مفهوم معنویت از دیدگاه اندیشمندان تربیتی غربی و اسلامی

پرینسیپ ( Principe, W ) در 1983 گزارش می کند : « به لحاظ تاریخی، معنویت ریشه در مفهوم لاتین «spiritualitas» (اسپیریچوالیتاس) دارد. این واژة انتزاعی اسپیریچوالیتاس تا قرن پنجم در ادبیات وجود نداشت. دست نوشته هاي اپستل پل نشان می دهد که ماهیت معنوي انسان توسط روح خداوند تنظیم و تحت تأثیر قرار گرفته است. براي پل « معنوي بودن » به معناي پیروي از مسیح است. این دیدگاه تا قرن دوازدهم، در باور مسیحی حفظ شد، تا زمانی که از معناي اخلاقی به یک معناي روان شناسانه تغییر یافت و افراد شروع به تحقیر جسم کردند.

ادامه نوشته

نظریه تحلیل آلپورت در مورد دین در کودکی

پدر گوردون آلپورت ، جان ، يك پزشك روستايى بود و مادرش ، نيلى وايس يك معلم بود . مدت كوتاهى بعد از تولد گوردون ، جوانترين برادر از بين چهار برادر خانواده در مونتزوماى ايالت انديانا ، خانواده اش به سلولند ايالت اوهايو نقل مكان كردند . بيشتر دوران بلوغ او در كمك كردن به پدرش در سر و سامان دادن به كار طبابتى او سپرى شد . او در شرح حال نگارى خود ، از خانه شان به عنوان مكانى كه بوسيله ” پرهيز كارى نه چندان زيباى پروتستانى مشخص مى شد ” ياد كرده است . آلپورت كه سرشار از ارزش هاى پاك بودن ، پرهيز كارى و خويشتن دارى بود نسبت به جنبه هاى معينى از شخصيت حساسيت خاص داشت كه

ادامه نوشته

نظريه توتم گروى امیل دورکیم

قبل از اين كه به منشأدين از نظر دوركيم بپردازيم، بايد ببينيم تعريف ديناز نظر وى چيست؟ دوركيم حقيقت را تفكيك جهان به دو بخش مقدس و نامقدس مى داند. اولين نكته اى كه دوركيم تأكيد مى كند اين است كه حقيقت دين اعتقادبه وجود خدايى برتر و فوق طبيعى نيست; زيرا اديانى وجود دارند كه در آنها اعتقاد به خدا نيست. به عنوان مثال در بوديسم اعتقاد به خدا وجود ندارد. بوداييان خداى هندوها را نمى پذيرند و به طور اساسى در اين مكتب اعتقاد به خدا و يا موجودى برتر وجود ندارد. نكته دومى كه دوركيم بيان مى كند، اين است كه در حقيقتِ دين، مفاهيمى مانند راز و يا فوق طبيعى نيز نقش ندارند; مثلا نمى توان گفت: دين اعتقاد به موجود مافوق طبيعى است، زيرا انسان هاى ابتدايى به طور متعارف دو جهان مختلف، يعنى جهان طبيعت و جهان فوق طبيعى را نمى فهمند. انسان هاى ابتدايى، تمام پديده ها را

