راهکارهایی جهت تربیت صحیح دینی
اگر بپذیریم که تربیت دین، متضمن رعایت ساسله مراتب، قوانین و مراحلی است که بر اساس ویژگیهای سنی و روانی مخاطب انجام میگیرد، باید در این زمینه نیز به پیریزی مراحل مشخص در جریان برنامهریزی آموزشی و تربیتی در مدارس اقدام کرد.
بارها از فیلسوفان و مربیان بزرگ، در تبیین مراحل تربیت و معرفی الگوهای آموزشی و اجرایی، یافتههای متفاوت و نظریههای متنوعی را مطرح کردهاند که هر یک ناظر بر مهمترین عوامل موثر در تغییر رفتار و نگرش مخاطب است (هربارت) برای نخستین بار روش خاصی را مبتنی بر رعایت اصول ومراحل متوالی به معلمان و مربیان برای پرورش مفاهیم تربیتی پیشنهاد کرد. این دانشمند در ابتدا روش آموزش را در چهار مرحله ارائه کرد که بعدها پیروانش مرحله دیگری برآن افزودند و به نام روش (هربارت) معروف شد، عبارتند از :
1- اصل آماده سازی مخاطب
با استفاده از این اصل معلم یا مبلغ میکوشد بین افکار و تجربهها و نگرشهای قبلی مخاطب با افکار و موضوعات تازهای که قصد طرح آن را دارد ارتباط فعالی ایجاد نماید. البته واژه آمادگی در نظریه هربارت و بخصوص در فرآیند آغازگری تبلیغ، فراتر از مضمون پیام است، و شرایط زیر را در بر میگیرد.
الف) آمادگی جسمی، رشد داخلی و زیستی، معطوف به نیازهای زیستی و فیزیولوژیک و سلامت دستگاه عصبی و هورمونی است.
ب) آمادگی روانی، تمرکز حواس، دقت، توجه و ظرفیت ذهنی و ادراکی است.
ج) آمادگی عاطفی، گرایش، علاقه، رغبت پذیرش و مستعد برای دریافت پیام.
د) آمادگی عقلانی، ظرفیت شناختی، قدرت سازماندهی مطالب و سازگاری با ابهامات و تردیدها.
برای هر یک از این اصول می توان یک مثال ملموس و فیزیکی در قالب غذا و فرد گرسنه زد. در مرحله آمادگی فرد با ید گرسنه باشد تا به دریافت غذا تمایل پیدا کند. لذا اگر آمادگی (گرسنگی) نباشد نه تنها ارائه غذا فایدهای ندارد بلکه ممکن است نسبت به غذا احساس تنفر نماید. (سیف ، 1355 ، ص 307)
2- اصل عرضه کردن یا ارائه پیام
در این مرحله صرفا آمادگی جسمی، روانی، عاطفی و شناختی در مخاطب کافی نیست، بلکه رغبتانگیزی و پذیرش عاطفی و ظرفیت ادراکی نیز باید فراهم باشد تا مخاطب به سوی مضمون پیام جلب شود. در مثال قبل غذا برای فردی که گرسنه است و اشتهای او تحریک میشود، فقط کافی است مواد غذایی در برابر او گذاشته شود، دیگر نیازی به اصرار و تحمیل و تلقین نیست.
مشکل اصلی تبلیغات، نا موثر و ناکار آمد بودن آن است که در مرحله اول یعنی ایجاد آمادگی بخوبی انجام نمیگیرد، مانند آن است از فردی که بسیار سیر و اشباع شده از غذا است، بخواهیم انواع غذایی لذیذ و رنگین را صرف کند، پیداست که چنین فردی نه تنها به غذا راغب نمیشود بلکه برعکس هر قدر اصرار بیشتر شود انزجار و تنفر او به غذا بیشتر میشود. این همان کاری است که بعضاً پارهای از مبلغان دینی و مروجان ارزشهای اخلاقی بدون توجه به اشتها و نیاز مخاطب انجام میدهند و نتیجه آن هم وازدگی، نفرت و فرار نسل جوان را به دنبال دارد. ب
ه گونهای که به جای (دین پذیری) (دین گریزی) ایجاد میشود و (تبلیغ) به (ضد تبلیغ) تبدیل میشود بنابر این، پیش شرط تربیت و پیش نیاز تبلیغ اثر بخش و کار آمد، ایجاد اشتها و ترغیب مخاطب به دریافت پذیرش پیام است. به همین خاطر است که عارفان راه کمال و سالکان طریق معرفت، اولین منزل را (طلب) نام نهادهاند، زیرا تا طلب و نیاز نباشد هیچ تلاش و کوششی به ثمر نمیرسد.
سقراط حکیم حدود دو هزار سال پیش این نکته ظرفیت را در باب تعلیم و تربیت یادآور شده است که: (هدف آموزش (تربیت و تبلیغ) ایجاد نیاز به حقیقت در یادگیرنده است و نه ارائه حقیقت) به عبارتی دیگر سقرط میگوید: ایجاد نیاز به حقیقت مهمتر از ارائه حقیقت است همین مطلب را مولوی در قالب شعری زیبا سروده است:
آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست
در طلب زن دائما تو هر دو دست که طلب در راه نیکو رهبر است
(امیل شارتیه) مربی بزرگ فرانسوی گفته است: هنر معلم (مبلغ) گرسنه کردن ذهن مخاطب است، تا مخاطب نخجیر خود را شکار کند.
3- همخوانی و ارتباط معنی دار با پیام
این اصل که به طبع مراحل قبلی ظاهر میشود، مخاطب پس از احساس نیاز و ارائه شدن مطالب، آن را با وجود خویش مرتبط میکند. نظیر فرد گرسنهای که وقتی احساس گرسنگی میکند و غذایی را در برابر او قرار میدهند، او با مواد غذایی احساس همخوانی میکند.
در فرآیند همخوانی و ارتباط، باید نوع غذا، کیفیت، تنوع و اندازه غذا با ظرفیت، نیاز، علاقه و اشتهای مخاطب متناسب باشد و چنانچه این کیفیات با افراط و تفریط و کاستی و فزونی همراه شود آسیبهای ناخواسته بر فرد وارد میشود. لذا معلمان و مبلغان در ارائه مفاهیم تربیتی در این مرحله باید به ویژگیهای یاد گیرنده توجه کافی داشته باشند.
در این اصل مخاطب، مضمون و محتوای پیام را که بر اساس نیاز و رغبت خویش دریافت کرده است با سازههای ذهنی و گرایش عاطفی خود یکی میکند. به عبارتی دیگر محتوای پیام با شخصیت مخاطب یگانه میشود. به همین روال چنانچه پیام مورد نظر با ذهن و نیاز مخاطب هم سنج و همراه شود (درونی) میشود. درونسازی پیام، همان فرآیند جذب و هضم در مفهوم زیستشناختی آن است که مواد ارائه شده در ارگانیسم یگانه میشود. در این مرحله یادگیری عمقی شده و تبدیل به باور و اعتقاد درونی میشود. (همان منبع ، ص 309)
5- کاربرد و تعمیم به موقعیتهای جدید
در این اصل کارکرد بیرونی پیامهای فراگرفته شده در عرصههای مختلف زندگی ظاهر میشود. به عبارت دیگر، مخاطب مطالب درونی شده را به تناسب نیازهای واقعی زندگی خویش بکار میگیرد و از اینکه بین آموختههای ذهنی و نیازهای زندگی خویش رابطه برقرار میکند احساس لذت و موفقیت میکند واز این جاست که محتوای تبلیغ و فرآیند یادگیری لذت بخش و شور آفرین میشود.
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .