نظریه های روانکاوی پیتر فوناگی

پیتر فوناگی (Peter Fonagy) یکی از روانشناسان و روانکاوان معاصر است که به‌ویژه در زمینه نظریه‌های روانکاوی و روانشناسی رشد کودکان شناخته شده است. او به‌طور خاص بر روی مفاهیم مرتبط با «ذهن‌خوانی» (Mentalization) و تأثیر آن بر روابط انسانی و سلامت روانی تمرکز کرده است. پیتر فوناگی در سال 1952 در مجارستان به دنیا آمد. او در سنین جوانی به انگلستان مهاجرت کرد. او تحصیلات خود را در رشته‌های روانشناسی و روانکاوی آغاز کرد و به‌دلیل علاقه‌اش به روانشناسی و روانکاوی، به ادامه تحصیل در این زمینه پرداخت. فوناگی در مؤسسات و دانشگاه‌های معتبر انگلیس مشغول به کار شد و تحقیقات گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف انجام داد.

ادامه نوشته

مدل‌های کاری و تجربیات اولیه دلبستگی

مدل‌های کاری و تجربیات اولیه وابستگی مفاهیمی هستند که در نظریه وابستگی (Attachment Theory) به‌ویژه توسط جان بولبی (John Bowlby) و مری آینزورث (Mary Ainsworth) توسعه یافته‌اند. این نظریه به بررسی چگونگی شکل‌گیری روابط عاطفی و اجتماعی بین کودکان و مراقبانشان (معمولاً والدین) و تأثیر این روابط بر رفتارهای اجتماعی و عاطفی در بزرگسالی می‌پردازد. مدل‌های کاری و تجربیات اولیه در نظریه‌های وابستگی و انتخاب جنسی تأثیرات عمیقی بر رفتارهای اجتماعی و جنسی فرد دارند. این مفاهیم به ما کمک می‌کنند تا درک بهتری از نحوه شکل‌گیری روابط عاطفی و اجتماعی در طول زندگی داشته باشیم.

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی شغلی بون و کورتز

دو محقق معروف، بون و کورتز (Boon & Korts) در این زمینه به بررسی و تحلیل دلبستگی شغلی پرداخته‌اند. بون و کورتز (1996)، در الگوی خود نشان دادند که از طریق قدرت دادن و تعویض اختیار و کار گروهی و آموزش و کارآموزی می‌توان دلبستگی شغلی را در کارکنان ایجاد کرد. منظور از قدرت دادن یا تعویض اختیار عملی است که در آن به کارکنان اجازه داده می‌شود تا تصمیمات مربوط به کار خودشان بدون نیاز به دخالت دیگران خودشان ایجاد نمایند و در این صورت کارکنان که به آن‌ها قدرت داده شده در مورد اهداف و راهبردهای کلیدی سازمان احساس مسئولیت بیشتری خواهند کرد.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی کردارشناسی

کردارشناسی به عنوان یک رشته متمایز در دهه 1930 با حیوان شناسان اروپایی کنراد لورنز و نیکو تینبرگن مطرح شد . کردارشناسی ، مطالعه رفتار انسان و حیوان در بافت تکاملی آنهاست . به مطالعه تطبیقی رفتار حیوانات غیرانسانی، به طور معمول در زیستگاه طبیعی آنها، کردار شناسی می گویند. اصول اخلاقی توسط زیست شناسان رفتاری در اروپا توسعه یافته و در مقایسه با روانشناسی تطبیقی، غالباً با مفهوم الگوهای رفتاری ذاتی یا گونه های خاص همراه است. اکنون نظریه و روش های هر دو حوزه ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و رفتار حیوانات خنثی تر و گسترده تر است.

