نظریه روانشناختی تکاملی هیجانات رابرت پلاچیک و چرخ احساسات پلاچیک

رابرت پلاچیک رویکردی روانشناختی-تکاملی را در دسته‌بندی هیجانات برای پاسخ‌های عمومی هیجانی ارایه کرد. در سال ۱۹۸۰، رابرت پلاچیک یک روانشناس درست و درمون بوده که بعد از کلی کاوش و تحقیق می‌یاد و ادعا می‌کنه که آدمیزاد هشت احساس اساسی داره: لذت (شادی) ، اعتماد ، ترس ، تعجب (غافلگیری) ، غم ، انتظار (پیش‌بینی) ، عصبانیت ( خشم ) ، انزجار . پلاچیک استدلال می‌کند که اصلی بودن این هیجان‌ها با نمایان کردن هرکدام به عنوان ماشه چکان رفتارهایی باارزش از منظر اصل بقاء مشخص می‌شود، همانند شیوه‌ای که ترس باعث ایجاد پاسخ جنگ یا گریز می‌گردد.

ادامه نوشته

مبانی نظری خودمهارگری و خودکنترلی

« خودمهارگری »، توانایی عالی انسانی، واقعیتی حتمی و اجتناب ناپذیر است که آدمی را از سیر گونه ها متمایز می سازد ( کراس و میشل 2010 به نقل از: حمید رفیعی هنر و همکاران، 1393 ). این توانمندی و به کارگیری آن از همان دوران کودکی شروع می شود و می توان آن را به کمک راهکارهای ویژه در وجود کودک نهادینه کرد ( پاول هنری ماسن ، ترجمۀ یاسایی، 1389 ).

ادامه نوشته

نظریه های امنیت عاطفی

امنیت عاطفی، حالتی را گویند که در آن شخص از ارضای نیازهای عاطفی خود، به ویژه ارضای نیاز خود به محبوب بودن، احساس اطمینان کند.. احساس امنیت عاطفی بستگی دارد به محبت و عطوفت، مقبولیت و ثبات روابط. احساس امنیت عاطفی به توانایی احساس امنیت و اطمینان، زمانی که شخص درگیر یک رابطه صمیمانه با یک شریک عشقی است، اطلاق می‌شود، به این شرط که با اینکه فرد آسیب پذیر است، ترس از پیامد هیجانی منفی تجربه نشود (کردوا،۲۰۰۷). مهم است که توجه شود که برای شروع فرایند صمیمیت، وجود آسیب‌ پذیری ضروری است و اینکه آسیب‌پذیری در یک بافت آرامش‌بخش و اطمینان‌بخش، فرایند ایجاد احساسات امنیت عاطفی را خلق می‌کند (کردوا،۲۰۰۷).

ادامه نوشته

مدل حالت هیجانی پاد آلبرت مهرابیان و جیمز راسل

مدل حالت هیجانی پاد یا مدل عاطفی پاد ( PAD emotional state model ) یک الگوی روانشناختی است که توسط آلبرت مهرابیان ( Albert Mehrabian ) و جیمز ا. راسل ( James A. Russell ) (۱۹۷۴ و بعد از آن) برای توصیف و سنجش حالات عاطفی تعریف شد. مدل پاد از سه بعد عددی، لذت، تحریک پذیری و سلطه استفاده می‌کند تا تمام احساسات را نمایان کند. کاربرد اولیه آن در یک تئوری روانشناسی محیط بود، که ایده اصلی این بود که محیط‌های فیزیکی از طریق تأثیر عاطفی بر افراد تأثیر می‌گذارند. این مدل توسط پیتر لنگ و همکارانش برای ارائه یک تئوری فیزیولوژیکی احساسات مورد استفاده قرار گرفت. همچنین توسط جیمز ا. راسل برای تهیه تئوری اپیزودهای عاطفی (رویداده‌ای احساسی نسبتاً کوتاه) استفاده شد.

