ده خطای شناختی از نظر آلبرت الیس

امروزه بسیاری از افراد در سیر تفکر خود به دلیل عدم آشنایی با اصول تفکر منطقی و صحیح ، ناخواسته دچار خطای شناختی می شوند. عدم اطلاع از خطاهای شناختی ورطه ای بسیار خطرناک و سهمگین است. شاید بسیاری از گرفتاری های مردم ما به دلیل آلوده بودن افکار ما به این نوع خطا ها باشد.ا

به نظر می رسد افسردگی ، بی قراری ، رقابت های ناصحیح، خشونت، پرخاشگری و بسیاری از رفتارهای 

ادامه نوشته

امکان فلسفه ورزي براي کودکان با تکيه بر رويکردهاي رشد شناختي

متاسفانه، به طور سنتي، موضوعات فلسفي، آنچنان پيچيده و غامض و دشوار مطرح مي گردند که فقط بزرگسالان و آن هم عده قليلي صلاحيت کار روي آن را دارند و مشخصاً به دليل فني و تخصصي بودن اين موضوعات، کودکان حق ورود به اين حيطه را ندارند. در حالي که بسياري از سؤالات فلسفي از همان ابتدا، زاييدة 

ادامه نوشته

مكاتب روان شناسي و خانواده درماني

1-    مكتب ارزيابي و تحليل روان

در اين مكتب ، تكنيك بر اساس زيربناي فكري فرويد شكل گرفته و تأكيد بر لايه هاي ذهن (خودآگاه، نيمه خودآگاه، ناخودآگاه) و اثرات آن ها در رفتار است؛ به طوري كه درمانگر با شناخت انتقال، انتقال متقابل و شناخت علت مقاومت ها، به اصلاح رفتار در سيستم خانواده مي پردازد و با شناخت مفاهيم ذهني باعث ايجاد 

ادامه نوشته

فرايندهاي فراشناختي

با گسترش نظام شناختي در انسان ، مجموعه اي از فرايندهاي فراشناختي و نظارتي شكل ميگيرد كه موجب كارآيي ،‌انعطاف پذيري حافظه و يادگيري هدفمند و آگاهانه مي شود. به عابرت ديگر مهارتهاي فراشناختي، آگاهي دهنده عمل مي كنند كه در طي يادگيري و پردازش اطلاعات مورد استفاده يادگيرنده قرار ميگيرند و نيز 

ادامه نوشته

فراشناخت چيست؟

اين مقوله از آن جهت فراشناخت خوانده مي شود كه معناي اصلي اش «شناخت در مورد شناخت» است (همان).

اصطلاح فراشناخت معادل واژه لاتين metacognition مي باشد و دانش ما دربارة فرايندهاي شناختي خودمان و چگونگي استفاده بهينه از آنها براي رسيدن به هدفهاي يادگيري گفته ميشود (بايلر و انسومن 1993). به سخن 

ادامه نوشته

نظريه هاي ديگر در باب فراشناخت

در اين قسمت به نظريه هاي براون و همكاران (1984) ،‌ و پاريس و نيوگراد (1990) به طور خيلي مختصر خواهيم پرداخت.

براون و همكاران (بيكروبراون ،‌1984،براون ،1979،1978، براون و ديگران ،‌1983) حيطة‌ فراشناخت را به دانش دربارة شناخت و تنظيم شناخت تقسيم كرده اند . براون و ديگران (1983) هم چنين مدعي اند كه

ادامه نوشته

تاريخچه فراشناخت

فراشناخت در مقايسه با شناخت يك پديده جديد به حساب مي آيد، يعني سابقه اي به قدمت شناخت ندارد. برخي فراشناخت را دانستن درباره نحوه يادگيري و تفكر تعريف كرده اند.

