قرار دارند ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) . یعنی آنها با مشکلاتی برای تشکیل روابط دوستی و حفظ شبکه ای از حمایت های اجتماعی رو به رو هستند . آنها روابط ضعیفی را با همسالان برقرار می کنند و روابط اجتماعی سطح پایینی از نظر صمیمیت ، گشودگی ، شکیبایی و اعتماد دارند . این افراد ، هنگام ورود به دانشگاه ، به دلیل ضعف در برقراری و نگهداری شبکه های حمایت اجتماعی و فقدان صمیمیت ، انعطاف پذیری ، و اعتماد به دیگران مشکلات اجتماعی و تحصیلی زیادی را تجربه می کنند ( حجازی و فرتاش ، 1385 ) .

افراد سردرگم-اجتنابی همواره تلاش می کنند که از مواجهه با مسائل فردی، تعارضات و تصمیمات اجتناب کنند. سبک هویت سردرگم- اجتنابی با راهبردهای مقابله هیجان مدار، انتظارات کنترل بیرونی، راهبردهای تصمیم گیری غیر انطباقی، تغییرپذیری مقطعی، روان رنجور خویی و واکنش های افسرده گون رابطه­ی مثبت و با وظیفه شناسی رابطه­ی منفی نشان می دهد (1118.blogsky.com) . همین طور جهت گیری سردرگم با فقدان تعهدات و اعتقادات پایدار ، افراد را در یک وضعیت کاملاً آسیب پذیر قرار می دهد . در واقع ، مطالعات مختلف خاطر نشان می کنند که افراد سردرگم در مقایسه با همتایان اطلاعاتی و هنجاری خود ، دچار رفتارهای متنوع مشکل آفرین و مشکلاتی نظیر اختلالات خوردن و مشکلات مرتبط با کار و شروع زود هنگام مصرف مواد غیر مجاز و الکل می شوند ( شکری و همکاران ، 1386ب ) . همچنین با کیفیت روابط همسالان ، پیشرفت تحصیلی و عزت نفس رابطة منفی و با اثرات ناتوان کنندة اضطراب ، فاصله گیری عاطفی ، جهت دهی توسط دیگران ، راهبردهای تصمیم گیری غیرانطباقی ، مشکلات سوء مصرف مواد و الکل ، روان رنجور خویی ، اختلالات خوردن و سلوک رابطة مثبت نشان می دهد ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) . همچنین دانشجویان با سبک هویت سردرگم- اجتنابی ، نمرات کمتری را در غالب مقیاس های روان- اجتماعی به دست می آورند. این دانشجویان فاقد حس روشنی از اهداف فردی و تحصیلی هستند ( سراج خرمی و معظم فر ، 1389 ) .

افرادی که بر سبک هویت اطلاعاتی و سبک هویت هنجاری تکیه می کنند ، تعهدات هویت قوی تر و روشن تری نسبت به افراد سردرگم/اجتنابی کسب کرده اند . کمبود تعهدات استوار در افراد سردرگم/اجتنابی ، آنان را در موقعیت آسیب پذیری قرار می دهد ( حجازی و فرتاش ، 1385 ) .

سبک هویتی هنجاری ( متعصب ، جزمی )

سبک هویت هنجاری ( متعصب ، جزمی ) بر پایة تقلید ، پیروی از افراد مهم در زندگی فرد بنا شده است و شامل یک دیدگاه بستة ذهنی و خودپنداری ثابت ( عبدی زرین و همکاران ، 1389ب ) و سرکوب کنندة اکتشاف است . این روش بسیار نزدیک به وضعیت تفویض اختیار مارسیا است ( عبدی زرین و همکاران ، 1388 ) . این سبک از طریق به تعویق انداختن و اجتناب فعالانه از تصمیم گیری، شکل دادن تعهد و مذاکره هویت مشخص می شود. افراد دارای این سبک وظیفه شناس و هدفمند، اما بسیار ساختارمند هستند و در برابر اطلاعاتی که ممکن است با ارزشها و عقاید شخصی شان در تعارض باشند، بسته هستند (1118.blogsky.com) . احساس جهت گیری آشکاری از خود نشان می دهند ، احساس مثبتی از بهزیستی دارند ، اما این افراد در مواجهه با ابهام تحمل کمی از خود نشان داده ، نیاز بالایی نسبت به ساختار دارند و در برابر اطلاعاتی که نظام ارزش ها و باورهای فردی آنها را به چالش می کشد ، بسته عمل می کنند ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) .