ادامه نوشته

مبانی نظری خجالت ، انزوا طلبی و کمرویی

کمرویی یک هیجان پنهان و نادیده گرفته شده است که در زندگی بسیاری از افراد آشفتگی و هرج و مرج را بروز داده است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که بیش از ۵۰ درصد مردم در زندگی شان شکل های مختلف کمرویی را در درجات متفاوت تجربه می کنند. هرچند یک کودک کمرو ممکن است به ظاهر هیچ گونه ناراحتی برای معلمان و والدین ایجاد نکند، ولی به سبب رنج ناشی از احساس ناامنی و بی کفایتی از ناشادترین کودکان خواهد بود که پیوسته به دنیای درون خود پناه می برد. بنابراین با توجه به پیامد های جبران ناپذیر کمرویی در زمینه های مختلف رشدی، و از آن رو که می تواند به عنوان یک عامل بازدارنده در رشد و گسترش ظرفیت ها، استعدادها و توانمندی های افراد تأثیرگذار باشد، بایدآن را به عنوان یک مسأله میان فردی ناسالم در رفتار کودکان و بزرگسالان مورد توجه قرار داد.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی ریچارد دیویدسون

ریچارد جی دیویدسون ( Richard Davidson ) متولد 12 دسامبر 1951 ، استاد روانشناسی و روانپزشکی در دانشگاه ویسکانسین – مدیسون و مدیر آزمایشگاه تصویربرداری مغز و رفتار ویزمن و آزمایشگاه علوم اعصاب عاطفی و همچنین موسس و رئیس مرکز ذهن های سالم است . متولد خانواده یهودی که در بروکلین نیویورک است , ریچارد "ریچی" دیویدسون دبیرستان میدوود درس خوانده است . بین سالهای 1968–1971 ، وی به عنوان دستیار تحقیقات تابستانی در آزمایشگاه خواب در این نزدیکی مرکز پزشکی میمونیدس کار کرد ، کار او ، پاک کردن الکترودهایی که برای بدن افراد در مطالعات خواب سوار شده بود . دیویدسون مدرک لیسانس خود را در سال ۱۹۷۲ از دانشگاه نیویورک دریافت کرد و دکترای خود را دریافت کرد. در رشته شخصیت، آسیب شناسی روانی، و فیزیولوژی روانی در سال ۱۹۷۶ از دانشگاه هاروارد، جایی که او با دانیل گولمن و گری شوارتز کار کرد. او در هاروارد تحت راهنمایی دیوید سی مک کللند و تحت تاثیر نورمن گشویند و Walle J. H. Nauta بوده است . او از سال 1984 تا بحال استاد روانشناسی و روانپزشکی ویلیام جیمز و ویلاس در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون است. او همچنین موسس و رئیس مرکز ذهن سالم است.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی الکسی نیکولایویچ لئونتیف

الکسی نیکولایویچ لئونتیف ؛ متولد 18 فوریه 1903 و متوفای 21 ژانویه 1979 ، روانشناس و فیلسوف رشدی شوروی و بنیانگذار و نظریه پرداز فعالیت بود . الکسی نیکولاویچ لئونتیف به طور گسترده به عنوان رهبر شناخته شده روانشناسی شوروی در دهه های 1940 و 1970 شناخته می شود. خدمات او به علم داخلی عالی و همه کاره است. در دانشگاه مسکو، او ابتدا گروه روانشناسی را در دانشکده فلسفه ایجاد کرد، و سپس دانشکده روانشناسی، که سالها رهبری آن را بر عهده داشت، یکی از رهبران آکادمی علوم تربیتی RSFSR و اتحاد جماهیر شوروی بود (در به ویژه معاون آن)، مقالات علمی بسیاری از جمله چندین کتاب نوشت که هر کدام به ده ها زبان خارجی ترجمه شد و یکی از آنها به نام «مشکلات رشد روان» 4 سال بعد جایزه لنین را دریافت کرد. انتشار آن تقریباً همه روانشناسان دانشگاهی از نسل متوسط ​​و قدیمی، شاگردان و کارمندان مستقیم او هستند.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی پل اکمن

پل اکمن ( Paul Ekman ) زادهٔ ۱۵ فوریه ۱۹۳۴ یک دانشمند در زمینه روان‌شناسی و زبان بدن و انسان‌شناسی اهل ایالات متحده آمریکا است. روان شناسی که برخی او را یکی از بهترین دورغ سنج های دنیا می دانند! جرات داری دروغ بگو! بر اساس نظریه وی، در خصوص رفتارهای ناخودآگاه مغز و تأثیر آن بر حالتهای غیرارادی، سریال "به من دروغ بگو" (Lie to me) در سه سیزن در آمریکا ساخته شد. در حال حاضر بعد از انتشار صدها مقاله، پل اکمن کتابی را به تازگی روانه بازار کرده‌است در خصوص "حرکت به سوی جهانی در شفقت " که در این کتاب اهمیت نوع دوستی در دنیای جهانی ما توضیح می‌دهد. پل اکمن این کتاب را پس از ساعتها ملاقات و مذاکره با دالای لاما منتشر کرده‌است.

