برزونسکی (2003) با تاکید بر تفاوت هاي فردي در شکل گیري هویت بیان می کند که نوجوانان در رویارویی با مسائل مربوط به خود هویت ، سه جهت گیري متفاوت یا سه سبک پردازي مختلف را انتخاب می کنند :

الف) سبک اطلاعاتی

سبک هویتی که بیشترین انطباق با خود به همراه دارد، سبک اطلاعاتی است. نوجوانانی که از سبک اطلاعاتی استفاده می کنند به طور فعال به جستجو و ارزیابی اطلاعات مربوط به خود می پردازند. آنها تمایل دارند به بررسی راه حل هاي چندگانه و جستجو درباره نقش هاي گوناگون ( قبل از اینکه به آنها متعهد شوند) بپردازند.

همچنین نگرش آنان نسبت به « ساختار خودشان» همراه با تردید است. این سبک موارد زیر را لحاظ می کند. جستجوي اطلاعات ومقابله متمرکز بر مسئله جستجوي فعال، تعهد انعطاف پذیر، نیاز به شناخت و سطح بالاي عزت نفس. در این سبک به علت تاکیدي که بر جستجو و اکتشاف وجود دارد، به نظر می رسد مبناي وضعیت هاي هویت موفق می باشد. نوجوانانی که از سبک هویت اطلاعاتی استفاده می کنند خود بازخورد دهنده، وظیفه شناس، پذیراي تجارب جدید، مسئله مدار و وقت شناس و حساس در تصمیم گیري هستند.

ب) سبک هنجاري

معرف تقلید و همنوایی است عبارت است از رویکردي با ذهنیت بسته، تعهد متعصبانه و شدید، خودپنداره با ثبات و سرکوب جستجوگري. این سبک به علت ذهنیت و شدت آن با وضعیت زودرس متناظر است، اگرچه با هویت موفق نیز رابطه دارد.

افراد هنجاري وقتی با تصمیمات مهم رو به رو می شوند، به جستجوي مشورت با منابع قدرت و افراد مهم دیگر می پردازند که اغلب اوقات این اشخاص داراي قدرت ،همان کسانی هستند که فرد هنجاري خودپنداره اش را بر مبناي استانداردهاي آنها استوار کرده است. بدین ترتیب شخصی که از سبک هنجاري استفاده می کند از مواجهه با اطلاعاتی که با خودپنداره او تعارض دارد خودداري کرده و می تواند در برابر تغییر از خود مقاومت نشان دهد.

ج) سبک سردرگم / اجتنابی

نماد به تاخیر انداختن و عمل شانه خالی کردن است که به بهترین نحو به عنوان یک رویکرد موقعیتی در قبال زندگی مشخص می شود و شامل راهبرد مقابله اي مبتنی بر هیجان می باشد سبک سردرگم/ اجتنابی با سطوح پایین تعهد و همچنین عزت نفس پایین و خودپنداره بیثبات در ارتباط می باشد این سبک هویت به نظر می رسد مبناي وضعیت مغشوش شده باشد.

افراد سردرگم / اجتنابی به طور کلی به آینده با پیامدهاي دراز مدت انتخاب هاي خود توجه زیادي نمی کنند آنان تعهدي در قبال انتخاب هاي هویت از خود نشان نمی دهند و فقط زمانی نسبت به چیزي جدیت نشان می دهند که شرایط بیرونی به آنها تحمیل کند (برزونسکی، 2003).

افراد سردرگم / اجتنابی به طورکلی به آینده با پیامدهاي دراز مدت انتخاب هاي خود توجه زیادي نمی کنند. آنان تعهدي در قبال انتخاب هاي هویت از خود نشان نمی دهند و فقط زمانی نسبت به چیزي جدیت نشان می دهند که شرایط بیرونی آنها تحمیل کند افراد سردرگم/ اجتنابی برخی اشکال اکتشاف را نشان می دهند، اما این اکتشاف نامنظم و اتفاقی است در کل می توان گفت سه سبک هویت یک فرآیندي را به چارچوب وضعیت هویت مارسیا اضافه می کند سبک هویت به عنوان روش رایج در توجه به ( یا عدم توجه ) مسائل زندگی تشکیل هویت فردي را از یک رویداد ایستا و یک باره ( همانطور که در اصل مارسیا آن را مفهومسازي کرده بود ) به فرآیند پویاي ساخت و درازنگري احساس خود تبدیل می کند آن چنان که اریکسون (1968) می خواست (برمن و همکاران، 2002؛ نقل از فولادي، 1389).