نظریه کهن الگو به عنوان منشأ دین یونگ
يونگ ميان دين و عقايد فرق مى گذارد. خاستگاه عقايد دينى، تجارب دينى است. ماهيت دين همان تجارب دينى است كه برگرفته از محتواى ناخودآگاه جمعى، يعنى كهن الگوهايند. اكنون اين سؤال مطرح مى شود كه عقايد دينى چه نقشى دارند؟ يونگ مى گويد: عقايد و باورهاى دينى صدق ندارند و حقايقى ازلى را نشان نمى دهند. البته اين عقايد و باورها وظيفه و كاركرد مهمى درجامعه دارند; زيرا به جاى تجربه مستقيم بشر قرار گرفته اند. دين همان تجربه مستقيم بشر است، ولى عقايد و اعمال دينى و جزئيات دينى به صورت نماد آن تجربه درآمده اند; يعنى اين عقايد و اعمال در حقيقت كارشان اين است كه آن تجربه را به صورت نماد درآورده اند. به نظر يونگ، وظيفه روان شناس پرداختن به خودتجارب اصلى است، نه نمادهاى آن تجارب. اگر او به عقايد بپردازد، از بررسى كهن الگوهاى ضمير ناخودآگاه غافل مى شود.