بلسکی و راوین (۱۹۸۷) نیز برای توضیح انواع مختلف دلبستگی یک نظریه تعاملی را پیشنهاد می‌کنند. آنها اینچنین استدلال می‌کنند که نوع دلبستگی کودک، نتیجه‌ای از سرشت ذاتی کودک و همچنین نحوه پاسخ‌دهی پدر و مادر به آنها است (به عبارت دیگر، میزان حساسیت والدین). علاوه بر این، سرشت ذاتی کودک ممکن است بر رفتار والدین نسبت به آنها نیز تأثیرگذار باشد. (یعنی سرشت نوزادان، بر میزان حساسیتی که والدین به آنها نشان می‌دهند تأثیر می‌گذارد). برای ایجاد دلبستگی ایمن، کودک «سخت‌گیر» نیاز به‌مراقبی دارد که حساس و صبور بوده و کودک از این‌طریق بتواند دلبستگی ایمن را رشد دهد.