سبک هنجاری به طور منفی با باز بودن نسبت به سایر ارزش ها و فعالیت ها و به طور مثبت با نیاز به نزدیکی شناختی مرتبط است ( محمدی و همکاران ، 1390 :ص 62 ).

نوجوانان با سبک هویت هنجاری ، نسبت به موضوعات هویتی ، مفروضات ذهنی و تصمیم گیری ها با انتظارات ، ارزش ها و دستورات افراد مهم و گروه های مرجع به همنوایی می پردازند ( سراج خرمی و معظم فر ، 1389 ) . به زبانی دیگر  با سئوالات هویتی و موقعیت های تصمیم گیری از طریق همنوایی یا رهنمودها و تجربیات افراد مهم در زندگی ، مواجه می شوند . این افراد در مقابل ناهماهنگی دارای تحمل پایینی بوده و به ساخت و شناخت های بسته متکی هستند ( فیض آبادی و همکاران ، 1386 ) . آنها به طور خودکار ، ارزش ها و عقاید را بدون ارزیابی آگاهانه می پذیرند و درونی می کنند (آقاجانی و همکاران ، 1387 ) یعنی این افراد با درونی کردن ارزش ها و باورهای دیگران مهم و به دلیل عدم استفاده از خود ارزیابی های سنجیده ، با موضوعات مربوط به هویت به صورت خودکار مواجه می شوند ( شکری و همکاران ، 1386ب ) ؛ ایشان تحمل کمی برای مواجه و رویارویی با موقعیت های جدید و مبهم دارند و نیاز بالایی برای بسته نگه داشتن ساختار خود یا همان حفظ ساختار خود نشان می دهند ( عبدی زرین و همکاران ، 1389 ). این افراد در برابر اطلاعات و تجاربی که ممکن است به طور بالقوه برای ساختار هویت آنها تهدید کننده باشند ، مقاومت می کنند و در برخی موارد به تحریف اطلاعات می پردازند . خود محافظتی در برابر تهدیدهای بالقوه ، باعث افزایش پاسخ های قالبی و تحریف شناختی می گردد ( آقاجانی و همکاران ، 1387 ) .

چون اهل تقلید است ، ایشان ارزش های مراجع قدرت و والدین را می پذیرند . در عین حال انعطاف پذیرند و هدف های کاری و آموزشی مشخصی دارند که از بیرون کنترل می شود . اغلب خود کنترل ، باوجدان و هدف مدار هستند ( کشاورزی ارشدی ، 1388 ) ، و در برابر داده های نو که با ارزش ها و باورهای بنیادی وی تفاوت و یا ناهماهنگی دارد شک می کند ، و در برابر آن گشودگی نشان نمی دهد . وی انعطاف ناپذیر و دارای هدف های کاری و آموزشی مشخصی است که از بیرون کنترل می شود ( پیری و شهرآرای ، 1384 ) . همچنین این افراد به جست و جوی اطلاعات نمی پردازند ، مگر اینکه این اطلاعات به وسیلة یک منبع معتبر تأیید شود . ایشان بیشتر هویت خود را بر روی اسناد های جمعی ( مذهبم ، کشورم ، غرور ملی ام ) تعریف می کنند ( آقاجانی و همکاران ، 1387 ) . و  منبع انگیزش در آنها کنترل بیرونی است ( برقی مقدم و بنی نصرت ، 1389 ) .

