نظريه اسناد

نظريه اسنادي ، روي آوري شناختي است كه روند ادراك عليت رفتار را بررسي مي كند، از اين رومفاهيم آن بيشتر در زمينه ادراك فرد و رفتار متقابل اجتماعي است كه در چهار چوب روانشناسي اجتماعي كاربرد فراوان دارد (خداپناهي ،1379).

طبق ديدگاه نظريه پردازان اسنادي ، موجودات انساني ميلي اساسي براي تعبير و توجيه دنيايشان

ادامه نوشته

رویکرد ها و نظریه های متفاوت درباره منبع کنترل

نظریه ها درباره ماهیت رفتار انسان و موضوع کنترل شخصی اظهارات متفاوتی دارند. رویکردهای انسان گرا  در رفتار اجتماعی معتقدند که آدمیان موجوداتی هشیار و معقول هستند که توسط نیروهای ناهشیار یا تجربیات گذشته کنترل نمی شوند و در نظام انسان گرایی تمایلات و ارزشهای انسانی در درجه اول اهمیت

ادامه نوشته

نظریه واینر در اسناد

برنارد واینر در زمینه اسناد، یک طبقه‌بندی سه‌بعدی را بیان کرد که براساس آن اسنادهای مربوط به شکست و  موفقیت را توصیف می‌کند. طبق نظریه سه‌بعدی واینر، مردم می‌توانند بازده‌های رفتاری را علاوه بر عوامل درونی(شخصی) یا بیرونی(موقعیتی) به عواملی مانند پایداری یا ناپایداری و قابل کنترل یا غیرقابل کنترل بودن موقعیت نسبت دهند.

از ترکیب این سه بعد، هشت نوع اسناد مختلف شکل می‌گیرد. تبیین‌های ما در زمینه موفقیت یا عدم موفقیت در امتحان یا مسابقه در قالب یکی از این اسنادها 

ادامه نوشته

نظریه هایدر در اسناد

قدیمی‌ترین فرمول‌بندی نظریه اسناد را می‌توان در کارهای فریتس هایدر که به عنوان پدر اسناد از او نام برده می‌شود مشاهده کرد. هایدر در سال 19588 کتاب "روان‌شناسی روابط میان‌فردی" را منتشر کرد و نخستین گام را در پاسخ به این سوال که مردم برای درک علل رفتار خود و دیگران چه تبیین‌هایی به کار می‌برند، برداشت. از نظر هایدر همه مردم در زندگی 

ادامه نوشته

منابع اساسی خطا در اسناد

اینکه چه وقت فرد را باید سرزنش کرد و چه وقت از ارتکاب تخلف مبرا دانست، در زندگی روزمره اهمیت بسیار زیادی دارد. بسیاری از افراد و مسئولان مانند معلمان، وکلا، قضات، پلیس و حتی والدین درباره مسئولیت دیگران قضاوت و تصمیم‌گیری می‌کنند.

اسناد فرایندی عقلانی است که طی آن افراد تلاش می‌کنند علل رفتار دیگران را  درک کنند. پژوهش‌های انجام شده در زمینه اسناد نشان می‌دهد که قضاوت‌های روزمره ما درباره‌ 

ادامه نوشته

نظریه جونز و دیویس در اسناد

نظریه استنباط متناظر جونز و دیویس در پی پاسخ به این پرسش است که ما چگونه اطلاعات مربوط به  رفتار دیگران را به عنوان پایه‌ای برای استنباط وجود صفات مختلف در آنان به کار بریم. پیامدهای غیرمعمول، بینش پرارزشی درباره گرایش‌های رفتاری عامل به ما می‌دهد. به عبارت دیگر، چگونه بر اساس اعمال آشکار دیگران  استنباط می‌کنیم که آنان دارای صفات یا خلق‌وخوی خاصی هستند، صفاتی که در همه موقعیت‌ها همراه آنان است و در گذر زمان، نسبتا ثابت باقی می‌ماند. ممکن است در نظر اول این امر کار ساده‌ای به نظر آید و گفته شود رفتار دیگران منبعی غنی برای ما 

ادامه نوشته

نظریه هارولد کلی در اسناد

یکی از نظریه‌های مهم در زمینه اسناد نظریه هارولد کلی است. تحقیقات جونز و دیویس بر پایه عمل واحد  بوده است، اما اگر از رفتارهای دیگر فرد هم مطلع باشیم می‌توانیم از روش کلی استفاده کنیم. وی منسجم‌ترین و جامع‌ترین تحلیل را از اسناد ابداع کرد و آن را الگوی تغییر همگام نامید. اصل تغییر همگام بدین معناست که ما  به دنبال یک همایندی بین رویداد خاص و علت خاص در موقعیت‌های متفاوت هستیم. اگر علت معینی همیشه با یک رویداد خاص همراه شود و آن رویداد در غیاب آن علت اتفاق نیفتد، ما این رویداد 