ادامه نوشته

آشنایی با روانکاوان : پیتر فوناگی

پیتر فوناگی ( Peter Fonagy ) متولد ۱۴ اوت ۱۹۵۲ ، روان‌کاو و روان‌شناس بالینی انگلیسی متولد بوداپست مجارستان است. او در رشته‌ی روان‌شناسی بالینی در دانشگاه کالج لندن تحصیل کرده است. فوناگی استاد روان‌کاوی معاصر و علوم تحولی و رئیس بخش روان‌شناسی و علوم زبان در دانشگاه کالج لندن، مدیر اجرایی مرکز آنا فروید، یک تحلیلگر آموزشی و نظارتی در انجمن روان‌تحلیلی بریتانیا در حوزه‌ی تحلیل کودک و بزرگسال، عضو آکادمی بریتانیا، عضو هیأت علمی دانشکده‌ی علوم پزشکی، و آکادمی علوم اجتماعی و عضو BPC است. علایق بالینی او بر روی آسیب‌شناسی روانی مرزی، خشونت و روابط دلبستگی اولیه متمرکز است. او در کار خود می‌کوشد تا پژوهش‌های تجربی را با نظریه‌ی روانکاوی تلفیق کند. وی بیش از ۵۰۰ مقاله، ۲۷۰ فصل کتاب منتشر کرده و ۱۹ کتاب تألیف و ۱۷ کتاب ویرایش کرده است.

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی شیور و میکالینسر

در مقابل، عدم دسترسی یا دسترسی نامناسب به نگاره‌های دلبستگی باعث به وجود آمدن حس دلبستگی ناایمن می‌شود. شیور و میکالینسر (2002) معتقدند که این حالت ناامنی باعث ایجاد تصمیم‌گیری هشیارانه یا ناهشیارانه در ارتباط با امکان وجود نگاره‌های دلبستگی به عنوان راهی برای خودتنظیمی می‌شود که در نهایت منجر به فعال‌سازی راهبردهای ثانویه دلبستگی می‌شود. اگر امکان وجود نگاره‌های دلبستگی باشد، تلاشی شدید و پرانرژی برای کسب مجاورت، حمایت و عشق ایجاد می‌شود. در ادبیات دلبستگی به این راهبردهای ثانویه شدید و فعال، راهبردهای بیش‌فعال‌سازی می‌گویند (کسیدی و کوباک، 1988).

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی سوزان جانسون و والری ویفن

سوزان م. جانسون‌، EdD، پیشرو در توسعۀ درمان هیجان‌مدار (EFT) است. وی استاد بازنشستۀ روان‌شناسی بالینی در دانشگاه اتاوا‌، انتاریو‌، کانادا؛ استاد برجستۀ پژوهش در طرح درمان ازدواج و خانواده در دانشگاه بین‌المللی الاینت در ساندیگو ‌و متصدی مرکز بین‌المللی به‌واسطۀ برتری در درمان هیجان‌مدار است. دکتر جانسون به‌سفارش کانادا‌ به‌عنوان یکی از بزرگترین افتخارات مدنی کشور منصوب شده است. او دریافت‌کنندۀ جایزۀ سال روان‌شناس خانواده از بخش ۴۳ انجمن روان‌شناسی آمریکا و جایزۀ نقش ممتاز در درمان ازدواج و خانواده از انجمن آمریکا در میان دیگر جوایز است. این کتاب جدیدترین اثر از این درمانگر پرآوازه است.

ادامه نوشته

سبك های دلبستگی سیمپسون

كودكاني كه در گروه ايمن دسته بندي شدند، بعد از پريشان شدن به سرعت براي رسيدن به آرامش پيش مادر برگشتند، سریع تر به آرامش رسيدند، سریع تر و كاملتر فعالیت ها ي خود را از سر گرفتند. كودكاني كه در گروه دوسوگراي اضطرابي دسته بندي شدند، واكنشهاي آميخته اي به حضور مادر داشتند، از حضور مادر به آرامش نرسيدند و فعالیت هاي خود را از سر نگرفتند. در نهايت گروه با دلبستگي اجتنابي مادر خود را ناديده گرفتند، به انزوا و گوشه گيري پرداختند و شروع به انجام فعاليت هايي براي دور شدن از پريشاني كردند (رولز و سيمپسون ، 2004 ).

ادامه نوشته

نظریه تکاملی دلبستگی

نظریه تکاملی دلبستگی (به عنوان مثال ، بالبی ، هارلو ، لورنز) نشان می دهد که کودکان برای ایجاد دلبستگی با دیگران از نظر بیولوژیکی ، از قبل برنامه ریزی شده به دنیا می آیند ، زیرا این امر به آنها کمک می کند تا زنده بمانند. نوزاد رفتارهای " آزادکننده اجتماعی " ذاتی مانند گریه و لبخند ایجاد می کند که پاسخ های مراقبت ذاتی از بزرگسالان را تحریک می کند. تعیین کننده دلبستگی غذا نیست ، بلکه مراقبت و پاسخگویی است. بالبی پیشنهاد کرد که کودک در ابتدا فقط یک دلبستگی اولیه (یکنواختی) تشکیل می دهد و شکل دلبستگی به عنوان یک پایگاه امن برای کاوش در جهان عمل می کند.