آنهایی که از سبک هویت هنجاری استفاده می کنند، گرایش به دفاعی بودن بیشتر و بسته بودن نسبت به پسخوراند در مورد برخی از جنبه های خود، مانند ارزشهای شخصی هستند. آنها هویت خود را در واژه هایی شبیه انتظار و رهنمود والدین، مذهب و دیگر گروههای مهم تعریف می کنند.  آنها در مقابل اطلاعاتی که عقاید موجود رایج آنها را به چالش می کشند مقاوم هستند. در گفته­ی مارسیا به آنها برچسب توقف هویت زده می شود (1118.blogsky.com) .

افراد با هویت هنجاری در خانواده های با سبک فرزندپروری استبدادی رشد می کنند که در آن کنترل دقیق رفتاری ، فرمانبری ، همنوایی و منبع کنترل بیرونی مورد توجه می باشد . مردان در مقایسه با زنان بیشتر به اجتناب اجتماعی می پردازند ، احساس خودکارآمدی اجتماعی کمتری دارند و کمتر از زنان در جست و جوی حمایت و تأیید اجتماعی هستند (آقاجانی و همکاران ، 1387 ) . سازگار و وظیفه شناس و هدفمند بوده و همچنین خود آنها پایدار و زودرس است . این افراد بیشتـر به جنبة تأییـد اجتمـاعی و جـامعه پسندی رفتارها توجه می کنند و ملاک خود را برای پذیرش ارزش ها ، تأیید افراد معتبر قرار می دهند ( گودرزی و شاملی ، 1389 ) . تمایل به هنوا شدن با انتظارات خانواده و اجتماع و درجة بالایی از تعهد به افراد مهم و استفاده از نظر آنهاست ( حجازی و فرتاش ، 1385 ) .

افراد با سبک هویت هنجاری در مواجهه با تعارضات هویت به طور نسبتاً خودآیند از انتظارات و توقعاتِ و تجویزات دیگرانِ مهم تبعیت می کند . به نظر برزونسکی و کاک در 2000 ، برخی مطالعات نشان می دهد که افراد با سبک هویت هنجاری سازگار و وظیفه شناس بوده و همچنین مفاهیم خود آنها پایدار و زودرس است ( شکری و همکاران ، 1386 ) . احساس جهت گیری آشکاری از خود نشان می دهند و احساس مثبتی از بهزیستی دارند ، اما این افراد در مواجهه با ابهام تحمل کمی از خود نشان داده ، نیاز بالایی نسبت به ساختار دارند و در برابر اطلاعاتی که نظام ارزش ها و باورهای فردی آنها را به چالش می کشد ، بسته عمل می کنند ( شکری و همکاران ، 1386ب ).

افراد با سبک هویت هنجاری ، نمرات کمتری را در تکلیف روابط بین فردی سنجیده به دست می آورند . در نظر اول ، ممکن است این نکته با تمایل این افراد به تمرکز روی انتظارات اجتماعی و توصیه های دیگران همخوان نباشد . این گروه به دلیل کاستی در خود مختاری عاطفی ، ارزش ها و اهداف دیگران را به منظور اجتناب از احساس گناه و کسب رضایت افراد مهم ، درونی می شوند ، با رفتارهای خود تعیینی و پذیرش مسئولیت شخصی هم بستگی دارد ( حجازی و فرتاش ، 1385) .

