دیدگاه کرکپاتریک درباره دین

کِرکپاتريک (1992، 1998و 1999 م)، نظريه دلبستگي «والد ـ فرزند» بالبي (1980 م) را به حوزه دين كشاند. در همين زمينه، او رويكردي براي ارتباط بين تحوّل اوّليه و دين و اشارات ضمني آن در زندگي دوران كودكي و بزرگ‌سالي تدوين كرد.

كرکپاتريک (1999 م)، شرح تجربيات ديني را با عباراتي مانند: يک دلبستگيِ ناگهاني، يک شيفتگي نسبت به

ادامه نوشته

دیدگاه جیمز هیلمن درباره دین

جيمز هيلمن ـ که ادامه‌دهنده کار يونگ در زمينه روان‌شناسي کهن الگويي بود ـ ، تا جايي پيش رفت که اظهار کرد کهن‌الگوهاي يونگ، يعني الگوها يا استعاره‌هاي تصوّرات ما، واقعيت‌هاي بنيادي هستند و هياهويي از چنين تصاوير ذهني و انبوهي از تصويرهاي الهي وجود دارند. اين تصاوير ذهني، خاستگاه دين و اخلاقيات هستند. تا زماني که ما هنوز در تماس با اين تصوّرات ذهني هستيم، در واقع، حاويِ پاسخي از دين نيز هستيم؛ امّا زماني که ما اين تصاوير ذهني را از دست بدهيم، صرفاً به يک سري اصول ارزشي و اخلاقي، مقيّد مي‌شويم.

طبق گفته‌هاي هيلمن، ايمان ديني است که به مضمون‌هاي اين تصوّرات، زندگي مي‌بخشد. وي مانند يونگ، جهت گيري ديني را براي درک و فهم جهان، بي‌نهايته مهم مي‌داند (ويليامز، 1382 ش).

دیدگاه پیاژه درباره دین

پياژه نيز عقايد خود را در مورد دين (مسيحيت) به صورت منظّم، در رساله عقيده بيان داشت. او کليسا را به عنوان بزرگ‌ترين دشمن عقيده ديني و «مسيحيتِ واقعي» قلمداد مي‌کرد. 

به عقيده پياژه، دين، در قلب فرد واقع است و کاملاً بر اساس ايمان به مسيح است. «دگما» يا «احکام» براي 

ادامه نوشته

دیدگاه فرانکل درباره دین

فرانکل، معتقد است که دين، به عنوان «جستجويي براي معناي نهايي» است. وي اعتقاد دارد براي آن که دين، اصيل باشد، بايد شخصي و خود به خودي باشد. دين، قابل امر و نهي و تحميلي نيست. رويکرد معنادرمانگري فرانکل، رهيافت ديني دارد.

وي معتقد است که حسّ مذهبي ابتدايي و ذاتي، حتّي اگر در افراد سرکوب شود، در وجود بسياري از مردم، به 

ادامه نوشته

دیدگاه آبراهام مازلو درباره دین

آبراهام مازلو نيز به دين و سلامت روان، توجّه داشت. او بر انواعي از تجارب ذهني تمرکز داشت که مي‌توانند براي دين، مضر و يا مفيد باشند.

مازلو، انسان‌ها را به کساني که تجارب اوج دارند و کساني که چنين تجاربي ندارند، تقسيم نمود. وي معتقد بود 

ادامه نوشته

دیدگاه کتل درباره دین

کتل، يک جنبش دينيِ جديد را با دوباره‌سازي از اجزاي نظريه کلاسيک «ائوژنيک» گالتون منتشر کرد. گالتون اظهار کرد که ائوژنيک، هم علم و هم اساسي براي يک دين کشور است. وي اميدوار بود که ائوژنيک، جايگزين مسيحيت شود و يک دين سکولار را براي جانشيني دين سنّتي، تهيه کرد.