ادامه نوشته

نظریه اسناد واینر

برنارد واینر (1986) یک طبقه بندی سه بعدی فرض کرد که اسنادهای مربوط به شکست و موفقیت را توصیف می کند. طبق نظر واینر مردم می توانند بازده های رفتاری را نه فقط به عواملی که درونی یا بیرونی هستند، اسناد دهند بلکه ممکن است به عواملی هم که پایدار یا ناپایدار، یا قابل کنترل یا غیر قابل کنترل هستند نیز اسناد دهند،

ادامه نوشته

اسناد و سوگیری ها

همچنین در زمینه اسناد، سوگیری هایی وجود دارد که موجب می‌گردد رفتار فرد  اشتباها به علت بیرونی یا درونی نسبت داده شود و به نتیجه‌گیری نادرست بیانجامد. به این سوگیری‌ها اصطلاحا "خطای اساسی در ادراک" می‌گویند که عبارتند از خطای بنیادی اسناد ، اثر عامل – ناظر و سوگیری خدمت به خود که هر یک از آن‌ها به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود. 

ادامه نوشته

نظریه های اسناد

از جمله مهم‌ترین نظریه‌های اسناد عبارت است از نظریه "روان‌شناسی ساده" در اسناد هایدر که طبق این نظریه، مردم سعی می‌کنند رفتار دیگران را مانند روان‌شناسان درک کنند و بر این اساس رفتارهای آن‌ها را یا نتیجه عوامل موقعیتی فرض می‌کنند(اسناد موقعیتی) و یا آن‌ها را به عوامل درونی و شخصیتی آن‌ها نسبت می‌دهند(اسناد شخصی).

ادامه نوشته

سبک های اسناد ناسالم

همان طور که در قسمت های قبل مشاهده کرديد، سبک های اسناد ناسالم منجر به احساس درماندگی می شوند. به طور کلی، سبک های اسناد ناسالم را می توان به صورت زير طبقه بندی کرد:

١ــ اسناد موفقيت ها به عوامل بيرونی

٢ــ اسناد موفقيت ها به عوامل ناپايدار

٣ــ اسناد موفقيت ها به عوامل اختصاصی

٤ــ اسناد شکست ها به عوامل درونی

٥ ــ اسناد شکست ها به عوامل پايدار

٦ــ اسناد شکست ها به عوامل کلی

اسناد کلی ــ اختصاصی رويدادهای ناخوشايند

چنانچه اتفاقات، شکست ها و رويدادهای منفی به عوامل کلی نسبت داده شوند، نه تنها باعث درماندگی می شوند؛ بلکه آثار و عوارض درماندگی به موقعيت ها و موضوعات متفاوت نيز تعميم می يابد، مثلا اگر فردی شکست در يک زمينه ی تحصيلی خاص را به عوامل کلی نسبت دهد و با خود بگويد: «همه جا بدشانسی می آورم.»، «همه جا حقم خورده می شود.»، «هيچ وقت نمی توانم حقم را بگيرم.»، «درس ها مشکل اند.»، «من کم هوشم.» و ... ؛ دچار درماندگی می شود و اين درماندگی به حوزه های ديگر غير تحصيلی نيز سرايت می کند. بنابراين، چنين شخصی نه تنها در حوزه های درس بلکه در حوزه های ديگر نيز از خود انتظار موفقيت ندارد. به همين دليل، بهتر است شکست ها و رويدادهای ناخوشايند را به عوامل اختصاصی نسبت داد؛ مانند موارد زير: «اين بار در مسابقه مقام نياوردم.»، «اين نيم سال، نمره هايم رضايت بخش نيست.»، «اين بار دردسر پيدا کردم.» و ... . چنين برخوردی احتمال موفقيت در آينده را افزايش می دهد. فردی که چنين دليل هايی برای عدم موفقيت خود می آورد، اميدواری را در خود تقويت می کندکه يکی از مهمترين کليدهای موفقيت است.