اعتقاد به جهت گیری هنجاری ممکن است آنچه را که لانگر و چانوویتز در سال 1981 آن را مطرح کردند و تعهدات شناختی زودرس می نامند ، افزایش دهد . تعهدات شناختی زودرس بدون فکر و بدون پردازش و ارزیابی انتقادی از اطلاعات مربوط به خود افراد صورت می گیرد ، این نوع تعهد مبتنی بر هیجان بوده که البته شواهد کمی از آن حمایت کرده است . در موقعیت هایی خوش ساختار که در آن مشکلات ، تقاضاها و معیارها نسبتاً ثابت و تعهدات نیرومند است ، بایستی کارکرد مؤثر بدون توجه به اساس منطقی آن افزایش یابد . با این حال ، تعهد مبتنی بر هیجان ممکن است در مووقعیت هایی که به وسیلة بی ثباتی و تغییر نسبی مشخص می شوند مشکل آفرین باشد ، به ویژه آن هنگام که کارکرد انطباقی به توانایی ارزیابی مجدد مسائل و نادیده گرفتن انتظارات قراردادی و مقابله به شیوة کارآمد و منعطف وابسته باشد ( شکری و همکاران ، 1386ب ) .

دانشجویانی که سبک هویت هنجاری دارند احساس روشنی در مورد اهداف و جهت گیری تحصیلی داشته ، با این وجود، این دانشجویان از تحمل کمتری برخوردار اند و از نظر عاطفی و تحصیلی استقلال کمتری نسبت به افراد دارای سبک هویتی اطلاعاتی دارند ( سراج خرمی و معظم فر ، 1389 ) .

سبک هویت اطلاعاتی ( دانش گرا ، داده ای )

سبک هویت اطلاعاتی ( دانش گرا ، داده ای ) ظاهراً سازگارانه ترین سبک هویت یا جهت گیری هویت در انسان است و سازوکار کنار آمدن برای ادارة موقعیت های روزانه می باشد ( عبدی زرین و همکاران ، 1388 ) . دانشجویانی که باسبک هویت اطلاعاتی وارد دانشگاه می شوند بهترین حالت را برای داشتن عملکرد موفق در دانشگاه دارند. آنها سطوح بالایی ازاستقلال تحصیلی را ازخود نشان می دادند ( سراج خرمی و معظم فر ، 1389 ) .

 

استفاده از سبک هویت اطلاعاتی با احساس نیاز به شناخت ، پیچیدگی شناختی ، تعمق دربارة خود ، تلاش مقابلة مسئله مدار ، سبک معرفتی منطقی ، تصمیم گیری هدفمند و آگاهانه ( شکری و همکاران ، 1386 ) ، وظیفه شناسی ، پذیرش ، بهزیستی ذهنی ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) ، سازگاری ، وظیفه شناسی ، هویت موفق و توافق رابطة مثبت نشان می دهد ( شکری و همکاران ، 1386ب ) . و  با حل مسئلة مشکل محور ، انگیزة شناختی و باز بودن نسبت به سایر ایده ها ارتباط داشته ( محمدی و همکاران ، 1390 ).  و با تمرکز بر مسئله ، خود کاوشی فعال ، منبع کنترل درونی ، نیاز بالا برای شناخت ( آقاجانی و همکاران ، 1387 ) و اضطراب تسهیل کننده همبسته اند ( برقی مقدم و بنی نصرت ، 1389 ) . رویکرد اطلاعاتی با مقابلة موفقیت آمیز با استرس و اضطراب ، مقابلة مسئله مدار و گشودگی رابطة مثبت ، و با جهت دهی توسط دیگران ، اثرات ناتوان کنندة اضطراب ، تفکر آرزومندانه و با فاصله گیری عاطفی رابطة منفی نشان می دهد ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) . همین طور از رویکرد مساله مدار استفاده می کنند و وظیفه شناس هستند و نسبت به اطلاعات مربوط به خود اعتماد دارند و هدفمند می باشند. لذا تکالیف و اعمال خود را به تاخیر نمی اندازند (1118.blogsky.com) .

همچنین مطالعة برزونسکی و کاک در 2005 نشان داد که هویت اطلاعاتی در مقایسه با سبک های هویت هنجاری و سردرگم در مقیاس های خودمختاری تحصیلی ، خودبسندگی ، مهارت های مدیریت مؤثر زندگی ، احترام و تحمل افراد متفاوت از خود ، ایجاد روابط صمیمانه ، استقلال هیجانی و اعتماد به نفس نمرات بالاتری گزارش کردند ( شکری و همکاران ، 1386ب ) .