عنصر اساسي اين ديدگاه، به وسيله کارهاي کتل، گسترش پيدا کرد و کتل، نام اين جنبش را براي تأکيد بر 

ادامه نوشته

دیدگاه اریکسون درباره دین

اريکسون (1968 م، به نقل از نيلسن، 2001 م)، يکي ديگر از روان‌شناساني است که به مذهب، توجّه ويژه‌اي دارد. وي مذهب را به عنوان نهاد ارزشمندي مي‌داند که در طول تاريخ، نقش مهمّي را در نيازهاي روان‌شناختي و خصوصاً در ارضاي «اعتماد پايه» بشر، ايفا کرده است. از نظر اريکسون، استحکام «اعتماد» در دوران کودکي، پايه ظرفيت «ايمان» در بزرگ‌سالي را فراهم

ادامه نوشته

دیدگاه اریک فروم درباره دین

اريک فرام، معتقد است که دين، نظام گروهيِ فکري و عملي‌اي است که به فرد، يک چارچوب جهت گيري و يک هدف خالص مي‌دهد. با اين معنا، او معتقد است که نمي‌توان هيچ يک از فرهنگ‌هاي گذشته و حال، و حتّي فرهنگ‌هاي آينده را عاري از دين دانست.

به عقيده فرام، مردم ممکن است به مذهبي بودن نظام خود، واقف باشند و يا تصوّر کنند که مذهبي ندارند، و 

ادامه نوشته

دیدگاه آلپورت درباره دین

آلپورت (1950 م، به نقل از ونتيس، 1995 م)، دين را به دو بخش رشد يافته و رشد نايافته، تقسيم نمود. دينِ رشد نايافته، با خود خشنودي، همراه است و کمکي به تماميت شخصيت فرد نمي‌ کند. برعکس، دين رشديافته، باعث کمک به يک‌ پارچگي کلّي شخصيت و سازمان دادن عملکرد فرد مي‌شود و منجر به شکل گيري هماهنگ وجدان (اخلاق) مي‌شود. همچنين به لحاظ انعطاف‌پذيري و شناختي نيز، از مجموعه افکاري ناشي شده که به دور از کوته نظري ها و تعصّبات شخصي است.

ادامه نوشته

دیدگاه آساجیولی درباره دین

روبرتو آساجيولي نيز يکي از روانه تحليلگراني است که تجارب ديني را در شکلي بسيار متفاوت از فرويد، تفسير کرد. در حالي که فرويد، خودش را به عنوان « يهوديِ شکّاکِ مطرود خدا» مي‌دانست که عميقاً به دين، بي اعتقاد بود، آساجيولي، اساساً براي معنويت، اهميت قائل بود. او ساختار روانيِ شخصيت را بسط و توسعه بيشتري داد؛ يعني ضمير ناخودآگاه را به نواحي مختلفي تقسيم کرد و ساختارهايي مانند «خودفرافردي» را اضافه نمود که مستقيماً در واقعيت معنوي، مشارکت دارند (ويليامز، 1382 ش).

نظریه دین به عنوان یک دیرینه ریخت کارل یونگ

زماني که يونگ، در مورد اهميت مسائل جنسي و روحانيت در تحوّل رواني انسان، با فرويد، اختلاف عقيده پيدا کرد، از مکتب او جدا شد. يونگ، به تأثير متقابل ارزش‌هاي هشيار و ناهشيار، توجّه داشت. او به دو نوع ناهشيار، معتقد بود: ناهشيار شخصي و ناهشيار جمعي.

ناهشيار شخصي، مربوط به چيزهايي در مورد خود شخص است که علاقه‌مند به فراموش کردن آنهاست. ناهشيار جمعي، به وقايعي مربوط است که همه انسان‌ها در آنه مشترک هستند و آن، ميراث مشترک بشريت 

ادامه نوشته

نظریه دین به عنوان جبران احساس کهتری آدلر

آدلر، روان‌پزشک اتريشي، مدّتي از پيروان فرويد بود. او به نقش اهداف و انگيزه‌ها در روان‌شناسي فردي خود اشاره کرد. يکي از عقايد بسيار مهم آدلر، احساس کهتري است و اين که انسان‌ها همواره سعي دارند که احساس کهتري خود را جبران کنند و در پي برتري‌جويي هستند.