ادامه نوشته

مطالعه دلبستگی جیل هاگز و باربارا تیزارد

جیل هاگز و باربارا تیزارد (۱۹۸۹) رشد ۶۵ کودکی را که تنها پس از چند ماهگی به یتیم‌­خانه منتقل شده بودند، مورد بررسی قرار دادند. این بررسی، به عنوان یک مطالعه طولی شناخته می‌شود. این مطالعه همچنین یک آزمایش میدانی نیز بود. متغیر مستقل (چه اتفاقی برای کودکان در سن ۴ سالگی رخ داد) به طور طبیعی به وقوع پیوسته است.

ادامه نوشته

مراحل دلبستگی رودلف شفر و پگی امرسون

رودلف شفر ( Schaffer ) و پِگی امرسون ( Emerson ) در یک بررسی طولی در سال 1964 روی 60 نوزاد ، تعداد روابط دلبستگی را که توسط نوزادان شکل می گیرد مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند . در سال اول زندگی هر چهار هفته یکبار و سپس در 18 ماهگی نوزادان را تحت نظر قرار دادند . 

ادامه نوشته

نظریه عشق به مثابه دلبستگی هازان و شیور

این نظریه روابط عاشقانه بزرگسالان را همچون رابطه نوزاد با مادر خود در نظر می گیرد . این رابطه مشتمل است بر نیازهای احساسی و نیاز به امنیت ، ترس از جدایی و همدلی قوی میان دو نفر و نیز ارتباطات غیر کلامی گسترده . بنا به گفته شیور ، هازان و برادشاو همه روابط عاشقانه میان دو نفر براساس روابط آنها با مادر خود در کودکی شکل می گیرد . هازن و شیور (1987)، عنوان می کنند که انواع دلبستگی که در کودکی شکل گرفته اند بر سبک های عشق ما در بزرگسالی تأثیر می گذارد. مطالعات هازن و شیور، لوی و دیویس، فینی و نولر نشان داد که نظریه دلبستگی، یک دیدگاه یکپارچه از عشق را پیشنهاد می کند (فینی و نولر،1996). 

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی ویس

ویس (۱۹۸۲) دلبستگی در بزرگسالان را به عنوان ایجاد یک پیوند توسط یک بزرگسال با بزرگسال دیگر می داند که در جنبه های اساسی و مهم، مشابه دلبستگی است که کودکان نسبت به مراقب اصلی خود ایجاد می کنند. این پیوند- درست مثل آنچه که در کودکان وجود دارد- تنها در روابطی ظاهری می شود که اهمیت هیجانی بسیار زیاد و محوری دارند. این دلبستگی در بزرگسالان نتیجه عملکرد نظام هیجانی مشابه با دلبستگی در کودکان است، اگرچه در جریان تحول جرح و تعدیل شده است. نکته مهمی که در تمامی تعاریف به وضوح مورد تأکید قرار گرفته این است که کنش دلبستگی- فراهم آوردن سلامتی و ایمنی

ادامه نوشته

نظریه های تغییر در دلبستگی

بالبی (1988) بیان کرد که الگوهای درونی که یک بار شکل گرفته اند، تقریباً در طول زندگی ثابت خواهند بود. در نتیجه محققان بحث ویژگی های روابط را بسط داده و بیان داشتند که در بیشتر موارد، تجارب آموخته شده در ارتباطات قبلی، در زمان حال به شکل یک الگو مورد استفاده قرار گرفته و روابط فعلی را شکل می دهند .