نخستين بار هارلو (1949) مفهوم يادگرفتن يادگيري  را در يك رشته آزمايش كه با ميمونها انجام داد مطرح ساخت . در اين آزمايشها ميمونها وادار مي شدند تا مسائلي را كه به انها نشان داده مي شد را حل

ادامه نوشته

رويكرهاي مطالعه احساس و ادراك

رویکرد ساخت گرايي:

قبل از آنكه و ونت در سال 1879 روانشناسي را به صورت يك عدم تجربي در آورد، ساير علوم قرن  نوزدهم ، در قالب رويكردي كه ساخت گرايي ناميده مي شد، مطرح بودند.

در ان زمان علوم طبيعي سخت به دنبال كشف ساختار مولفه هاي اساس مواد نظير اتمها، ملكولهاو 

ادامه نوشته

راهبردهاي شناختي

هر تدبيري كه يادگيرنده براي كسب آگاهي يا يادگيري امور مختلف ، به كار مي گيردراهبرد يا استراتژي شناختي نام دارد. بنا به تعريف ،«راهبرد شناختي به هر گونه رفتار ، انديشه،يا عمل گفته مي شود كه يادگيرنده در ضمن يادگيري مورد استفاده قرار مي دهد و هدف آن كمك به فراگيري ، سازماندهي و ذخيره 

ادامه نوشته

فرآيندهاي شناختي

1-  توجه( attention )

توجه اشاره به اختصاص منابع شناختي به تكليف در دست انجام دارد (گلاور ، برونينگ ،1990/ترجمه خرازي ،1375). حدود يك صد سال پيش ، ويليام جيمز (J ames,1890) نوشت «همه مي دانند توجه چيست»، و توضيح داد كه : توجه تمركز ذهن است به يك شي از ميان اشياء يا رشته اي از انديشه هاي همبود به شكلي روش و 

ادامه نوشته

تعريف شناخت

تصور سنتي در باب شناخت ، آن را برفرآيندها و توليدات هوشي دقيق ذهني آدمي محدود مي كند. اين تصور ماهيت هاي روان شناختي سطح بالايي همچون دانش ، خودآگاهي ، هوش ،تفكر، تصور،خلق، مفهومي كردن، طبقه بندي ، ربط، نماد پردازي و شايد تخيل و رويا را شامل شود. با اينكه برخي از اين فعاليت ها مطمئنا” جزء 

ادامه نوشته

نظريه رشد شناختي برونر

نظريه برونر بيشتر از هر نظريه ديگري برفرآيند تفكر تاكيد مي كند. پرويز (1964) در نتيجه مشاهدات خود به اين نتيجه رسيد كه كودكان در سه مرحله نسبتا“ متمايز رشد جهان هستي را در ذهن خود باز نمايي مي كنند. مراحل رشد ذهني برونر به قرار

ادامه نوشته

نظريه رشد شناختي ـ اجتماعي ويگوتسگي

در نظريه رشد شناختي ـ اجتماعي ويگوتسگي كنش متقابل ميان يادگيرنده و محيط اجتماعي از اهميت بسزايي دارد. بنا به گفته و ولفولك (1995) در حاليكه پياژه كودك را به صورت يك دانشمند كوچك كه عمدتا” به مردمي كه در دنياي او زندگي مي كنند، وابسته است دانشها ، انديشه ها ، نگرش ها و ارزش ها فرد

ادامه نوشته

پياژه و شكل گيري شناختي نگري در جهان

در يك حركت از آغاز بين رشته اي پياژه مساله سازش موجو زنده را در دو دامنه زيست شناسي روانشناختي مورد بررسي قرار داده است و در سطح روانشناختي ، كنش هاي شناختي را به منزله تيلور نقطه تعادل رواني ناشي از تعامل با محيط دروني و بروني ، شناسايي كرده و از خلال پژوهشهاي ظريف و گوناگون آنها را تكيه گاه 

ادامه نوشته

نظريه والتر ميشل : پنج متغير شناختي

ه نظر والتر ميشل ، روانشناس شناختي ، پنج متغير وجود دارد كه در پاسخ فرد نسبت به محرك تاثير مي گذارد ، شايستگي ها ، رمز گرداني ها، انتظارات ، ارزش ها و طرح ها (كاستلور كاستلو، 1992 / ترجمه پورافكاري 1373).