در واقع، فقدان قدرت، اغلب، ريشه در احساس حقارت دارد و راهي که دين به اين تصوير وارد مي‌شود، از طريق 

ادامه نوشته

نظریه دین به عنوان پدیده انتقالی وینی کات

گانتريپ، به علّت تقدّمي که به دين مي‌دهد، در ميان نظريه‌پردازان انگليسيِ «روابط موضوعي»، برجسته است؛ امّا ويني کات، پژوهشگري است که توجّه محقّقان مطالعات مذهبي را برانگيخته است.

ويني کات، پزشک کودکان و روان‌تحليلگري است که عميقاً تحت تأثير کلاين است و دليل شهرت او نظرش در باره «شيء انتقالي» است؛ اصطلاحي که وي براي پتو يا خرس عروسکي جعل کرده که کودکان خردسال براي تسکين و آرامش خود، به کار مي‌بَرَند.

وي در اشاراتي مرموز و بحث‌انگيز اظهار مي‌دارد که دين، استمرار همين شيء تسکين دهنده است و همان کار را انجام مي‌دهد؛ ايجاد عرصه‌اي از تجربه که حالت فريبنده و واسطه دارد و در طول زندگي، واقعيت‌هاي برون و درون را به هم پيوند مي‌دهد. دين در اين نقش، با ساير اشکال فرهنگي و فعّاليت‌هاي خلّاق، سهيم است (ويني کات، 1953 م، به نقل از وولف، 1386 ش).

نظریه دین به عنوان نیاز به رابطه شخصی گانتریپ

گانتريپ (1969 م، به نقل از وولف، 1386 ش) همراه با ديگر نظريه‌پردازان روابط موضوعي، معتقد است که همه انسان‌ها به شدّت نيازمند هستند که بتوانند در شرايط کاملاً شخصي، با محيطي رابطه داشته باشند که احساس کنند سخاوتمندانه با آنها رابطه دارد. در قلمرو ارتباطات انساني، اين نيازِ اساسي، از اوّلين سال‌هاي زندگي به بعد، به خوبي برآورده نمي‌شود و 

ادامه نوشته

نظریه دین به عنوان رابطه درمانی ایان ساتی

مايه‌هاي بنيادين ديدگاه روابط موضوعي، نخستين بار در کار روان‌تحليلگري به نام ايان ساتي (1889 ـ 1935 م) (به نقل از وولف، 1386 ش) پديدار گشت، امّا کار او به نحو عجيبي مورد بي‌اعتنايي قرار گرفت.

ايان ساتي، روان‌پزشکي بريتانيايي بود که پيش‌گام فربرن محسوب مي‌شود و به سبب علاقه استثنايي به تاريخ اديان، معروف است. ساتي، اظهار مي‌دارد که الگوهاي رشد جنسي، و از همه مهم‌تر، عقده اُديپ ـ که فرويد 

ادامه نوشته

دیدگاه فروید درباره دین

بيين فرويد (1968 م، به نقل از ثلاثي، 1380 ش) از دين، اساساً بر مبناي فراگردي روان‌شناختي است که خودش آن را تحقّق رؤياييِ آرزو مي‌نامد. فرويد (1964/ 1927 م، به نقل از ونتيس، 1995م) دين را با نشانه‌هاي بيماريِ روان‌آزردگيِ وسواسي مقايسه کرد و دين را تحت عنوان «روان‌آزردگي وسواس»، توصيف نمود. به گفته فرويد، دين، يک توهّم است. دين، صورتي از تحقّق رؤياييِ آرزوها يا خودفريبي‌اي است که از يک اراده 

