نظریه هویت مارسیا

مارسیا (1980) دیدگاهی ساخت و سازگرایانه از « هویت من » اختیار کرد وي هویت را به عنوان یک ساختار خود درونی با سازمانی پویا از سائق ها، توانایی ها، عقاید، تاریخچه فردي تصور کرد. مارسیا بر اساس مطالعاتی که با دانشجویان دانشگاه انجام داد، به دلیل پیچیدگی مفهوم هویت آن را از چند بعد و زاویه مورد بررسی قرار داد. مارسیا بر اساس دو متغیر فرآیندي اکتشاف و تعهد چهار نوع وضعیت هویتی را مفهوم سازي کرد.

ادامه نوشته

انواع هویت مارسیا

 به دنبال اريکسون، جيمز مارسيا نيز با تعريف و توصيف هويت، نوجواني را به عنوان دوره اي مي داند که در آن نوجوان با يک بحران هويت روبرو مي شود، اين بحران با انتخاب کردن و تصميم گيري در مورد حوزه هاي مختلف زندگي همراه است. "بحران" و "تعهد" دو عنصر و متغير اساسي در مدل حالات هويت مارسيا است.
   مارسيا به توسعه مفهوم هويت يافتگي در برابر آشفتگي نقش پرداخت. مارسيا (به نقل از رولف ماس
33، 1975 صص 70 و 69)با استفاده از دو بعد سرمايه گذاري رواني و تجربه بحران هويت به ارائه چهار حالت هويت پرداخت.

جیمز مارسیا ( 1996؛ به نقل از پیری و شهر آرای، 1384) که نگره اریکسون را درباره شکل گیری

ادامه نوشته