شايستگي ها

شخص از يادگيري هاي گذشته به تعدادي مهارت دست مي يابد . مهارت هاي فني و مهارت هاي اجتماعي

ادامه نوشته

نظريه شناختی هیجانی واينر

مطابق نظريه واينر، پيامدهاي مثبت تمايل دارندكه پاسخ هاي عاطفي مثبت از قبيل شادي را توليد نمايند و پيامدهاي منفي تمايل به ايجاد پاسخ هاي عاطفي منفي از قبيل نارضايتي يا ناكامي دارند. اين عاطفه هاي وابسته به پيامد، از نظر شدت خود وابسته به ادراك خوشايندي يا ناخوشايندي رويداد 

ادامه نوشته

نظريه شناخت هیجانی لازاروس

لازاروس (1966) نظريه جامعي را در مورد حالتهاي عاطفي روزمره ارائه كرده است. بر طبق نظر لازاروس و همكاران (1980 صفحه 192) ، نظريه شناختي عاطفي در اولين گام به اين مساله مي پردازد كه شخص پيامد را، خواه واقعي و خواه پيش بيني شده، چگونگي تلقي مي نمايد و عاطفه در رابطه با ادراك شخص از پيامد 

ادامه نوشته

نظريه شناخت هیجانی شاختر

اين نظريه دو عاملي هيجان نفوذ زيادي داشته است . بر طبق نظر شاختر ، تجربه هيجان وابسته به ارتباط و پيوستگي دو عامل مي باشد: اداراك بر انگيختگي فيزيولوژيكي محيطي و بر چسبي كه به آن برانگيختگي زده ميشود . تجربه برانگيختگي فيزيولوژيكي هيجان ، همچون دل پيچه يا تند شدن ضربان قلب ،

ادامه نوشته

نظريه ناهماهنگي شناختي فستينگر

نظريه ناهماهنگي شناختي درباره اثر انگيزش بر روابط بين مولفه هاي شناختي بحث مي كند. منظور از مولفه هاي شناختي اعتقادات و معرفت فرد است. اين مولفه ها به صورت مستقل و يا به صورت هماهنگ و ناهماهنگ با يكديگر مرتبط اند(خدا پناهي،1379).

طبق نظر فستينگر (1957) وقتي شخص داراي دو شناخت هم زمان باشد و اين دو شناخت نيز با يكديگر

ادامه نوشته

نظريه شناختي جروج كلي

تجربيات باليني جورج كلي (1967-1905) ماهيت نظريه ساز شخصي وي تحت تاثير قرار داد. مردمي را كه درمان ميكرد اختلالات شديدي نداشتند. كار وي با دانشجويان دانشگاه و دانش آموزان مدرسه بود كه توسط معلمين خود براي مشاوره فرستاده مي شدند (شولتز و 

ادامه نوشته

تاريخچه شناخت

مشخص كردن دقيق هر زيمنه اي از تحقيق مشكل است ، و اگر پرسيده شود كي روانشاسي شناختي شروع شد، روانشناسان شناختي ، دامنه وسيعي از داده هاي متنوع را پيشنهاد خواهد كرد ( R eisberg 2001 ) .