افراد با سبک هویت اطلاعاتی ، به صورت فعال و آگاهانه به جستجوی اطلاعات و ارزیابی آنها می پردازند و سپس اطلاعات مناسب را مورد استفاده قرار می دهند ( عبدی زرین و همکاران ، 1389 ). همچنین آنها در مورد ساختار خود تردید داشته و به طور فعال اطلاعات مرتبط با خود را جستجو کرده و ساخت های خود را آزمون می نمایند و در هنگام مواجه شدن با بازخوردهای ناهماهنگ ، به تغییر جنبه هایی از هویت خود علاقه مند می باشند ( فیض آبادی و همکاران ، 1386 ) . همین طور گرایش به اندیشمند بودن دارد و در مورد مفاهیم خود شکاک و نسبت به آگاهی های مربوط به خود گشاده است ، در برابر تصمیم های فردی و مسائل هویتی ، با جست و جو ، پردازش ، و ارزیابی داده های مربوط به خود برخورد می کند (پیری و شهرآرای ، 1384 ) . افراد سبک هویتی اطلاعاتی خود تأمل گر بوده و اطلاعات مربوط به خود را فعالانه جستجو می کند (سراج خرمی و معظم فر ، 1389 ) . و دربارة سازه های ذهنی خود شک می کنند و می خواهند آن ها را بیازمایند ( گودرزی و شاملی ، 1389 ) .

افراد با هویت موفق یا دیررس به نظر می رسد که آنچه سبک اطلاعاتی نامیده می شود را مورد استفاده قرار دهند ( دانشورپور و همکاران ، 1386 ) . این افراد در برخورد با موضوعات مربوط به هویت ، سنجیده عمل کرده و تلاش ذهنی زیادی نیز نشان می دهند ، هدفمند به جستجو و ارزیابی مبادرت ورزیده و نسبت به اطلاعات مربوط به خود اعتماد و اطمینان لازم را نشان می دهند ، نسبت به دیدگاه های خود موضعی شکاکانه اتخاذ می کرده و مشتاقانه قضاوت خود را به تأخیر انداخته و در مواجهه با بازخورد ناهمساز ، ابعاد خودساخته وجود خود را مورد ارزیابی مجدد قرار می دهند ( شکری و همکاران ، 1386ب ) . افراد با سبک هویت اطلاعاتی ، دربارة دیدگاه های خود یا ساختار هویت خود شکاک بوده و همواره متمایلند که قضاوت دربارة خود را تا هنگام پردازش و ارزیابی اطلاعات مربوط به خود به تعویق بیندازند و تمایل به آزمون ، تجدید نظر و انطباق ساختار هویت خود با اطلاعات و شرایط جدید دارند ( آقاجانی و همکاران ، 1387 ) .  

این افراد هویت خود را به صورت شخصی ( ارزش های من ، اهداف من و ... ) تعریف می کنند . آنها دارای اهداف شغلی و تحصیلی روشن و مشخص هستند و در محیط تحصیلی ، از خود مختاری تحصیلی ، عملکرد تحصیلی ، خود نظارتی ، انتظار پیشرفت تحصیلی ، درگیری آموزشی و رشد روابط بین فردی بیشتری نسبت به همقطارانشان برخوردارند ، آنها کمتر در جست و جوی تأیید و تصدیق دیگران هستند ، دارای انگیزش درونی اند و به قضاوت های خود اعتماد دارند و به طور مستقل قضاوت می کنند . ضمن اینکه تحمل و پذیرندگی بیشتری در برخورد با افراد و موقعیت های جدید و مبهم در مقایسه با دو سبک دیگر دارند . این افراد در ورود به دانشگاه بهتر می توانند با محیط دانشگاه سازگار شوند و فشار روانی و شکلات کمتری را تجربه می کنند و با دیگر اعضای دانشگاه با راحتی بیشتری ارتباط برقرار می کنند ( آقاجانی و همکاران ، 1387 ) .

