رابطه روانشناسی و دین

روان‏شناسى از بدو پيدايش خود، مذهب را به عنوان يكى از موضوع هاى مورد مطالعه خويش برگزيده و همواره پژوهش هاى متعددى در اين زمينه وجود داشته است. با اين حال، موضوع مذهب و چگونگى رويارويى با آن همواره تحت تأثير دو گرايش عمده در روان‏شناسى بوده است.

از يك سو، تحولات نظرى به تغيير ديدگاه ها در اين زمينه انجاميده و دريافت هاى نظرى، چگونگى مفهوم 

 

ادامه نوشته

تحلیل روان شناختی مذهب

در سطح نظرى، روان‏شناسان برجسته جهت‏ گيرى‏ هاى نسبتا متفاوتى در برابر مذهب داشته ‏اند. افرادى چون فرويد بنيان‏گذار مكتب روان ‏تحليل‏ گرى و اليس بنيان‏گذار درمان‏ گرى عقلانى ـ هيجانى نوعى ارزيابى منفى از نقش و تأثير مذهب بر سلامت روان و رفتار انسان ها داشته ‏اند. اما افراد ديگرى چون جيمز، يونگ، آلپورت، مازلو، آدلر و فرام با نگرشى مثبت به مذهب، از تأثيرهاى سودمند اعتقادات 

ادامه نوشته

نظریه صفات شخصیت

نظريه صفات، يكي از نظريه‌هاي رايج در روان‌شناسي شخصيت است. روان‌شناسي صفات به‌طور عمده در دهه‌هاي ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۰ و با كارهاي آلپورت، كتل و آيسنگ رسميت يافت. شايد متمايز‌ترين ويژگي نظريه صفات تأكيد آن بر صفت‌هايي است كه شخصيت فرد را تشكيل مي‌دهد.

در نظريه صفات بر اين نكته تأكيد شده كه شخصيت هر فرد را مي‌توان با توجه به صفات او توصيف كرد . اين نمونه‌اي از همان شيوه‌اي است كه وقتي ما مي‌خواهيم شخصيت كسي را توصيف كنيم، غالباً در 

ادامه نوشته

نظریه شخصیت نراقی و فیض کاشانی

ملامهدي نراقي و ملااحمد نراقي چهار نيروي عقل، شهوت، غضب و وهم را مهم‌ترين عوامل تعيين‌كنندة رفتار انسان دانسته و مانند ارسطو و ابن‌سينا معتقدند كه سلامتي نتيجه اعتدال اين نيروها است. اين دو بزرگوار براي اشاره به حالت اعتدال، اصطلاح «فضيلت» را به كار برده‌اند. از نظر آنان براي هر صفتي حدّ معيني است و تجاوز از آن به سوي افراط يا تفريط، نابهنجار و رذيلت محسوب

ادامه نوشته

نظریه شخصیت غزالی

غزالي، از شخصيت‌هاي برجسته جهان اسلام است. اهميت و برجستگي غزالي در نوگرايي علمي اوست. بررسي آثار غزالي نشان مي‌دهد كه اين دانشمند مسلمان با توجه به دغدغه عجيبي كه نسبت به موضوعات روان‌شناختي داشت، با بهره‌گيري از مباني فلسفي و ديني خود درباره شخصيت انسان، خصلت‌ها و رفتار‌هاي بهنجار و نابهنجار آن سخن گفته است.

به اعتقاد برخي مؤلفان، غزالي اولين نظريه‌پردازي است كه با نگرش به منابع ديني به مطالعه شخصيت 

ادامه نوشته

نظریه شخصیت ابن سینا

ابن‌سينا علاوه بر كتاب‌هاي مفصل فلسفي خود، همچون شفا، اشارات و تنبيهات، در رساله‏هاي ديگري، از قبيل رساله تحقيق الانسان، في القوي النفسانية و ادراكات و في معرفة النفس الناطقة و احوالات، نيز به بيان آراي خويش درباره انسان پرداخته است.

ابن‌سنا، انسان را حقيقتي مشتمل بر نفس و بدن، با اوصاف و ويژگي‌هايي، چون تعقل، تفكّر، ادراك، 

ادامه نوشته

نظریه شخصیت افلاطون

ديدگاه افلاطون (۱۳۷۴، ص۱۱۵ـ۱۱۹)، درباره روان‌ شناسي صفات، نه به صورت يك تعليم خاص؛ بلكه در ارتباط با مباحث اخلاقي و معرفت‏ شناسي او بيان شده است. او انسان را به صورت موجودي طبيعي و به‌ويژه اجتماعي مي ‏داند. از نظر وي، انسان به صورت فردي نمي‏ تواند زندگي كند؛ زيرا داراي نيازهاي فراواني است كه نمي ‏تواند به تنهايي آنها را تأمين كند. حتي در سطح نيازهاي مادي، مانند غذا، مسكن و لباس، يك فرد به سختي مي‏تواند تمام اين چيزها را بدون هر گونه وابستگي به ديگران فراهم