از نوشته هاي اوليه مي توان به ترسيم مطالب شگفتي در مورد دانش پرداخت. نظريه هاي اوليه به جايگاه تفكر و حافظه علاقمند بودند، نوشته هاي هيرو گليفي مصر ناظر بر اينكه مولفان آنها معتقد بودند كه مكان دانش

ادامه نوشته

نظریه شناختی پیاژه

در دنیای روانشناسی، مشکل بتوان کسی را به اهمیت “ژان پیاژه” یافت. او جامع ترین و مجاب کننده ترین نظری ذهنی را ارائه داده است. پیاژه در “نوشاتل”، شهری کوچک و دانشگاهی در سوئیس به دنیا آمد. پدرش استاد تاریخ قرون وسطی در دانشگاه بود. “پیاژه” از پدرش به عنوان متفکری دقیق و نظامند یاد کرده است. او از همان آغاز، خود را به عنوان یک دانشمند شناساند.

در 10 سالگی مقاله ای در مورد پرنده ای که به نحو ناهنجاری فاقد رنگ بود، نوشت. هنگامی که هنوز دبیرستانی بود، پژوهشی در مورد نرم تنان انجام داد که باعث شد با اساتید خارجی مالقات کنند. در سن ۱۵ سالگی، هنگامی که دریافت اعتقادات مذهبی و فلسفی او فاقد بنیادهای علمی

ادامه نوشته

طرح واره درمانی

طرح واره درمانی SCHEMA THERAPY 

  پرسشهایی که از بافتار تجارب بالینی بر می خیزند و پاسخی قابل تأمل می یابند ، معمولاً حد و مرزهای روان درمانی را زیر پا می گذارند . اگر این پرسشها به درستی پیگیری شوند، افقهای جدیدی پیش روی متخصصین بالینی می گشایند . یانگ و همکارانش در طی کسب تجارب گرانبها در روند درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت و بیماران مقاوم به درمان ، به این نتیجه رسیدند که تکنیک های شسته و رفته شناخت درمانی نمی تواند بهبودی قابل ملاحظه ای در این گروه از بیماران ایجاد کند ، بنابر این با گشاده نظری از مفاهیم رویکرد های دیگر استفاده کردند . نکته حائز اهمیت این که طرح واره درمانی از مبانی نظری منسجم و یکپارچه ای برخوردار است و مدلی التقاطی

ادامه نوشته

اصول شناخت درماني و طرحواره درمانی

آشنايي اجمالي با اصول شناخت درماني 

شناخت‌درمانی، یک روش علمی برای درمان افسردگی و سایر اختلالات روانی بوده و مبتنی بر نظریه‌ای ساده است که می‌گوید: این افکار و طرز تلقی شما از محیط پیرامون است که روحیه شما را شکل می‌دهد.

شناخت‌درمانی، برای درمان نشانه‌ها و رفتارهای غیرطبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد که به علت شیوه تفکر بیمار در مورد آن‌ها، باقی مانده‌اند. اعمالی که به باقی نگه‌داشتن یک اختلال در یک دوره طولانی کمک می‌کند، در اکثر موارد باعث رفع موقت پریشانی و ناراحتی بیمار

ادامه نوشته

بازی از دیدگاه شناخت گرایان

بازی را از نظر شناختی می توان به چهار نوع تقسیم کرد:

      - بازی عملکردی ، که غالبا ساده است و با استفاده ازحرکات تکراری عضلات انجام می شود. این بازی ها را می توان بدون استفاده از اسباب بازی هم انجام داد. (مثلا جهیدن، تکان دادن و...)

      - بازی ساختاری ، که عبارت از دستکاری اشیاء به منظور خلق شیء دیگر (مثلا بریدن وچسباندن عکس، ساختن برج به وسیله مکعب و...)

      - بازی نمایشی ، در این بازی یک شیء یا شخص به صورت استعاره ای مورد استفاده قرار می گیرد. کودک این شخص یا شیء را به صورت نمادین چیز دیگری فرض می کند. 0مثلا یک تکه چوب به عنوان اسب و یا یک همبازی به عنوان درخت فرض می شود و....)

      - بازی های قاعده دار ، که بر اساس پیروی از اصول مشخص ومحدودیت های مورد توافق انجام می شود. (مثلا هفت سنگ و...)