اسناد کلی ــ اختصاصی رويدادهای خوشايند

اسناد کلی رويداد های مثبت و موفقيت ها باعث احساس اميدواری و خودکارآمدی می شود . چنانچه موفقيت ها و رويدادهای مثبت زندگی به عوامل کلی نسبت داده شوند. بر احساس تسلط و خودکارآمدی فرد می افزايند؛ زيرا، فرد باور دارد که در شرايط و موقعيت های ديگر نيز موفق خواهد بود. چنين ديدگاهی فرد را نسبت به موفقيت در آينده اميدوار خواهد کرد. در مثال دانش آموزی که عملکرد خوبی در يک درس داشته است و به خود میگويد: «هميشه پشتکار خوبی داشته ام،»، چنين باوری احتمال موفقيت او را در آينده نيز بيشتر خواهد کرد. اگر همين دانش آموز از اسناد اختصاصی استفاده کند و به خود بگويد: «اين بار پشتکار خوبی نشان دادم.»، اين بدان معنی است که در آينده معلوم نيست چه اتفاقی بيفتد: شايد دفعه ی بعد هم پشتکار خوبی نشان دهد؛ شايد هم نه. بنابراين، اسناد اختصاصی بالا، تأثيری مشابه مورد اول بر فرد نخواهند داشت با آن که در مورد يک موقعيت کاملا مشابه به کار برده شده اند.

اگر اتفاقات خوشايند و موفقيت ها به عوامل اختصاصی نسبت داده شود، احساس تسلط فرد بر زندگی و اين که در آينده نيز اتفاقات مثبت و خوشايند روی می دهند، کاهش می يابد؛ زيرا، با موفقيت ها و رويدادهای خوشايند به گونه ای برخورد می شود که معلوم نيست بعدا رخ دهند و همچنين به عواملی اختصاصی مرتبط اند. به مثال زير توجه کنيد: دانش آموزی در مسابقه ی ادبی منطقه مقام خوبی آورده است و با خود می گويد: «اين بار، توی منطقه موفق شدم». چنين بيانی نشان دهنده ی آن است که او باور دارد چون اين مسابقه در سطح منطقه بوده است، توانسته مقام بياورد و در سطح های بالاتر نمی تواند. در نتيجه اميدواری و احساس تسلط او در اين زمينه به شدت کاهش می يابد.

اسنادهای پايدار ــ ناپايدار رويدادهای ناخوشايند

اسنادهای پايدار رويدادهای منفی و شکست ها باعث مزمن شدن درماندگی می شوند. تأثير اسنادهای پايدار در مورد رويدادهای ناخوشايند، منفی و شکست ها بسيار پر رنگتر است. اسنادهای پـايـدار در مـورد رويـدادهای ناخوشايند؛ مثلا اسناد نمره ی بد درسی به يک عامل پايدار مانند بی استعداد بودن ،کم هوش بودن، فقر، وضعيت نامناسب خانوادگی، اختلاف و درگيری های خانوادگی (که مرتبا ادامه دارند) و در کوتاه مدت برطرف نمی شوند، باعث درماندگی و طولانی، يا مزمن شدن درماندگی می شوند. ولی اسنادهای ناپايدار به رويدادهای منفی به علت کوتاه مدت بودن آن، اميد نسبت به آينده را در شخص به وجود می آورد و نااميدی و درماندگی را کاهش میدهد؛ مثلا فرد میگويد: «اين دفعه اين طور شد».

اسناد های پايدار ــ ناپايدار رويدادهای خوشايند

اسناد پايدار رويدادهای خوشايند و موفقيت ها باعث اميدواری و خوشبينی می شود. چنانچه رويدادهای خوشايند و مثبت يا موفقيت های فرد به عوامل پايدار نسبت داده شوند، تأثير مستقيمی بر سلامت روان فرد خواهند داشت و باعث اميدواری او می شوند. مثلا فردی که در مسابقه ی مقاله نويسی استان خود موفق شده است، به خود بگويد: «چون پشتکار زيادی دارم، موفق شدم.»، عامل پشتکار، خصوصيتی پايدار است که هميشه همراه فرد خواهد بود. چنين فردی، نسبت به آينده نيز خوشبين و اميدوار خواهد بود؛ چون با داشتن خصوصيات ِ پايدار مثبت، احتمال موفقيت های آينده ی او نيز زياد است.

حال، اگر همين موفقيت، به عوامل ناپايدار، نسبت داده شود، چنين تأثيرات مثبتی به همراه نخواهد آورد. مثلا اگر فرد به خود بگويد چون شانس آوردم (يک عامل ناپايدار، چون معلوم نيست دفعه ی بعد باز هم شانس بياورد) موفق شدم، احتمال آن که احساس های مثبت اميدواری در او ايجاد شود، بسيار اندک است. يعنی با آنکه فرد تجربه ی موفقيت آميز و مثبتی داشته است ولی در زندگی او تأثير مثبتی نخواهد داشت. چنين اسناد هايی باعث می شود آينده ی فرد مبهم و نامشخص باشد.

