نظریه های شادی و شادکامی روانشناختی

فروید ، معتقد است که افراد روان رنجور به شیوه های عجیبی رفتار می کنند که موجب غمگینی می گردد و به نظر می رسد نمی توانند از تجربه های خود نفعی ببرند. خاطرات ناخوشایند، قبیح و رویدادهای فاجعه آمیز دوران کودکی در ضمیر ناهوشیار ،پنهان می ماند ومانع شادی فرد می باشد. به نظر فروید ،بهترین راه جهت کاهش غمگینی بیماران روان رنجور

ادامه نوشته

نظریه شادکامی با رویکرد لذت گرایان

تاریخچه طولانی این دیدگاه به قرن چهار قبل از میلادی می رسد.برخی از فیلسو فان یونانی هدف از زندگی را تجربۀ لذت و به حداکثر رساندن آن می دانستند.از نظر آنان شادکامی کل لحظات لذت بخش زندگی افراد است. این افراد دیگر از جمله هابز، دی سد و بنتهام پیروی گردیده است .هابز معتقد بود که شادکامی ، دنبال کردن موفقیت آمیز امیال ذاتی انسان است.دی سد بر این باور بود که دنبال کردن  احساس لذت ، هدف نهایی زندگی است .بنتهام نیز ادعا داشت که برای ساختن یک جامعۀ خوب  کوشش  افراد برای به حد اکثر رساندن لذت و علایق  فردی مهم می باشد .دامنۀ توجه دیدگاه لذت گرایی ، از لذت های بدنی تا

ادامه نوشته

نظریه شادکامی سلیگمن

سليگمن شادي را حق مسلم و طبيعي هر انسان می‌داند و معتقد است براي دستيابي به آن بايد برنامه ريزي و تلاش كرد. او شادي واقعي را قابل حصول و دستيابي می‌داند و آن را به عنوان واقعيتي كه زندگي را شیرین‌تر و روابط انساني را سرشار و غني می‌کند، مورد بررسي قرار می‌دهد‏‏. شادي از ديدگاه سليگمن، در سه بعد گذشته (در قالب رضايت و بهزيستي)، حال (در قالب جاري بودن، خوشي، لذت بردن و شادمان بودن) و آينده (در قالب شناخت‌های سازنده، اميد، خوش بيني و ايمان) خلاصه می‌شود.

ادامه نوشته

شادی

انسان از دیرباز به دنبال این بود که چگونه می تواند بهتر زندگی کند و چه چیزی موجبات رضایتش را فراهم می سازد و با چه ساز و کارهایی می تواند از زندگی در این دنیا لذت ببرد. همه اینها به نوعی به مفهوم شادکامی و نشاط مربوط می شود . مفهوم شادی از دیرباز مورد توجه دانشمندان مختلف بوده است و سعی در شناختن آن داشته اند . بی شک همه ما به طور فطری، در جستجوی حالات مطلوب و خوشایند هستیم. این حالات ریشه در احساسات ما دارد. روانشناسی مثبت نگر به عنوان رویکرد تازه ای است که در اواخر سده ی بیستم میلادی پا به عرصه ی وجود نهاده وافق تازه ای را پیش روی روانشناسان و پژوهشگران گشوده است، که این رویکرد

ادامه نوشته

شادی و روانشناسی مثبت

روانشناسی مثبت به عنوان علم شاد زیستن تعریف شده است . مدل پزشکی به ترمیم آسیب ها بسنده می کند اما بحث روانشناسی مثبت این است که روانشناسی نباید تقلید از این مدل پزشکی بپردازد . روانشناسی نباید به این بسنده کند که انسان منهای یک را تنها به صفر برساند، بلکه برای حرکت انسان از صفر به بالا نیز 

ادامه نوشته

خداباوري ، پايه شادكامي

بر اساس آنچه از متون ديني به دست مي‌آيد، شادكامي پايه نظري بنياديني دارد و آن توحيد است. در حقيقت، شادكامي بر «واقعيت‌هاي توحيدي» مبتني است كه اگر شناخته شوند و فرد خود را با آنها تنظيم كند، رضامندي و نشاط تحقق مي­يابد و در نتيجه، به شادكامي دست مي‌يابد. در توضيح و تبيين اين جمله بايد گفت كه همه امور مربوط به شادكامي، واقعيت‌هايي دارند كه از توحيد سرچشمه مي‌گيرند، از اين رو آنها را «واقعيت‌هاي توحيدي» مي­ناميم (علی پور و نوربالا، 1380، ص 31). اين واقعيت‌ها، مجموعه مباني را تشكيل مي‌دهند كه چون همه آنها بر محور توحيد مي‌چرخند، مي‌توان «مباني توحيدي شادكامي» نيز

ادامه نوشته

چارچوب نظري شادكامي

تاریخچه شادکامی به گذشته های بسیار دور در عهد باستان بر می گردد ( آیزنک ، 1378 ) . انسان ها از دیر باز به دنبال این بودند که چگونه می توان بهتر زندگی کرد و با چه سازش یافتگی می توان از زندگی در این دنیا بیشتر لذت برد . همه این موارد به نوعی با مفهوم شادی مربوط می شود ( دیکی ، 1999 ) . در تعالیم بودایی ، شادی نقش محوری دارد . در این آیین ، شادی به معنای رهایی از رنج ها و آلام بشری ، از طریق پیمودن آن چه آن را طریقت هشت مرحله ای می نامند ، امکان پذیر است . مراحل این طریقت بسیار شبیه به آیین مقدس زردتشتی مبتنی بر گفتار نیک ، کردار نیک و پندار نیک است و در سه قالب خرد

ادامه نوشته

ماهيت شادكامي در اسلام

سعادت و شادكامي در اسلام، ساختاري دو مؤلفه­اي دارد: يكي، «نشاط» و ديگري، «رضا». اين از اصول موضوعه اين مقاله مي­باشد كه در جاي خود ثابت شده است (معین، 1380، ص 247). مراد از رضامندي، احساس خرسندي از مجموع زندگي، و مراد از نشاط نيز سرزندگي، بشاشي و پويايي در مجموع زندگي است (علمی، 1382، ص 29). در توضيح اين امر بايد گفت كه ساختار شادكامي از يك سو، بايد با تعريف سعادت، و از سوي ديگر، با واقعيت‌هاي زندگي متناسب باشد. معادل شادكامي در ادبيات اسلامي، سعادت است. در ماهيت سعادت، دو مفهوم اساسي وجود دارد: كه يكي، «خير» و ديگري، «سرور». بنابراين، مي‌توان گفت كه سعادت، تركيبي از خير و سرور است.

ادامه نوشته

شادکامی

انسان، از لحظه ای که به دنیا می اید تا آن دمی که از دنیا می رود، در تلاش است که خوش بخت و شادکام باشد «اریک فروم» (پسندیده، 1389، ص 38). شادکامی، خوشحالی، خرسندی و خشنودی کلماتی هستند که از نقطه نظر ادبی، تقریباً دارای بار معنایی مشترکی  می باشند، اما از دیدگاه روان شناختی هر کدام پیام متفاوتی را ارائه می دهند. آنچه که در این پژوهش بررسی می گردد، توصیف و تحلیل شادکامی از سه دیدگاه کاملا متفاوت فرهنگی، ادبی و علمی می باشد (براتی، 1388، ص 127).

ادامه نوشته