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی کولینز و رید

کولینز و رید در سال ۱۹۹۰ بر اساس نظریه هازان و شاور پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید (RAAS) را که معادل انگلیسی آن ( Revised Adult Attachment Scale ) است تهیه کردند. این پرسشنامه در ابتدا دارای ۲۱ ماده بود که بعدها به ۱۸ آیتم کاهش یافت. این پرسشنامه سه زیر مقیاس دارد که عبارتند از: کولینز و رید (1990)، یک اندازه گیری جدبد از سبک های دلبستگی بزرگسالان ارائه کردند که شامل این مؤلفه ها می شود: 1- وابستگی ( میزان اعتماد و اتکای شما به دیگران را نشان می دهد ). 2- نزدیکی ( میزان آسایش در رابطه با صمیمیت و نزدیکی هیجانی را اندازه گیري می کند ) 3- دلبستگی اضطرابی ( ترس از داشتن رابطه را می سنجد ).

ادامه نوشته

نظریه رابطه سبک های دلبستگی و حل تعارض کوکران و مالینکرودت

کوکران ( Corcoran ) و مالینکرودت ( Mallinckroodt ) (2000)، طرحی در ارتباط با شباهتی که بین مدل‌های فعال خود (بعد اضطراب) و مدل فعال دیگران (بعد اجتناب) در الگوی دلبستگی بزرگسالان و ابعاد اهمیت دادن به خود و اهمیت دادن به دیگران در سبک‌های حلّ تعارض رحیم (1983) ارائه دادند. بر اساس این طرح، بر اثر تعامل و ترکیب این ابعاد، هر یک از چهار سبک دلبستگی با سبک منحصر به فردی از شیوه‌های حل تعارض در ارتباط است. در طرح ارائه شده به وسیله کوکران و مالینکرودت (2000)، بین چهار سبک دلبستگی بزرگسالان، که از ادغام ابعاد دلبستگی (مدل فعال خود) به دست می‌آیند، با پنج شیوه حلّ تعارض که از ترکیب ابعاد اهمیت دادن به خود و دیگران در الگوی رحیم حاصل می‌شوند، تطابق و تناظر دیده می‌شود؛ برای مثال، اگر فردی در

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی گرنکویست و هیجکول

فرضیه جبران هیجانی گرنکویست و هیجکول (1999) و گرنکویست و همکاران (2010) نیز بیان می‌کند خدا به عنوان چهرۀ دلبستگی جانشین و مذهبی شدن ناگهانی نوعی استراتژی تنظیم هیجان‌های فرد دلبسته ناایمن است، در این شرایط عشق به چهرۀ دلبستگی خدا تحت تأثیر شرایط شدید بحرانی و ناایمن به والد اتفاق می‎افتد و نقش خود مذهب مؤثر نیست.

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی به خدا کرک پاتریک

کرک پاتریک (9991 نقل از کاسیدی و شیور) ،بر این باور است همانگونه که دلبستگی بزرگسال و مذهب‌ با یکدیگر مرتبطند بین ادراک دلبستگی دوران کودکی و اعتقادات نوجوان به خدا نیز رابطه وجود دارد. کرک پاتریک (1999) یکی از نظریه پردازان در زمینه دلبستگی به خدا ، این نوع دلبستگی را، دلبستگی به مراقب اولیه در دوران کودکی که با گذشت زمان و در چهارچوب نظام های

ادامه نوشته

نظریه سبک های دلبستگی مِین و سولومن

در پژوهش هایی که توسط مین ( Main ) و سولومون ( Solomon ) (1986) انجام شد، مشخص شد بعضی از شیر خوارگان در هیچ یک از این گروه ها جای نمی گیرند. مین و سولومون تعدادی از کودکان را که در هیچ یک از 3 گروه قبلی قرار نمی گرفتند را بررسی کرده و آنها را در طبقه جدیدی به نام دلبستگی نا ایمن بی سازمان – بی هدف جای دادند. بعداً در سال 1986 مِین و سولومن، سبک چهارمی را نیز بــه نام دلبـسـتگی سازمان نیافته-نامطمئن بــه سه سبک قبلی افزودند. مین و سولومون (1986) این گروه را معرفی نمودند و آن را ترکیبی از رفتار اجتنابی و مقاوم می دانستند.

ادامه نوشته

نظریه سبک های دلبستگی هازن و شیور

هازان و شیور ( 1994 - 1987 ) با بررسی نظریه دلبستگی بزرگسالان نشان دادند که سبک های دلبستگی در طول عمر تداوم می یابند و موضوع دلبستگی افزون بر مادر ، بزرگسال ، همسر و دوست را در بر می گیرد . بنابر این وجود سبک های دلبستگی متفاوت در بزرگسالی مشابه تفاوت های فردی سبک های دلبستگی در دوران کودکی است و دلبستگی از گهواره تا گور تداوم دارد .