اسناد درونی ــ بيرونی رويدادهای ناخوشايند

اسناد رويدادها و اتفاقهای ناخوشايند به عوامل درونی نه تنها به کاهش عزت نفس می انجامد، بلکه باعث درماندگی نيز می شود. فردی که باور دارد «بدشانس است»، «بی استعداد است»، «کودن است» و به همين دليل با شکست رو به رو شده است، توان غلبه بر مشکلات و شکست ها را در خود اندک می بيند. در بيشتر مواقع رويدادها و اتفاقهای منفی اگر به عوامل بيرونی نسبت داده شوند، بـه رشد عزت نفس کمک بيشتری می کنند تا عوامل درونی. مثلا دانش آموزی که در درس مهمی نمره ی ضعيفی آورده است، اگر به خود بگويد: «اين امتحان سخت بود.»، «همه ی سؤالها از همان قسمتی آمدکه خوب نخواندم.»، «سرماخوردگی مانع درس خواندنم شد.» و ... عزت نفس او صدمه نمی بيند اما اگر نمره ی ضعيف خود را به عوامل درونی نسبت، دهد مانند: «من کودنم»، «من بدشانسم»، «استعداد درس خواندن ندارم» و ... عزت نفس او آسيب می بيند. هر انسانی در زندگی خود بارها طعم شکست را تجربه می کند. چنانچه او برخورد های سالم تر در برابر شکست های خود داشته باشد، بهتر قادر خواهد بود پس از شکست دوباره سر رشته ی زندگی خود را به دست گيرد؛ بنابراين، جواب انسان، به مقدار زيادی سلامت جسمی و روانی او را تضمين می کند .

اسناد درونی ــ بيرونی رويدادهای خوشايند

اسناد درونی ــ بيرونی بر عزت نفس انسان تأثير می گذارد. چنانچه، موفقيت ها به عوامل درونی نسبت داده شوند، عزت نفس فرد تقويت میشود؛ مثلا دانش آموزی که نمره ی خوبی در درس مهمی گرفته است، اگر به خود بگويد: «اين نمره، حاصل زحمت، تلاش و کوشش های من است.»، عزت نفس او تقويت می شود. چنانچه همين نمره ی خوب به عوامل بيرونی نسبت داده شود، عزت نفس فرد را کاهش می دهد: «کار مهمی نکردم.»، «اين امتحان آسان بود.»، «اين بار شانس آوردم.» و .... اسناد موفقيتها به عوامل بيرونی، عزت نفس را کاهش می دهد. نکته ی بسيار مهم آن است که عزت نفس، نقش مهمی در سلامت روان دارد. چنانچه عزت نفس بهبود يا ارتقا يابد، يا حداقل صدمه نبيند، فرد سعی و تلاش خود را برای غلبه بر شکست هاوعدم موفقيت ها ادامه می دهد. چنين فردی انگيزه ی زيادی برای تسلط بر اتفاقات و رويداد های منفی زندگی خود دارد . امکان اين که چنين فردی تلاش و فعالیت خود را بيشتر کند، زياد است. در صورتی که عزت نفس صدمه ببيند، تلاش فرد برای موفقيت و تسلط بر زندگی کاهش می يابد. چون او به اين باور رسيده است که «ضعيف و ناتوان است.»، «کم هوش است.»، «بی استعداد است.» و .

سبک اسناد کلی ــ اختصاصی

رويدادها، اتفاقات و پديده های اطراف خود را میتوان به علت های کلی يا علت های اختصاصی نسبت داد. در اسناد های کلی موفقيت يا شکست به عواملی  نسبت داده می شود که در موقعيت ها و شرايط مختلف وجود دارد. نمونه ای از اسناد کلی در گرفتن نمره ی بد از يک درس عبارت است از: «هيچ وقت نمی توانم از عهده ی درس هايم بر بيايم. من استعداد درس خواندن ندارم». در اينجا، شکست از يک درس خاص به يک عامل کلی ــ يعنی به تمام دروس ــ نسبت داده شده است. در اسنادهای اختصاصی موفقيت يا شکست به عواملی نسبت داده  می شود که در يک مورد خاص، محدود و مشخص وجود دارند و نه در کل موارد. نمونه ای از اسناد اختصاصی در زمينه ی شکست در يک درس عبارت است از : «در اين درس خوب عمل نکردم.»

نمونه هايی از اسناد به عوامل کلی عبارت اند از:

  • من بی استعدادم.
  • در اين دنيا به هيچ کسی نمی توان اعتماد کرد.
  • همه ی آدمها، بی رحماند.
  • هيچ کسی مرا درک نمی کندو ....