ادامه نوشته

نظریه سواد هیجانی جوزف و استرين

جوزف ( Joseph ) و استرين ( Strain ) ( 2005 ) در توصيف کودکاني که براي بروز عواطف و تنظيم آن شايستگي دارند، از اصطلاح سواد عاطفي ( Emotional Literacy ) استفاده مي کنند. تعاریف متفاوتی از سواد عاطفی یا هیجانی داده شده است. برخی سواد عاطفی را زیرمجموعه‌ای از هوش هیجانی نام برده اند. تعریف علمی سواد عاطفی آن به این صورت است: درست ترین و عملی ترین تعریف از سواد هیجانی این است که: توانایی اندیشیدن، دریافتن، اداره کردن و انتقال عواطف خویش به‌طور مناسب.

ادامه نوشته

نظریه امیدواری ریک اشنایدر

ریک اسنایدر (Rick Snyder) که یکی از روان‌شناسان مثبت‌گرا بوده است، اعتقاد دارد کسانی که امیدوارانه فکر می‌کنند به موفقیت‌های بیشتری می‌رسند و هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی از افراد ناامید سالم‌تر هستند. اسنایدر ( اشنایدر ) مجذوب مفاهیمی چون امید و بخشش بود. در طول فعالیت حرفه‌ای خود، او شش کتاب درباره‌ی نظریه‌ی امید نوشته و ۲۶۲ مقاله درباب نقش امید در زندگی و جنبه‌های گوناگون آن همچون سلامتی، کار، تحصیل و مفاهیم شخصی منتشر کرده است.

ادامه نوشته

نظریه کنترل هیجانات جیمز گراس و رز تامپسون

هيجان چيست؟ هيجان ها از ديدي كاركردي تلاش هايي همگرا توسط فرد محسوب مي شوند، به منظور ابقاء، تغيير و يا خاتمه دادن به روابط ميان فرد و محيط تأثيرگذار، گروهي ادعا دارند تنظيم هيجان وابسته به دو سطح است: فرايند تنظيم هيجان و بازده آن (گراس، 1999). گراس (۱۹۹۸) معتقد است تنظیم هیجان یک زمینه مطالعاتی است که بررسی می کند چطور افراد بر هیجاناتشان تاثیر می گذارند، کنترلشان می کنند یا آنها را بیان می کنند. گراس و تامپسون (۲۰۰۷) نوشته اند که اصطلاح تنظیم هیجان می تواند تنظیم به وسیله ی هیجان معنی شود یا می تواند اشاره به چگونگی کنترل هیجانات داشته باشد.

ادامه نوشته

مفهوم بخشش در روانشناسی

بخشش عـبارت اسـت از تـغییر اردای(همراه با خواست) و آگاهانه و آزادانه قلبی، و نتیجه موفقیت آمیز کوشش فعالی برای جایگزینی افکار بد با اندیشه های خوب، تندی و عصبانیت با احساس ترحم و شفقت. بخشودن عـبارت اسـت از غـلبه بر احساسات منفی(از قبیل: عصبانیت، تنفر، کینه، انتقام جویی) و جایگزین کردن آن ها با احـساسات مـثبت(از قبیل: شفقت، ترحم، خیرخواهی، عشق، علاقه)، ولی این فرآیند زمانی بخشش نامیده می شود و دارای ارزش اخلاقی است، که درست و برای دلایل درستی صورت گرفته باشد. اگر قرار بـود کـه انـسان قرصی را مصرف کند که عصبانیت و کینه توزی او را به افکار مثبت و انـسان دوستانه تبدیل کند، این امر، موردی از بخشش به حساب نمی آمد و ارزش اخلاقی بخشش را نداشت (نورث، 1987).

ادامه نوشته

نظریه مبادله اجتماعی هومنز

نظریه مبادله اجتماعی رفتار را براساس متغیرهای وابسته به تأمل، احساس، عاطفه و فعالیت صورت گرفته؛ تبیین می‌نماید. جورج کاسپر هومنز (۱۹۱۰م-۱۹۸۹م) ( George Casper Homans ) صاحبنظر و مبتکر اصلی نظریه مبادله، و زیر نفوذ فایده گرایی و اقتصاد کلاسیک بود. در نظریه مبادله هومنز، بیش از آن‌که روابط گروهی و نهادی قابل طرح باشند، رابطه فرد با فرد مطرح می‌شود و تأکید، اساساً بر فرد 