ادامه نوشته

نظریه سبک های دلبستگی بارثولومیو

بارثولومیو ( Bartholomew ) (1990،بارثولومیو و هوروویس، 1990،گریفین و بارثولومیو،1994) برحسب آنچه بالبی الگوهای فعال خود و چهره های دلبستگی نامیده بود، تفسیری از این دو بعد را فراهم کرد. او ادعا کرد این دو بعد مقیاس های اساسی دلبستگی بزرگسال، می تواند «الگوی خود» (مثبت در برابر منفی) و «الگوی دیگران» (مثبت در برابر منفی) مفهوم سازی شود.

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی و فرزند پروری بلسکی

بلسکی و راوین (۱۹۸۷) نیز برای توضیح انواع مختلف دلبستگی یک نظریه تعاملی را پیشنهاد می‌کنند. آنها اینچنین استدلال می‌کنند که نوع دلبستگی کودک، نتیجه‌ای از سرشت ذاتی کودک و همچنین نحوه پاسخ‌دهی پدر و مادر به آنها است (به عبارت دیگر، میزان حساسیت والدین). علاوه بر این، سرشت ذاتی کودک ممکن است بر رفتار والدین نسبت به آنها نیز تأثیرگذار باشد. (یعنی سرشت نوزادان، بر میزان حساسیتی که والدین به آنها نشان می‌دهند تأثیر می‌گذارد). برای ایجاد دلبستگی ایمن، کودک «سخت‌گیر» نیاز به‌مراقبی دارد که حساس و صبور بوده و کودک از این‌طریق بتواند دلبستگی ایمن را رشد دهد.

ادامه نوشته

نظریه موقعیت نا آشنای و دلبستگی ماری اینسورث

امنیت دلبستگی در کودکان یک تا دو ساله با استفاده از پارادایم موقعیت ناآشنا مورد بررسی قرار گرفت تا در نتیجه‌ی این اقدام ماهیت رفتارهای دلبستگی و همچنین سبک دلبستگی مشخص شود.  بدین منظور، اینسورث یک روش آزمایشی را برای مشاهده انواع شکل‌های دلبستگی که بین مادران و نوزادان به وجود می‌آید ترسیم کرد.

ادامه نوشته

نظریه همبستگی اجتماعی امیل دورکیم

مسئله مرکزی دورکیم، چگونگی رابطه فرد و جامعه بود؛ یعنی تغییراتی که در هم‌بستگی اجتماعی جوامع به‌وجود می‌آید، رابطه فرد و جامعه تمام جوانب کار دورکیم را از نظر شناختی، اخلاقی و سیاسی شکل می‌دهد. در جامعه شناسی او به اثبات تقدم جامعه نسبت به فرد، و در مسائل اخلاقی، به رابطه بین فرد و نظم اجتماعی، و درحوزه سیاسی به چگونگی شکل گیری سازمان‌های اجتماعی، و نقش آن‌ها در انسجام جامعه، و بیشینه ساختن آزادی فردی می‌پردازد.

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی آنا فروید

به نظر آنافروید (۱۹۶۲ ، ۱۹۶۰ ، ۱۹۵۸) « اصل لذت » به عنوان اصلی در نظر گرفته شده که همه فعالیت های ذهنی را در شخصیت نابالغ و رشد نایافته تحت تأثیر قرار می دهد. از آنجا که همه فرایندهای ذهنی کودک با مادرش گره خورده، پس در حضور وی می تواند احساس خوشایند داشته باشد.