دونالد اولدینگ هب و نظریه اش

دونالد اولدینگ هب، روان‌شناس نامدار در 22 ژوئیه سال 1904 در چستر (Chester) استان نوااسکوتیای (Nova Scotia) کانادا متولد شد، پدر و مادر او هر دو پزشک بودند.

هب، در سال 1925 درجه لیسانس (B.A) خود را از دانشگاه دال‌هوزی در هالی‌فکس (Halifax) استان نوااسکوتیا با حداقل میانگین قبولی دریافت کرد. از آنجا که هب یکی از آفرینند‌ه‌ترین پژوهشگران در رشته روان‌شناسی است، میانگین نمرات دوره لیسانس او، در این‌باره، هیچ‌گونه ارزش 

ادامه نوشته

جورج کلی و نظریه اش

جورج کلی در سال 1905 در ایالت کانزاس آمریکا به دنیا آمد. والدین او که عقاید مذهبی خاصی داشتند به او که تنها فرزند خانواده بود محبت و رسیدگی زیادی می‌کردند. او در 133سالگی به دبیرستانی در شهر ویچیتا رفت و در سال 1926 مدرک لیسانس خود را در فیزیک و ریاضیات از کالج پارک واقع در شهر پارک‌ویل، ایالت میسوری دریافت کرد. اما علاقه او از علوم به مسایل اجتماعی تغییر یافت.

کلی مدت کوتاهی در مقام مهندس کار کرد و بعد در یک کالج کارگری در مینیاپولیس 

ادامه نوشته

نظريه شناخت‌شناسي تكويني

چگونگي مراحل رشد

ژان پياژه را نمي‌توان به طور مستقيم يكي از روان‌شناسان نظريه هاي يادگيري به شمار آورد،  اما بررسيها و پژوهشهاي دقيق و ابتكاري او و نتايج ارزنده‌اي كه از دوره‌ها و مراحل رشد رواني كودك و نواجوان به دست آورده چنان پربار و پرمايه است كه وي را بي‌شك در شمار صاحبنظران بي‌چون و چراي مسائل رشد و يادگيري قرار داده است. روش اموزشي او را خردگرائي  يا رشد رواني و فكري عنوان كرده‌اند و نظريه او را رشد شناختي يا 

ادامه نوشته

نظریه شخصیت جورج کلی

ما به جهان از میان الگوهای شفافی نگاه می‌کنیم که خودمان می‌آفرینیم و آن‌ها را با واقعیت‌هایی که جهان مرکب از آن‌هاست، انطباق می‌دهیم.

نظریه کلی، به عنوان نظریه‌ای شناختی در شخصیت مطرح است. خود کلی عنوان شناختی را رد کرد، زیرا احساس می‌کرد که بیش از حد محدود کننده است و مرزی مصنوعی بین شناخت و عواطف به وجود می‌آورد. با این وجود نظریه کلی را می‌توان به دلیل تاکید بر نحوه ادراک افراد و پردازش اطلاعات درباره محیط در درجه اول، یک نظریه شناختی به حساب آورد.

ادامه نوشته

پیش فرض های اساسی تئوری کلی

فرضیه محوری و اساسی نظریه شناختی جورج کلی عبارت است از، استعداد عقلی انسان برای انتخاب راه‌های احتمالی در زندگی و این که افراد چگونه شرایط، وقایع و انسان‌ها را درک، تفسیر و تعبیر می‌کنند. کلی، این فرضیه را "راه‌گشایی سازنده" نامیده است. او عقیده دارد که نگرش انسان به دنیا، بر اساس احتمالاتی است که در ذهن خود برای حل مسائل زندگی تصور می‌کند.