ادامه نوشته

نظريه عاطفي مبادله اجتماعي

در كارهاي فراواني كه توسط نظريه پردازان مبادلة اجتماعي در حوزة عاطفه صورت گرفته است، پيش فرض هاي اساسي وجود دارد كه توجه به آنها لازم است .
اول اينكه نظريه پردازان مبادلة اجتماعي يك ديدگاه ابزاري براي كنشگران و واحدهاي اجتماعي د ر نظر مي گيرند، به عنوان مثال كنشگران خودخواه بوده و تمايل به اين دارند كه اگر پاداش هايشان به حداكثر نرسد، لااقل افزايش يابد و يا روابط و گروه ها به اين دليل شكل مي گيرند و باقي ميمانند كه پاداش ها را فراهم نمايند و در برابر مجازات از كنشگران حمايت كنند.

ادامه نوشته

نظرية قدرت - پايگاه تئودور كمپر

تئودور كمپر يكي از پيشگامان در جامعه شناسي عاطفه است . وي ابتدا رهيافت خود را نظرية تعامل اجتماعي عاطفه ناميد و اخيراً به همراه كالينز به دنبال پيشبرد اين نظريه بوده اند. از نظر كمپر روابط اجتماعي، محرّك ابتدايي عاطفه است. عاطفه ها بطور قابل ملاحظه اي به وقايع محيطي واكنش نشان مي دهند و در جوامع مدرن، مهم ترين بعد محيط، بعد اجتماعي است .

ادامه نوشته

نظريه جامعه شناختي ترنر

در سالهاي اخير، جاناتان ترنر ( J. H. Turner ) در تلاش بوده است تا سنّتهاي نظري گذشته، كنش متقابل نمادين، شرايط انتظار و نظريه روانكاوانه را در يك نظريه كلّي تر عاطفه يكپارچه كند . ترنر در مقالة مشترك خود با كالينز كه در مورد نظرية خرد در ساختاربندي است، اشاره مي كند كه متغيرهاي انگيزشي، از رهيافت هايي كه غالباً ضد يكديگر تصور مي شوند  از نظرية مبادله، تعامل گرايي، و كاركردگرايي دوركيم گرفته، تا رهيافت هاي روانكاوانه و بسياري

ادامه نوشته

جامعه شناسی احساسات یا جامعه شناسی عاطفه

با وجود تلاش روانشناسان براي فراهم آوردن تعاريفي مجزا براي هر يک از واژه هاي فوق، به هيچ وجه نمي توان ميان آنها مرزهاي دقيق و خدشه ناپذيري ترسيم کرد. اين امر به ويژه در جامعه شناسي نمود پيدا مي کند، جايي که جامعه شناسان واژه هاي فوق را غالباً ؛ به شکل مترادف معنائي به کار برده اند . در جامعه شناسي نه تنها توافق يكپارچه اي بر سر تعريف واژگان احساسات به چشم نمي خورد، بلکه همان طور كه تويتس ( Thoits ) مي گويد : « پيرامون مفهوم احساس تقريباً همانقدر تعريف وجود دارد كه نويسنده » . با اين وجود، بيشتر تعاريف ارائه شده از جانب جامعه شناسان، عناصر زير را مد نظر قرار مي دهند:

ادامه نوشته

نظريه ساختاري - ارتباطی تئودور كمپر

نظريه تئودور كمپر به نظريه « ساختاری - ارتباطی » ( Structural-relational ) معروف است. او ضمن رد اين ديدگاه كه هنجارهاي فرهنگي عامل تعيين كننده در شكل گيري احساسات هستند، به ساختار اجتماعي و پيامد روابط اجتماعي براي احساسات توجه مي کند. جامعه شناسان احساسات، اعم از ساختمند يا اثباتگرا، به دنبال محرك هاي اجتماعي مي

ادامه نوشته

نظريه جامعه شناسی احساسات رندال كالينز

رندال كالينز توجه خود را بيشتر بر نظريه تضاد معطوف كرده است با اين تفاوت كه بر خلاف ساير جامعه شناسان اين نظريه، به جاي تاكيد بر مفاهيم پهن دامنه صحبت از كنشگراني مي كند كه با توجه به انرژي احساسي كه از موقعيت هاي كنش متقابل نصيبشان مي شود برانگيخته شده و دست به كنش مي زنند. چارچوب نظري وي به چارچوب پيچيده اي مي ماند كه به زعم خودش ، خطوط نشانه ايي و