به نظر او دلبستگی نوزاد به مادرش ناشی از تأثیری است که اعمال مادر و تجربه های درد و لذت روی کودک می گذارد، به نظر آنافروید « رابطه اتکایی » اولیه با مادر مرحله ای است که موجب احساسات

ادامه نوشته

نظریه وابستگی دونالد وینی کات

دونالد وینی کات (۱۹۷۱-۱۸۹۶) یک متخصص اطفال انگلیسی بود. وی نظریه ای درباره  روابط شیء داد و مثل مارگارت ماهلر مشاهدات زیادی در خصوص رابطه طفل و مادر انجام داد . وینی کات از جمله روان تحلیل گرانی است که به شدت بر اهمیت وابستگی و پیوند متقابل مادر- کودک تأکید می کند. او معتقد است که در آغاز نوزاد بدون مادر وجود ندارد و نیروی فطری وی بدون مراقبت های مادرانه متجلی نمی شود. وینی کات بر نقش مادر و نحوه پاسخ گویی او به کودک اهمیت

ادامه نوشته

مرحله های رشد دلبستگی در نظریه بالبی

مرحله 1 – پیش دلبستگی – (تولد تا شش هفتگی) مثل علائم فطری –چنگ زدن ،لبخند زدن ....به نوزادان کمک می کنند تا با انسانهای دیگر که به آنها آرامش می دهند تماس برقرار کنند (کودک هنوز به مادر دلبسته نیست).

مرحله 2- دلبستگی در حال شکل گیری : (شش هفتگی تا 6-8 ماهگی) نوباوگان در طول این مرحله به مراقبت کننده ی آشنا به صورت متفاوت با یک غریبه پاسخ می دهند  کودکان هنگامی که یاد می گیرند اعمال آنها بررفتار کسانی که در پیرامون آنها هستند تاثیر می گذارند ،احساس اعتماد را

ادامه نوشته

پژوهش های دلبستگی انجام شده در خارج از کشور

گرشام وگولان (2012) به پژوهشی با عنوان کاربرد راهبردهای تنظیم هیجان در بچه ها و بزرگسالان: نقش توصیفی شخصیت و دلبستگی در نمونه 682 نفری از افراد 10تا 18 ساله پرداختند. نتایج این پژوش بیانگر آن بود که نمره های بالا در برون گرایی و تجربه پذیری کاربرد ارزیابی مجدد بیشتری را پیش بینی می کرد در حالی که نمره های بالا در همه ویژگی های شخصیت کاربرد سرکوبی کمتری

ادامه نوشته

پژوهش های دلبستگی انجام شده در داخل کشور

حجتی (1392) پژوهشی را با عنوان رابطه ابعاد شخصیت و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در میان مادران کودکان طیف اتیسم انجام داده است. بدین منظور 88 مادر دارای کودک با اختلالات طیف اتیسم به روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پنج عامل شخصیت (NEO)، و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ (2006) بود.  برای 

ادامه نوشته

تغییر در دلبستگی

بالبی (1988) بیان کرد که الگوهای درونی که یک بار شکل گرفته اند، تقریباً در طول زندگی ثابت خواهند بود. در نتیجه محققان بحث ویژگی های روابط را بسط داده و بیان داشتند که در بیشتر موارد، تجارب آموخته شده در ارتباطات قبلی، در زمان حال به شکل یک الگو مورد استفاده قرار گرفته و روابط فعلی را شکل می دهند (به نقل از تبعه امامی، 1390).

ادامه نوشته

الگوی چهار گروهی دلبستگی بزرگسال

همانند تحقیقات اولیه که بر روی سبک های دلبستگی در نوزادان و کودکان انجام گرفته است، تحقیقاتی نیز در زمینه دلبستگی بزرگسالان انجام شده که از همان سه سبک دبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا در کودکان اقتباس شده است. این سبک ها از نظر عملکردی هماهنگ با طبقه بندی اصلی اینسورث و دلبستگی در کودکان می باشد (هازان وشیور، 1987؛ لیبرمن[1]، 2002).

ادامه نوشته

الگوهای فعال درونی دلبستگی

به طور کلی مفهوم الگو های فعال درونی، مفهوم اصلی نظریه دلبستگی بالبی (1969) است. زیرا این الگوها ی فعال درونی (یا بازنمایی های ذهنی) به عنوان ساز و کاری (مکانیسمی) معرفی شده است که به وسیله آن تجربیات دلبستگی اولیه، سراسر زندگی یک فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. او اینگونه فرض می کند که این الگو، فرد را برای پیش بینی و مدیریت جهان توانا می سازد، زیرا