افراد با سبک هویت اطلاعاتی در خانواده های با سبک فرزندپروری اقتدار منطقی بزرگ شده اند و والدین گرایش به مجموعة دستورالعمل ها و اعمال نظارت روشن و مشخص دارند ، ضمن اینکه در یک جو عاطفی مناسب ، انتظارات و تقاضاهای واضحی از فرزندان خود دارند . زنان در مقایسه با مردان در این سبک نمرة بالاتری کسب می کنند و همچنین احساس بهتری از مهارت های خود دارند ( آقاجانی و همکاران ، 1387 ) .

افراد دارای با سبک هویتی اطلاعاتی به طور فعال و آگاهانه اطلاعات مربوط به خویشتن را جستجو می کنند، و به ارزیابی آن­ها پرداخته و سپس اطلاعات مناسب را مورد استفاده قرار می­دهند (dc263.4shared.com) . آنها درباره سازه های مربوط به خویشتن شک کرده و موضعی شکاکانه اتخاذ می کنند  و  مشتاقانه قضاوت خود را به تأخیر می­اندازند و در مواجهه با بازخورد ناهمساز، ابعاد وجودی خود را مورد ارزیابی مجدد قرار می­دهند ، و می خواهند آنها را آزمون کنند (setarehabedi.persianblog.ir) .

در سبک اطلاعاتی ، فرد جستجوگر اطلاعات بوده ، در مورد مفاهیم خود شکاک و نسبت به آگاهی های مربوط به خود گشاده اند و پردازش و ارزیابی اطلاعات ، قبل از تصمیم گیری می پردازند . و آمادگی بهتری برای انطباق مؤثر با محیط دارند ( کشاورزی ارشدی ، 1388 ). این تمایل به بررسی راه حل های چندگانه برای مسئله به منظور جست و جوی چند جایگزین ، قبل از متعهد شدن به یکی از آنهاست ( حجازی و فرتاش ، 1385 ) . به عبارتی دیگر ، افراد دارای سبک هویت اطلاعاتی ، در برخورد با مسائل هویتی و موقعیت های تصمیم گیری به شیوة کنشی عمل می کنند . دارای تلاش های هدفمند بوده و از اطلاعات مربوط به خویش بهره می گیرند . در حقیقت افراد دارای این سبک ، آگاهانه و به طور فعال به جستجوی اطلاعات و ارزیابی آنها می پردازند و سپس اطلاعات متناسب خود را مورد استفاده قرار می دهند . آنها در مورد ساختار هویت خود شکاک هستند و زمانی که با بازخوردهای ناهماهنگ روبرو می شوند ، تمایل به آزمون ، تجدید نظر و انطباق ساختار خود با اطلاعات و شرایط جدید دارد . و نسبت به دیگران از آمادگی بیشتری برای حل مسئله و مشکلات مشخص برخوردار اند ( برقی مقدم و بنی نصرت ، 1389 ) .

نوجوانان با سبک هویت اطلاعاتی در برقراری روابط بین فردی سنجیده ، بهتر عمل می کنند . آنها شکیبایی بیشتری را نسبت به دیگران که عقایدی متفاوت با آنها دارند نشان می دهند و نیاز کمتری به تأیید دیگران برای کسب اطمینان نسبت به خود دارند ( حجازی و فرتاش ، 1385) .

افرادی که در مدل مارسیا بعنوان هویت موفق و  یا  در هویت بحران زده طبقه بندی می شوند، سبک هویت اطلاعاتی را در سطوح متفاوت تعهد به کار می گیرند. افرادی که سبک هویت اطلاعاتی را به کار می گیرند، از همتایان خود در سبک هنجاری و سردرگم- اجتنابی در تعدادی از مقیاسهای شناختی- اجتماعی، مانند درون نگری، گشودگی به تجربه، و نیاز به معرفت نمره بیشتری کسب می کنند (1118.blogsky.com) .