ادامه نوشته

نظریه شخصیت ارسطو

شخصيت به معنايي كه امروزه به كار مي‏رود، مخصوص ادبيات روان‏شناسي است. با اين وجود، مفهوم آن در قالب الفاظ و واژه‌هاي ديگر، در كلمات انديشمندان از حوزه‏هاي علمي گوناگون به كار رفته است. رهيافت ارسطو از شخصيت، همان رهيافت افلاطون است؛ يعني ارسطو از شخصيت سه‌جزئي افلاطون

ادامه نوشته

نظریه چهره شناسی چینی

سال‌هاي سال بود كه چيني‌ها باور داشتند چهره افراد مي‌تواند واقعيت‌هاي پنهان شخصيت‌شان را آشكار كند. شايد چنين تصوري از نظر شما غيرواقعي به‌نظر برسد اما بررسي‌هاي جديد هم نشان مي‌دهد كه پيشاني نوشت آدم‌ها، شخصيت‌شان را هم آشكار مي‌كند. 

فيلسوف‌هاي چيني مي‌گويند 5 عنصر در جهان مي‌تواند زندگي ما را تحت‌تاثير قرار دهد؛ چوب، ، آب، آتش، زمين 

ادامه نوشته

مبانی جمجمه شناسی روانی

اگر در سال ۱۸۵۰ مقاومت در برابر پذيرش اين نظريه هلمهولتز که انتقال عصبى آنى صورت نمى‌گيرد وجود داشت به اين دليل که فکر و نمود بدنى آن همزمان هستند، پس روشن است که باور عمومى مردم زمان ما، که روان را با مغز همراه مى‌دانند در آن موقع مورد قبول عامه واقع نشده بود و حتى موضعى بودن روان در مغز نيز مورد ترديد قرار مى‌گرفت. ليکن در اين زمان نهضتى را مى‌يابيم که تقريباً همزمان با پيشرفت‌هائى بود. هدف اين نهضت اثبات قطعى اين نظريه بود که مغز تنها 'عضو روان' است و قسمت‌هاى مختلف مغز شامل

ادامه نوشته

نظریه شخصیتی بقراط

بقراط حکیم، غیر از نوشتن اصول اخلاقی پزشکی نظریه‌های دیگری هم دارد. به نظر بقراط دنیا از چهار عنصر بیشتر تشکیل نشده است: «خاک، باد، آب، آتش». همچنان به نظر ایشان، این چهار عنصر در بدن آدمیزاد تبدیل می‌شود به اخلاط چهارگانه یعنی خون، بلغم، صفرا و سودا. حالا تا اینجای حرف‌های بقراط چه ربطی داشت به شخصیت؟ قضیه تازه از اینجا شروع می‌شود.

ادامه نوشته

نظریه جمجمه شناسی روانی گال

عقیده قدیمی مبنی بر این که بین خصوصیات جسمانی و ویژگی های شخصیتی فرد ارتباط وجود دارد, بار دیگر در سال ۱۷۹۶ توسط پزشکی به نام فرانس ژورف گال و طی یک سلسله سخنرانی, مطرح شد. پال متولد آلمان بود که بعدا مقیم وین شد؛ یعنی جایی که به کار طبابت و کالبدشناسی مغز پرداخت. در این مجموعه مطالعات بود که او معتقد شد, “ممکن است تفاوت های کالبدشناسی (آناتومیک) میان مغز افراد بتواند تفاوت 

ادامه نوشته

نظریه جمجمه شناسی روانی

آيا برآمدگی پشت سر شما سر نخی از شخصيت درونی شما به دست می دهد؟ اين ايده، زمينه اصلي يک موضوع «شبه علمی» به نام جمجمه‌شناسی روانی (Phrenology) بود که سعی در ارتباط دادن برآمدگی های سر افراد به جنبه‌ های خاصی از شخصيت آنان داشت.
فرنولوژی یا جمجمه شناسی (Phrenology) یکی از حوزه‌ های مطالعاتی جذاب در تاریخ روانشناسی است. به زبان ساده فرنولوژی می‌گوید اگر یک برآمدگی یا فرورفتگی در جمجمه شما وجود داشته باشد

ادامه نوشته

نظریه های جمجمه شناسی درباره هوش

هرچند كه در دوران باستان، فلسفه‌ی قوای ذهنی با تلفیق آن در حیطه‌ی تفاوت‌های فردی به وسیله‌ی افلاطون و شاگردانش در اولویت قرار داشت و به وسیله‌ی فعالیت‌های چشمگیر معبد كونگ فو توآ، بازدهی آن ثابت شده و اقدامات برخی از امپراتوران چین به آن مشروعیت بخشیده بود، ولی هنوز هم مسیر واضح و روشنی برای اندازه‌گیری هوش ترسیم نشده و با وجود اینكه اقدامات اولیه، بستر مناسبی را برای دانشمندان در راستای شناسایی ماهیت، تحول و اندازه‌گیری هوش فراهم كرده بود، اقدامات اندكی در این زمینه در دوران قرون وسطی 