ادامه نوشته

تفاوت دلبستگی بزرگسال و کودک

نکته قابل توجه این است که الگوهای دلبستگی بزرگسالان ریشه در روابط دلبستگی کودکان دارد. در واقع شواهد مهمی وجود دارد که تأیید می کند نظام هیجانی دلبستگی در کودکی نقش الگوی اصلی (یا پیش الگو) را در نظام هیجانی دلبستگی بزرگسالان ایفا می کند (مظاهری، 1379). با این وصف دلبستگی بزرگسالان واجد تفاوت های مفهومی و ساختاری با دلبستگی در دوره کودکی است که

ادامه نوشته

سبک های سه گانه دلبستگی بزرگسالان

هازان وشیور(1987) اظهار داشتند سبک های دلبستگی بزرگسالان به طرز قابل توجهی با فاکتورهای نگرش، شخصیت و هیجان در بزرگسالی مرتبط می باشد. بنابراین آنها براساس ارزیابی روش (موقعیت ناآشنا) اینسورث، به توصیف سه سبک دلبستگی بزرگسال به صورت مناسباتی از روابط بزرگسالان پرداختند که عبارتند

ادامه نوشته

دلبستگی در نوجوانی و بزرگسالی

از دیدگاه دلبستگی گذر موفق در دوره نوجوانی با جداشدن نوجوان از والدینش تعریف نمی شود. درواقع گذر به استقلال و بزرگسالی به کمک دلبستگی ایمن و ارتباط عاطفی با والدین تسهیل می شود. چیزی که در این دوره بسیار حساس است در دسترس بودن و مسئولیت پذیری والدین در فراهم کردن یک پایگاه امن و پناهگاه ایمن است. تعادل مؤفقیت آمیز بین استقلال و وابستگی در دوره نوجوانی مرحله

ادامه نوشته

انواع سبک های دلبستگی (سه گانه) در کودکان

اینسورث و همکاران (1978)تفاوت های فردی را در رفتار های دلبستگی باتوجه به موقعیت ناآشنا[1] بیان کردند، موقعیت ناآشنا، اتاق آزمایشی بود که کودکان بین  12 تا 18 ماهگی با مادران خود در تعامل بودند. ابتدا اینسورث پاسخ گویی متفاوت مادر نسبت به علائم کودک را مشاهده کرد. او یک ارزیابی برای سبک والدینی انجام داد که منجر به کشف سه نوع سبک دلبستگی گردید.

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی بالبی

بالبی (1990-1907) روان پزشک و روان تحلیل گر انگلیسی از همان ابتدا به زمینه رشد و تحول و پیامدهای آن توجه نشان داد. در محدوده روان شناسی معاصر، مطالعه اثر تجارب اجتماعی اولیه اغلب با ارجاع به مفهوم دلبستگی او ذکر می شود (بطلائی، 1387).

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی سالیوان

سالیوان (1946-1892) بر این باور است که نیاز نوزاد به محبت و عطوفت مشتمل بر دسته ای از تنش ها ست که اغلب آنها ریشه در عدم تعادل در جهان فیزیکی و شیمیایی درون و بیرون نوزاد دارند که بر آورده شدن، نیاز به درگیر شدن و روابط نزدیک بین فردی دارند. 

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی دونالد وینی کات

دونالد وینی کات (1971-1896) یک متخصص اطفال انگلیسی بود. وی نظریه ای منظم درباره  روابط شیء داد و مثل مارگارت ماهلر مشاهدات زیادی در خصوص رابطه طفل و مادر انجام داد (شارف[1]، 1381).

وینی کات از جمله روان تحلیل گرانی است که به شدت بر اهمیت وابستگی و پیوند متقابل مادر- کودک تأکید می کند. او معتقد است که در آغاز نوزاد بدون مادر وجود ندارد و نیروی فطری وی بدون 

ادامه نوشته

نظریه دلبستگی هارلو

هارلو نيز از جمله كساني است كه بالبي را تحت تاثير قرار داد. بالبي پس از به اتمام رساندن رشته پزشكي با پژوهش و مطالعات هارلو آشنا شد و آن‌ها را مورد مطالعه قرار داد هارلو از كساني است كه در نظريه‌هاي مربوط به كاهش سائق زيستي شواهدي ارايه داد. هارلو و همكارانش تعدادي بچه ميمون را مورد آزمايش قرار دادند و آنان را با نمونه جديدي از رابطه مادر و فرزندي روبرو كردند: تماس بدني و احساس آرامش.

ادامه نوشته