ادامه نوشته

دیدگاه ویلیام جیمز درباره دین

نخستين نقطه عطف در روان‌شناسي دين، با سخنراني‌هاي جيمز در سال‌هاي 1901 و 1902 م، به دست آمد. ويليام جيمز (1902 م، به نقل از نيلسن،2001 م)، معتقد است که دين، يک مذاکره و مبادله است؛ ارتباطي هشيار بين روان با قدرتي خارق العاده که روانه به آن، احساس وابستگي کرده، و دين از طريق روان، به فرده وارد مي‌شود. بنا بر اين، از نظر جيمز، دين، ممکن است احساسات، اعمال و تجارب شخصي افراد در تنهايي‌شان باشد، البته

ادامه نوشته

دليل مطالعه دين از منظر روان‌ شناختي

اين، پرسش مهمي است كه پيش از هر چيز، نيازمند پاسخي گويا و قانع كننده است و البته پاسخ آن هم ساده است! در واقع، دين ـ كه در مفهوم وسيع كلمه، مي‌تواند شامل معنويت هم بشود ـ ، قلمرويِ بسيار جذّاب و پيچيده‌اي‌دارد.

ضمن آن که در تعيين و هدايت رفتار افراد آدمي (حداقل آنهايي که به دين اعتقاد دارند، به همان اندازه‌اي که 

ادامه نوشته

انتقادات از نظریه رشد ایمانی فاولر

بیشتر انتقادات وارد شده به کار فاولر بر دو حوزۀ روش شناختی و سوگیری مسیحی ـ غربی نظریۀ وی متمرکز است.

در زمینۀ روش شناختی میتوان به این نکته اشاره کرد که بیش از نیمی از مصاحبه شوندگان شرکت کننده در کار فاولر به جای گزینش از طریق نمونه گیری تصادفی، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند .

دامنۀ سنی شرکت کنندگان بین 3/5 تا 85 سال بود و بیشتر آنها ١٣ تا ٤٠ ساله 

ادامه نوشته

نظریه رشد ایمانی جیمز فاولر

به نظر میرسد ایمان هم مثل بسیاری از جنبه های زندگی، الگویی قابل شناسایی و رشد یافتنی دارد. این الگوی آشکار را می توان برحسب واکنش ها و تفاسیر اخلاقی، شناختی و عاطفی رشد تعیین کرد . نظریۀ رشد ایمانی فاولر یکی از مهمترین مدلهای رشد معنوی ـ مذهبی است که در سی سال اخیر بیان شده است. این نظریه بر مربیان مذهبی، علاقه مندان به مذهب و روانشناسان رشد تأثیر گذاشته است. مدل مراحل رشد ایمانی فاولر، الهام بخش بیش از دویست پروژۀ تحقیقاتی بوده و جاذبۀ این نظریه و بحث ها در 

ادامه نوشته

مراقبت های لازم در تربیت دینی فرزندان

 1- پاسخ درست به سوالات

درک و فهم کودک نسبت به مسائل مذهبی بسیار محدود است و به همین علت او دائما در زمینه های گوناگون به سوال و پرسش می پردازد تا دامنه اطلاعات خود را وسیع تر سازد آن چه مهم است دادن پاسخ به سوالات است که باید درست و قانع کننده باشد موفقیت در این امر بسته به آن است که والدین و مربیان، خود اعتقادات 

ادامه نوشته

روش های تربیتی اسلامی

1. روش محبّت

 یکی ازمهّم ترین، بادوام ترین روش درتربیت دینی به حساب می آید.نگرش مثبت فرزندان نسبت به مذهب ودین ریشه درمهرومحبّت والدین دارد.استفاده ازعواطف، محبّت، نیکوگویی والفت و مهربانی دراین زمینه تأثیر به سزایی دار