ادامه نوشته

نظريه نظريه عمومي جامعه شناختي احساسات جاناتان ترنر

نظريه جاناتان ترنر ( Turner ) تحت عنوان « نظريه عمومي جامعه شناختي احساسات » از ماهيتي تركيبي برخوردار است. اين نظريه تركيبي از چندين جهت حايز اهميت است. يكي اين كه، در اين نظريه وي عناصر مختلفي را از ساير نظريات متنوع جامعه شناسي احساسات به عاريت گرفته و بر خلاف آنها كه مي خواهند تمام عوامل موثر بر شكل گيري احساسات را با متغيرهاي خودشان تبيين كنند، او براي هر دسته از اين عوامل سهم

ادامه نوشته

نظريه احساسات اجتماعی آرلي هوقشيلد

ديگر جامعه شناس برجسته رهيافت ساختمندي اجتماعي آرلي هوقشيلد است.. نظريه وي با بيشترين تاكيد بر اهميت قواعد و هنجارهاي فرهنگي در شكل دهي به احساسات، خود را از ساير نظريه هاي اين حوزه متمايز مي كند. او بحث خود را با انتقاد از اثباتگرايان يا كساني كه رويكرد « ارگانيستي »  را به عنوان نقطه عزيمت خويش برگزيده اند آغاز کرده، مي گويد آنها احساس را در حد يك ابزار بيولوژيكي كه كاركردي تطبيق دهنده دارد تقليل مي دهند؛ چيزي شبيه به ديگر مكانيزم هاي تطبيق دهنده مثل لرزيدن هنگام سرما يا عرق ريختن در گرما.

ادامه نوشته

نظریه جامعه شناسی احساسات سوزان شات

تلاش شات براي كشاندن احساسات به نظريه جامعه شناختي را مي توان از آن جهت كه از نظريه كنش متقابل نمادين براي تحليلش استفاده كرده است در قالب نظريه ساختمندي اجتماعي طبقه بندي نمود. به اعتقاد وي، ساختار احساسات انسان به بهترين شكل با استفاده از ديدگاه كنش متقابل نمادين فابل فهم است، چراكه اين نظريه روي تعاريف و تفاسير كنشگران و روي ماهيت رفتار ساخته شده و شكل گرفته آنها تمركز مي كند ، هر دوي اين عوامل به نظر شات براي تجربه يك احساس در نزد كنشگر مهم هستند .

ادامه نوشته

نظریه های انگیزش

متفکران از زمانهای بس قدیم برای توجیه و تفسیر رفتار انسان و کشف انگیزه ها و علتهای آن، کوشیده اند و نتایج کوششهای خود را به صورت «تئوری یا نظریه» اظهار کرده اند که اینک به معروف ترین این نظریه ها اشاره می کنیم. ولی پیش از مطالعه آنها بهتر است چند نکته ی قابل توجه را مرور

ادامه نوشته

دیدگاه ها و نظریه های انگیزش

جان اتکینسون انگیزش را عبارت از نفوذ و تاثیرات متفاوتی می داند که در راستای شدت و پایداری کنش به عمل می آیند(حبیبی،۱۳۷۷). انگیزش عبارت است از حالتی درونی که انسان رابه انجام فعالیت خاصی ترغیب می کند برخی از صاحبنظران انگیزه را همان نیاز ، خواسته ، تمایل یا نیروی درونی می دانند که افراد را برای انجام کار ، راغب می سازد ! (هرسی و بلانچارد ، ۱۹۸۵ ، ص ۱۵ ) . برخی نیز انگیزه را باعث و علت رفتار انسان می دانند و معتقدند که هر” عملی که فرد انجام می دهد در اثر وجود انگیزه یا نیازی است که محرک وی برای انجام آن عمل است».

ادامه نوشته

مفهوم هیجان

همانطور که در سخن ارسطو بیان شده، عصبانیت ، یک هیجان و یا احساس است و فردي که توانا در مدیریت هیجان باشد . می داند که عصبانیت را چه وقت ، کجا ، با چه کسی و چگونه ابراز کند تا جاي اینکه برایش دردسر تولید کند ، راهگشا باشد.

هیجان نیز کلمه اي است که در فارسی بیشتر براي احساسات و حالات پرشور و پر انرژي از آن استفاده میکنیم ؛ ولی در روانشناسی،براي تمام حالات احساسی و روانی مثبت و منفی و علائم جسمانی و روانی همراه آن به کار می رود.

از نظر ویلیام جیمز ، هیجان، تغییرات جسمی و روانی است که مستقیما به دنبال درك یک واقعیت

ادامه نوشته