سبک های هویت برزونسکی ( سبک های پردازش هویت برزونسکی )

برزونسکی با رویکردی پسامدرن ، هویت را غیرمتمرکز ، پویا ، متعدد ، وابسته به بافت ، نسبی ، سیال و چند بخشی می داند ( گودرزی و شاملی ، 1389 ) . همچنین از نظر برزونسکی و کوک هویت ، یک تصور و بازنمایی ذهنی از خود است و افراد بر حسب استفاده از فرایندهای شناختی و اجتماعی و نظریه های خود ساخته برای حل مسائل شخصی و تصمیم گیری ها ، در استفاده از سبک ها با یکدیگر تفاوت دارند . این سبک ها ، راه های پردازش اطلاعات و مقابله با مشکلات ناشی از بحران هویت است ( کشاورزی ارشدی ، 1388 ) .

ادامه نوشته

سبک های هویت

جهت رشد و ترقی آشنایی با هویت به طور اعم و آشنایی با هویت فردی و سبک های هویت به طور اخص ضرورتی انکارناپذیر می باشد . زیرا انسان ها با توجه به تفاوت های فردی در زمینة برخورد با تعارض های هویتی دارای سبک های متعددی هستند ( برقی مقدم و بنی نصرت ، 1389 ) . این هویت ها با پشتوانة تاریخچة زندگی و گذشتة فرد ، فرد را برآن می دارد تا بخواهد هویت متناسب با گذشتة خود را انتخاب کند . هرگاه نیز متوجه شود در انتخاب هویت مناسب اشتباه کرده ، دچار استرس و ناراحتی های شدیدی می شود ، مثلاً وقتی که فرد فکر می کند که خانوادة حسن زاده یعنی پدر و مادری که با آنها زندگی می کند خود را نیز حسن زاده فرض می کند و هویتی متناسب با این طرز فکر را انتخاب می کند ولی وقتی متوجه می شود که اشتباه کرده و خانوادة حسن زاده والدین اصلی او نیستند دچار استرس ، خشم و ناراحتی های زیادی می شود و در انتخاب هویت بعدی خود دچار تردیدهایی می شود .

اسکو و مارسیا تفاوت در هویت ها را برآمده از شیوه های متفاوت اجتماعی شدن می انگارد ( برقی مقدم و بنی نصرت ، 1389 ) ، منظور آنها این است که چون افراد مختلف ، شیوه های اجتماعی شدن متفاوتی دارند ، بنابر این هویت های متفاوتی نیز خواهند داشت . و این هویت ها از چگونگی برخوردهای افراد مختلف با اجتماعی که در آن زندگی می کنند دارد . سبک هویت می تواند به ما کمک کند تا در تشخیص راههای اجتماعی شدن متفاوت افراد و طرز تلقی مختلف آنها از اجتماع و چگونگی ارزیابی کردن خود در افراد آشنا شویم .

مفهوم هویت

مسئلة هویت از موضوعات مهم در عصر جدید و مورد تأکید در دهه های اخیر در سرتاسر جهان است و در سطح جهانی با رویکردهای متفاوت مورد بحث و کاوش قرار گرفته است (علیزاده ، 1387). استوارت هال در یکی از نوشته هایش در باب اهمیت پرداختن به مسئلة هویت می نویسد: «من به پرسش هویت باز می گردد ، چرا که پرسش هویت به سوی ما بازگشته است» (صدیق سروستانی و قادری ، 1388:ص 36). در مطالعه شخصیت انسان «هویت» جنبه اساسی و درونی است که به کمک آن فرد با گذشته خود ارتباط یافته، در زندگی احساس تداوم و یکپارچگی می­کند. شکل گیری هویت، ترکیبی از مهارتها، جهان بینی و همانندسازی­ های دوران کودکی است که به صورت یک کل کم و بیش منسجم، پیوسته و منحصر به فرد در

ادامه نوشته