2. روش الگویی 

چون پدران ومادران برای کودکان مقدّس هستند وازطرفی کودکان ازوالدین الگووسرمشق می گیرند، نیازاست 

ادامه نوشته

آموزش مفهوم خدا به کودکان

يکي از شرايط اساسي موفقيت در آموزش مفهوم خدا به کودکان و پرورش ديني آنها، آشنايي با فضاي روانشناختي حاکم بر کودک است. پدران و مادراني که قصد دارند کودک خود را با مفاهيم ديني و به ویژه با مفهوم خدا آشنا کنند و به نيازهاي فکري آنها در اين زمينه پاسخ دهند، لازم است ابتدا با برداشتهاي کودکان از 

ادامه نوشته

واژه نامه تعلیم و تربیت دینی

تربیت: تربیت از ریشه «ربو» و باب تفعیل است و در این ریشه معنای زیادت و فزونی می‌دهد  و با توجه به ریشه آن، به معنی فراهم آوردن موجبات فزونی و پرورش است؛ از این‌رو به معنی تغذیه طفل به‌کار می‌رود.

علاوه بر این، تربیت به معنی «تهذیب» نیز استعمال شده که به معنی زدودن خصوصیات ناپسند اخلاقی است. گویا در این استعمال، نظر بر آن بوده است که تهذیب اخلاقی، مایه فزونی مقام و منزلت معنوی است و از این 

ادامه نوشته

تربیت دینی در عصر پست مدرن

در جهان معاصر اصول، مبانی و آموزه‌‌های پست‌مدرن در حال گسترش است. آن‌‌گونه که در عرصه‌‌های مختلفی چون سیاست، هنر، فلسفه، ادبیات و ازجمله تعلیم‌و‌تربیت مسائل تازه‌‌ای را به وجود آورده است. در عرصه تعلیم‌و‌تربیت، پست‌مدرن بیشتر به دنبال نقد تربیت مدرن و به چالش کشیدن آن است.

مكاتب مختلف فكري و فلسفي و همچنين ايدئولوژي‌ها و مذاهب گوناگون در طول تاريخ خصوصيات 

ادامه نوشته

تعلیم و تربیت دینی در سخنان معصومین

یکی از مسئولیت‌های والدین در زندگی، پرورش‌های روحانی و ایمان کودکان است. در نظر اسلام ادب و تربیت فرزندان از تأمین نیازهای جسمانی آنان ارزنده‌تر است. امام علی (ع) می‌فرمود: ما نحل والد ولداً نحلاً افضل من ادب حسن (نوری ، 1408 ، ج 2 ، ص 625). بخشش و تفضل هیچ پدری به فرزندانش بهتر از عطیۀ ادب و تربیت پسندیده نیست. و نیز می‌فرمود: لامیراث کالادب(محمدی ری شهری ، 1363 

ادامه نوشته

راهکارهایی جهت تربیت صحیح دینی

اگر بپذیریم که تربیت دین، متضمن رعایت ساسله مراتب، قوانین و مراحلی است که بر اساس ویژگی‌های سنی و روانی مخاطب انجام می‌گیرد، باید در این زمینه نیز به پی‌ریزی مراحل مشخص در جریان برنامه‌ریزی آموزشی و تربیتی در مدارس اقدام کرد.

بارها از فیلسوفان و مربیان بزرگ، در تبیین مراحل تربیت و معرفی الگوهای آموزشی و اجرایی، 

ادامه نوشته

آسیب شناختی تربیت دینی

1- توجه نداشتن به تناسب مفاهیم آموزشی و تربیتی با مراحل تحول روانی و پایه‌های تحصیلی به شکلی که امر آموزش دینی در این میان یا به صورت تکراری انجام شده که دلزدگی مخاطبان را باعث گردیده و یا بیان آن‌ها به صورت در هم و یا بدون پیوند با مطالب قبلی موجب اختلال در فرایند یادگیری شده است.

