نظريه ناهماهنگي شناختي درباره اثر انگيزش بر روابط بين مولفه هاي شناختي بحث مي كند. منظور از مولفه هاي شناختي اعتقادات و معرفت فرد است. اين مولفه ها به صورت مستقل و يا به صورت هماهنگ و ناهماهنگ با يكديگر مرتبط اند(خدا پناهي،1379).

طبق نظر فستينگر (1957) وقتي شخص داراي دو شناخت هم زمان باشد و اين دو شناخت نيز با يكديگر