جيمز هيلمن ـ که ادامه‌دهنده کار يونگ در زمينه روان‌شناسي کهن الگويي بود ـ ، تا جايي پيش رفت که اظهار کرد کهن‌الگوهاي يونگ، يعني الگوها يا استعاره‌هاي تصوّرات ما، واقعيت‌هاي بنيادي هستند و هياهويي از چنين تصاوير ذهني و انبوهي از تصويرهاي الهي وجود دارند. اين تصاوير ذهني، خاستگاه دين و اخلاقيات هستند. تا زماني که ما هنوز در تماس با اين تصوّرات ذهني هستيم، در واقع، حاويِ پاسخي از دين نيز هستيم؛ امّا زماني که ما اين تصاوير ذهني را از دست بدهيم، صرفاً به يک سري اصول ارزشي و اخلاقي، مقيّد مي‌شويم.

طبق گفته‌هاي هيلمن، ايمان ديني است که به مضمون‌هاي اين تصوّرات، زندگي مي‌بخشد. وي مانند يونگ، جهت گيري ديني را براي درک و فهم جهان، بي‌نهايته مهم مي‌داند (ويليامز، 1382 ش).