نمونه هايی از اسناد به عوامل اختصاصی عبارت اند از:

  • من در اين درس خاص ضعيفم.
  • من با اين شخص خاص مشکل دارم.
  • بعضی از آدمها بی رحماند.
  • خانواده ام مرا درک نمی کنند.

سبک اسناد پايدار ــ ناپايدار

در يافتن علت برای اتفاقات و پديده های اطراف خود، می توان آنها را به علت های پايدار و يا ناپايدار نسبت داد. در اسناد های پايدار ، علت رويدادها و اتفاقات به عواملی نسبت داده می شود که در طول زمان نسبتا ثابت باقی میماند. در چنين اسناد هايی عواملی مطرح می شوند که هميشگی يا طولانی مدت اند يا در طی زمان ادامه دارند؛ مانند شخصيت، استعداد و ... در حالی که در اسناد های ناپايدار علت رويدادها، اتفاقات يا پديدهها به عواملی نسبت داده می شوند که موقت يا کوتاه مدت اند. در اسنادهای ناپايدار، علت ها يا عوامل پديده ها، حوادث، رويدادها و اتفاقات؛ موقت، کوتاه مدت و کم دوام اند؛ مانند بيماری، خستگی، تصادف، اشتباه و مانندآن.

در مثالهای زير، نمونه هايی از اسناد به عوامل پايدار ارائه شده است:

  • من استعداد اين درس را ندارم؛ به همين دليل هميشه بدترين نمره را از آن می گيرم.
  • چون خوش شانس ام، هميشه کارهايم به خوبی پيش می رود.
  • چون از من بدش می آيد، با نظراتم مخالفت می کند.
  • چون بی اراده و تنبلم، هميشه کارها را نيمه کاره رها می کنم.

از سوی ديگر، میتوان چنين اتفاقی را به عوامل ناپايدار زير نسبت داد؛ مانند:

  • چون بيمار بودم، نتوانستم در امتحان راهنمايی و رانندگی موفق شوم.
  • شانس آوردم که امتحان دير شروع شد و گرنه نمی گذاشتند امتحان بدهم.
  • چون خسته بودم، چنين کار اشتباهی را انجام دادم.
  • مهمان سرزده مانع از اين شد که بتوانم خود را برای امتحان آماده کنم.
  • اتفاقی بود که يکی از آشناها را در اداره ديدم و راهنمايی ام کرد؛ و گرنه کارم خيلی طول می کشيد.

سبک اسناد درونی - بیرونی

هنگامی که اتفاقی رخ می دهد، میتوان آن را به علت های درونی يا علت های بيرونی نسبت داد. در اسناد درونی ، عامل آن اتفاق خوشايند يا ناخوشايند به خصوصيات درونی فرد نسبت داده می شود. در اسناد های بيرونی ،عامل يک اتفاق به علتها و دلايلی بيرون از شخص نسبت داده می شوند.

در مثال های زير، نمونه هايی از اسناد به عوامل درونی مطرح شدهاند:

  • در امتحان موفق شدم؛ چون تلاش و کوشش زيادی به خرج دادم.
  • چون هوش خوبی دارم؛ توانستم در امتحان هايم موفق شوم.
  • چون خوش شانسم؛ سؤال هايی در امتحان آمده بود که آسان بود.
  • چون بی استعدادم؛ نمی توانم درس ها را بفهمم.
  • علاقه و انگيزهی زيادی برای پيشرفت و موفقيت دارم؛ به همين دليل موفق شدم.

نمونه هايی از اسناد که به عوامل بيرونی مطرح شده اند:

  • چون امتحان آسان بود، نمره ی خوبی آوردم.
  • دبير آسانگير بود، درغير اين صورت نمی توانستم نمره ی خوبی بگيرم.
  • بدشانسی آوردم که بيشتر سؤال ها از همان فصل هايی آمده بود که من نخوانده بودم.
  • چون از مادر بيمارم مراقبت می کردم، نتوانستم درس بخوانم.

مفهوم سبک اسناد

اسناد يا انتساب، فرايندی است که انسان به جستوجوی علت يا علت هايی برای اتفاقات اطراف خود می پردازد. انسان موجودی است که فعالانه به بررسی اتفاقات میپردازد: «چرا چنين شد؟». مثلا هنگامی که نمره ی درس خاصی را می بينيد، از خود می پرسيد: «چرا نمره ی اين درسم خوب يا بد شد؟» پاسخ به اين سؤال يک اسناد است؛ يعنی ما موفقيت يا عدم موفقيت خود

ادامه نوشته