ادامه نوشته

ديدگاه شناختي درباره بهداشت روان

طبق اين ديدگاه سلامت روان داشتن سازگاري خوب يا احساس خوب بودن است بويژه هنگامي كه اين نوع سازگاري يا احساس يا معيارهاي جامعه اي كه فرد در آن زندگي مي كند همخواني داشته باشد . ( نجات ، 1378 ، ص 126 )

آلبرت اليس معيارهايي براي سلامت روان در نظر گرفته است كه عبارت است از :

ادامه نوشته

رویکرد نظریه شناختی در مورد خلاقیت

طبق نظریه شناختی ، خلاقیت و حل مساله خلاق به عنوان یک روش تازه در حل مسایل جدید مطرح است؛ مسایلی که شخص برای آن جواب مشخصی ندارد و قبال راه انجام آن را یاد نگرفته است (مه یر ، 1989 به نقل از علوی، 1383).

وایزبرگ (1993) به عنوان یکی دیگر از شناخت گرایان، ضمن رد نظریه بلوغ، که خلاقیت را امری غیر معمولی می داند، معتقد است که خلاقیت همان افکاری است که ما هر روز از آن استفاده می کنیم.

ادامه نوشته

مراحل رشد شناختی پیاژه

پیاژه معتقد بود این مراحل توالی ثابتی دارند به این معنا که افراد در هر کشور و فرهنگی به ترتیب یكسانی از این مراحل را می گذرند. دامنه ی سنی مطرح شده از سوی پیاژه ، تقریبی است ،برخی کودکان ممكن است مرحله ای را زودتر یا دیرتر طی کنند.

به نظر پیاژه رشد شناختی آدمی در جریان مراحلی به وجود می آید که از نظر کیفی و کمّی با یكدیگر متفاوتند .مراحل پیاپی هستند ولی لازم نیست که کودکان حتما یك مرحله را قبل از ورود به مرحله ای دیگر به اتمام برسانند برای مثال ، کودکی که در مرحله ی تفكر پیش عملیاتی است ممكن است برخی از اعمال مختص به هردو مرحله ی حسی –حرکتی و عملیات عینی را نیز انجام دهد.

ادامه نوشته

ديدگاه شناختي در رشد اخلاقي

در بررسي هايي كه از آثار روانشناسي به عمل آورده ايم، به اين نتيجه رسيده ايم كه مسـئلة رشـد اخلاقي در اكثر اين آثار با دو مقولة رشد اجتماعي (يعنـي چگـونگي ارتبـاط بـا ديگـران ) و رشـد شناختي (چگونگي قضاوت دربارة رفتار خود و ديگران) مرتبط شده است.

مطابق اين ديدگاه ها دو مقولة رشد اخلاقي و رشد اجتماعي مرتبط با يكديگرند و روانشناسان معمولاً اين دو مقولـه را در يك مجموعة واحد مورد بررسي قرار داده اند. از اين ديدگاه، همراه با رشد شناخت خود و هويـت خود، فرد به تدريج تصوري از خويشتن در ميان ديگران و در ارتباط با ديگران پيدا مي كند كه ايـن ، تصور يكي از پايه هاي شكل دهندة مناسبات اجتماعي و اخلاقي او بـا ديگـران اسـت.

مطابق تعريفي كه در روانشناسي معمول است، رشـد اخلاقـي حـاكي از جريـان دسـتيابي بـه احساس عدالت در رابطه با ديگران، درستي يا نادرستي اين يا آن امر و چگونگي رفتار فرد در هـر يك از اين امور است. در اين تعريف، آن گونه كه روانشناساني چون پياژه ، كلبرگ و گیلیگان مـي گوينـد، رشد اخلاقي به معناي تغيير در چگونگي استدلال كودكان در امور اخلاقي، نگرش آنان نسـبت بـه قانون شكني، و رفتار آنان در مواجهه با مسـائل اخلاقـي اسـت .

آن گروه از روانشناسان كه به تحـولات مرحلـه اي در رشـد آدمـي معتقدنـد ، رويكردهـايي را دربارة تحول اخلاقي مطرح ساخته اند.