ادامه نوشته

نظر آگوست کنت درباره دین و جهالت منشأ دین

اگوست كنت خود بنيانگذار مذهبى است. به نظر او، مذهب دوره ما بايد ازپوزيتيويسم ملهم باشد. مذهب ما ديگر نمى تواند همان مذهب گذشته باشد; زيرا مذاهب گذشته بر شيوه اى از تفكر تكيه داشتند كه اينك نسخ شده است. انسان مجهز به ذهن علمى، ديگر نمى تواند دريافت متعارف وحى، الوهيت و غيره را اعتقاد داشته باشد. اما از سوى ديگر، انسان نياز دائمى به مذهب دارد. زيرا خواهان دوست داشتن چيزى برتر از خود است. اين امر برتر، ممكن است وحدت و تلائم اجتماعى باشد كه به نفع نوع بشر است. جوامع به مذهب نياز دارند. كنت مذهبى را بنا مى نهد; مذهبى كه به نيازهاى ثابت بشريت پاسخ دهد، و آن همانا مذهب خود انسانيت است. كنت، جامعه شناسى را به مذهب تبديل مى كند. بنابر مذهب انسانيت، بايد انسانيت اساسى را كه مردان بزرگ مظهر و نماد آن هستند، دوست داشته باشيم. زيرا چنان زيسته اند كه اثرى يا سرمشقى از خود برجاى گذاشته اند. بنابراين،وجود بزرگ، وجود مردان بزرگ است. اين وجود به قبيله و يا جامعه خاصى اختصاص ندارد.

ادامه نوشته

دین از منظر دیوید هیوم

قبول نکردن دین و سرباز زدن از پذیرفتن عقاید دینی در زمان پیغمبران معمولاً به خاطر توجیه ناپذیر بودن یا مسخره بودن معجزات بوده‌است، اما امروزه گمان نمی‌کنم که شخص خردمندی بتواند حتی یک دلیل مناسب برای توجیه دین داشته باشد. در کتاب مقدس تناقضات زیادی وجود داشته‌است. یکی از دلایل آن، تجزیهٔ پس از مرگ مسیح و بازنویسی آن توسط تعداد زیادی از حواریون است. اما مسئله اصلی این نیست؛ وقتی یک حس قوی برای انسان وجود دارد، انسان آن را رها نمی‌کند و دنبال حس ضعیف‌تر مثلاً آثار باستانی و تاریخی نمی‌رود یا کتب مقدس که سرشار از تعارض و تناقض هم هستند؛ لذا توقع مذاهب از من برای پیروی از آنها، بسیار خودخواهانه و غیر محترمانه است و من تنها راه را برای رستگاری ام «آموزش بر مبنای خرد و شواهد»

ادامه نوشته

مراحل رشد معنوی کاکس

هاروی كاكس ( Cox, R. H ) مراحل تحول معنوی خود را در مقايسه با مراحل اريکسون چنین توصیف می كند: مرحلۀ اول : شیرخوارگی. تولد تا 18 ماهگی: كودک شیرخوار به كسانی كه از او مراقبت می كنند اعتماد می كند. كاكس همانند اريکسون باور دارد عدم اعتماد به اندازه اعتماد می تواند قوی و بادوام باشد، بنابراين بی اعتقادی می تواند به اندازه اعتقاد قوی باشد. زيرا بی اعتقادی، اعتقادی بسیار قوی با نیرويی متضاد است كه باعث ويرانگری بیشتری نسبت به موقعیتی خنثی می شود. برخلاف موقعیتی كه اريکسون بیان نمود، كاكس استدلال می كند كه تحول اعتقاد از زمان انعقاد نطفه آغاز می شود و در سراسر زندگی فرد ادامه می يابد.

ادامه نوشته

روانشناسی دین و سیر تحولات آن در دوران مدرن

بنابر تعریفی عام هدف روانشناسی، شناختن مردم است و روانشناسان می کوشند با بررسی انگیزش ، شناخت و رفتار انسانی به این هدف دست یابند. در تقسیم بندی انجمن روانشناسی آمریکا از مجموع 50 شاخه ی تخصصی در این علم که شامل تخصص های مختلفی مانند روانشناسی بالینی و اجتماعی و بسیاری انواع 

ادامه نوشته

کارکردهای روانشناختی دین

معنادار کردن زندگی ازمهمترین کارکردهای دین است و زندگی معنادار نمی‌شود مگر بوسیله پاسخ دادن به پرسشهای اساسی از کجا آمده‌ام؟ در کجا هستم؟ به کجا می‌روم؟ دین با بیان جاودانگی حیات بشر و هدفمندی هستی و تدبیر آن در پرتو خداوند حکیم و قادر توانا، خردپذیرترین معنا را به حیات انسان و نظام

ادامه نوشته