2- عدم عنایت برنامه‌ریزان و مولفان کتاب‌های درسی به اصول روان‌شناختی در هنگام تالیف کتاب‌های دینی که 

ادامه نوشته

نظریه رشد هوش پیاژه

پیاژه برای رشد و تکامل هوش پنج مرحله قایل است:

1ـ دورهی حسی ـ حرکتی : از تولد تا 2 سالگی: این دوره با توانایی کودک در ادراک امور ساده و فعالیت‌های جنبشی مشخص می‌شود که به طور خلاصه دوره‌ی هماهنگی و همکاری اعمال حسی و 

ادامه نوشته

ارزیابی انتقادی رویکرد شناختی رشد دینی

ارزیابی‌های زیر ناظر به موارد مهم و مشترک بین تمام نظریه‌ها یا اکثر آنهاست. این موارد مشترک سبب شده که ما مجموعه‌ای از نظریه‌ها را تحت عنوان «رویکردشناختی رشد دینی» قرار دهیم. برای نمونه تفکر سحری یا جادویی به‌عنوان مرحلة اول در تمام نظریه‌ها ذکر می‌شود و ویژگی تفکر سحری به‌منزلة معیار طلایی در تمایز 

ادامه نوشته

نظریه رشد تفکر دینی دیوید الکایند

دیوید الکایند در بین نظریه‌ پردازان حوزة روان‌شناسی رشد دینی، فردی مهم بود؛ چراکه با پژوهش‌هایش روی کودکانی از سنت‌های دینی گوناگون، روش‌های رشدشناختی پیاژه‌ای در باب شناخت دینی را به روان‌شناسان امریکا معرفی کرد. مقالة الکایند که مبتنی بر روش تجربی بود و به مفاهیم نیایشی کودکان می‌پرداخت و تبیین

ادامه نوشته

رویکرد شناختی رشد دینی

تحقیق در زمینة رشد دینی و مراحل آن در قلمرو مطالعات دینی و عرفانی، پیشینه‌ای قوی دارد. در تمدن اسلامی گزاره‌هایی در قرآن و روایات به‌طورصریح یا ضمنی به این موضوع اشاره می‌کند. افزون بر این، بسیاری از مفسران و عارفان بر پایة تجربه‌های سلوکی و پشتوانة گزاره‌های دینی، نظریه‌هایی را دربارة منازل و مراحل رشد دینی ارائه کرده‌اند.

رویکردشناختی رشد دینی، رویکردی است که بر رشد درک مفاهیم دینی و روش تفکر دربارة آموزه‌های دینی در 

ادامه نوشته

درک کودکان و نوجوانان از مفاهیم دینی

انسان در هر راهی که قدم می گذارد ابتدا باید هدف خود را پیمودن این راه مشخص کند تا با در نظرگرفتن هدف ، بتواند مسیر صحیح خود را انتخاب نماید. مهمترین راهی که انسان در پیش روی دارد ، راه زندگی دنیوی است. برای پیمودن صحیح و سعادتمندانه ی جاده ی زندگی باید ابتدا هدف از زندگی را دریابیم تا بعد بتوانیم مسیر صحیحی که ما را به آن هوف می رساند انتخاب کنیم. پرواضح است که هدف از زندگی ، رسیدن به لقای 

ادامه نوشته

تفکر منطقی و تفکر دینی

بر اساس یافته های گلدمن ، تفکر دینی، همکان گونه ها و روش هایی را به کار می گیرد که در سایر زمینه های تفکر به کار می رود. این مساله عقیده ارتباط نزدیک تفکر منطقی و دینی را تایید می کند . از آنجا که در رشد دینی کودک نوعی بهم پیوستگی میان عقل و احساس یا علم و ایمان وجود دارد ، او تنها متناسب با سیر 

