نظریه جرم شناسی پنجره های شکسته جیمز ویلسون و جورج کلینگ

نظریه پنجره های شکسته (1982) محصول فکری دو جرم شناس آمریکایی به نامهای جیمز ویلسون و جورج کلینگ می باشد . ویلسون و کلینگ استدلال کردند که جرم نتیجه یک نابسامانی است . به طور مثال : اگر پنجره ای شکسته باشد و مرمت نشود ،آن فردی که تمایل به شکست قانون و هنجارهای اجتماعی دارد . با مشاهده بی تفاوتی جامعه به این امر ،دست به شکستن شیشه دیگری می زند و دیری نمی گذرد که شیشه های بیشتری می شکند و این احساس آنارشی و هرج و مرج از خیابان به خیابان و از محله ای به محله دیگر می رود و با خود سیگنالی را به همراه دارد که از این قرار که هر کاری راکه بخواهید مجاز هستید انجام دهید بدون آنکه کسی مزاحم شما شود .

ادامه نوشته

نظریه فضای عاطفی خانواده دوروتی لاونولث

دوروتی لاونولت کوشیده است تا با ربط رفتارهای آسیب زای خانواده به شکل گیری رفتارهای نابهنجار اعضاء، تعیین کننده های ساختاری رفتار نابهنجار در خانواده را توضیح دهد. وی معتقد است که تجربیات اولیۀ زندگی در تعیین رفتار مؤثر بوده و خانواده اولین گروه و نهادی است که زمینه و شرایط چنین تجربیاتی را فراهم می کند (مرادی، 1365: 130). طبق تحقیقات بیشتر روانشناسان، تجارب سالهای اول کودکی که معمولاً در خانواده ایجاد می گردد سازنده و زیربنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک است (احدی، 1378: 88). به همین دلیل توجه به روابط میان اعضای خانواده و تأثیرات متقابل این کنش ها در رفتار کودک و جوان امری ضروری است .

ادامه نوشته