ادامه نوشته

تفاوت های فردی و رشد تفکر دینی

در زمینه ی تفکر دینی باید به تفاوتهای فردی کودکان نیز توجه کرد. این تفاوتها بر دو گونه اند:

نخست- تفاوت در سرعت که برخی کودکان در مقایسه با همسالانشان از حدود سنی موردنظر جلوتر و برخی عقب ترند. در این زمینه باید توجه کرد که سن عقلی هر کودک ، موقعیت وی را در سیر تفکر دینی مشخص می کند و کودک هرچه از نظر هوشی از موقعیت بالاتری برخوردار باشد ، توقع ما نیز از او در زمینه ی درک مسایل 

ادامه نوشته

نظریه رشد تفکر دینی هارمز

محققی که پیش از گلدمن به وضوح دوره های مختلف رشد دینی را روشن نموده است، هارمز می باشد. وی از آنجا که احساس می کرد، محتوای عقلانی دین در تجربه ی دینی دخالت کمی داشته باشد ، یک سری روش های غیر کلامی را جهت بررسی دین از دیدگاه کودکان بررسی نموده است.

وی تعداد زیادی از کودکان 3 ساله تا نوجوان تازه بالغ را انتخاب کرد و از آنها خواست خدا یا برترین موجودی را که 

ادامه نوشته

نظریه رشد تفکر دینی پیاژه

پیاژه در سال 1929 تحقیقی را در زمینه ی «چگونگی تفکر کودکان درباره ی دنیای طبیعت» انجام داد. به دنبال آن در سال 1930 تحقیقی را صورت داد که در آن کارکرد مساله «جاندارپنداری» در رشد دینی کودکان مطرح گردید.

او در تحقیق نخست ، نقش «ساخته پنداری» را در زندگی کودکان مورد آزمایش قرار می دهد و از آن به نام

ادامه نوشته

وظايف اساسي در تعليم و تربيت كودكان و نوجوانان

دستاوردهاي روان‌شناختي مكتب شناخت‌گرا در ارتباطات انساني و ديدگاه‌هاي فرهنگي، به‌ويژه نظريه دريافت در ارتباطات جمعي، چند وظيفة اساسي در تعليم و تربيت ديني كودكان و نوجوانان را به دست مي‌دهد كه توجه به آنها مي‌تواند برخي از گره‌هاي مشكلات موجود در برنامه‌هاي ديني را بگشايد:

1. نشانه‌شناسي ديني

نخستين وظيفة اساسي كه در تعليم و تربيت ديني بايد مد نظر قرار داد، شناخت نشانه‌ها و زبان دين

ادامه نوشته

مراحل كلي در تعليم و تربيت ديني كودكان

مي‌توان تعليم و تربيت ديني كودكان را به دو دورة كلي تقسيم كرد:

1. خردسالان 5 تا 9 سال: اگر پايان شش‌سالگي را سن ورود به دبستان بدانيم، اين دوره سال‌هاي اول، دوم و سوم دبستان را دربردارد. به‌‌طوركلي، مي‌توان اين دوره را دوره مذهب خيال‌ پردازي‌ شده ناميد.

درك عقلي خردسالان بسيار محدود است و «احساس» و «خيال»، روش‌هاي آنها در تحقيق و بررسي 

ادامه نوشته

درك كودكان از مفاهيم ديني

در اين بخش به‌طور‌خاص به برداشت‌هاي كودكان از برخي مفاهيم ديني مي‌پردازيم؛ زيرا اگر بخواهيم تعليم و تربيت ديني مناسبي را برنامه‌ريزي كنيم، ناچاريم در دنياي كودكانة دانش‌آموز گام نهاده و از ديد او به دين و معارف آن بنگريم. تصورات كودك از مفاهيم ديني چنان خام و محدود است كه معلم بدون شناخت آنها نه‌تنها در تعليم و تربيت خود موفق نخواهد بود، بلكه به‌جاي تعديل تدريجي آنها، به 

ادامه نوشته