ادامه نوشته

نظریه های دانشمندان اروپایی و آمریکایی درباره روانشناسی چهره

اين دانشمندان به تقسيم بندي اندام، اركـان صـورت و حـالات روحـي و رواني و مطابقت آنها با هم پرداختند. ارتباط ميـان خصوصـيات جسـماني و ويژگي هاي شخصي مجدداً در سال 1796 با نظرية گـال(Gal) (1828-1752) تحت عنوان جمجمه شناسي رواني مطرح شد، از نظر گـال، شـكل و عملكـرد مناطق خاصي از مغز، اطلاعاتي در زمينه ي درون فرد و توانايي ها و تمـايلات ظاهر شده در يك فرد به دست مي داد؛ اما چون ابزار خاصـي بـراي مشـاهده شكل مغز نبود، شكل جمجمه را راه حل قـرار داد. اين نظريه مي توانست، به عنوان تفكر اوليه، مبناي 

ادامه نوشته

نظریه سنخ شناسی کرچمر

در ابتــداي قــرن 19 ،پزشــك آلمــاني بــا نــام ارنســت كرچمــر (1964-1888) نظريه اي با عنوان «سنخ شناسي» مطرح كـرد كه نسبت به ديدگاه گال اعتبار بيشتري داشت. از نظر كرچمر سـاختار بـدن، فيزيولوژي شخصيت را تعيين مي كند. كرچمر افراد را به چهار سنخ بدني تقسيم كرد و براي هر دسته ويژگـي هـاي جسماني، رواني و رفتاري

ادامه نوشته

نظریه های اندیشمندان اسلامی درباره روانشناسی چهره

با نگرشي قياس گونه به يكي از تقسيم بندي هاي غزالي مي توان نشانه هـايي از روانشناسي چهره در افكار او يافت. غزالي با تقسيم علـوم بـه دو دسـته، علوم مكاشفه (علوم نظري) و علوم معامله (علوم عملي) نشان مي دهد كه ميان كنش هاي رواني و كنش هاي بـدني انسـان پيونـد و ارتبـاطي وجـود دارد و مجموعه اي از اين دو، فعاليت انسان را شكل مي دهد. موضوع هاي روانشناسـي در برخي از آثار غزالي گاه مطالعه و بررسي حقيقت و جوهر نفـس اسـت و گاه مطالعه اعمال و اوصاف و آثار قلب كه نشان دهنده ارتبـاط ميـان اعمـال 

ادامه نوشته

نظریه های دانشمندان یونانی درباره روانشناسی چهره

نظريه بقراط مبتني بر انديشه آريائيان هند و ايران است كه بيماري هـا و تغيير رفتار فرد را حاصل فزوني يكي از چهار مايع (خلط) اصلي بدن مي دانـد. مانند: غلبه خون : خوشبيني، كم عمق بودن فعاليت ذهني، غلبه صفرايي سـياه : سودايي، غمگيني.

از طرف ديگر ارسطو به روانشناسي چهره نگاهي فلسفي و كلي دارد و جنبة پزشـكي آن را مـد نظـر نمي گيرد. او معتقد به ارتباط و پيوند جوهري و ماهوي و ذاتي ميان نفـس و بدن است، نفس از نظر ارسطو عبارت از صورت 

ادامه نوشته

نظریه ناهماهنگی شناختی

مفهوم هماهنگی در رفتار انسانی، گسترش مفهوم عام هماهنگی از دنیای فیزیکی به حوزه رفتار انسانی است.برخی نظریه‌پردازان عقیده دارند که انسان‌ها به‌شیوه‌های متعددی، برای هماهنگی میان نگرش‌ها و رفتار‌ها، در درک و تصور ما از دنیا و حتی در رشد، کوشش می‌کنند. در واقع انسان‌ها می‌کوشند تا دنیای خود را 

ادامه نوشته

اصول تربیت دینی هربارت

اگر بپذیریم که تربیت دین، متضمن رعایت ساسله مراتب، قوانین و مراحلی است که بر اساس ویژگی‌های سنی و روانی مخاطب انجام می‌گیرد، باید در این زمینه نیز به پی‌ریزی مراحل مشخص در جریان برنامه‌ریزی آموزشی و تربیتی در مدارس اقدام کرد.

بارها از فیلسوفان و مربیان بزرگ، در تبیین مراحل تربیت و معرفی الگوهای آموزشی و اجرایی، یافته‌های متفاوت و نظریه‌های متنوعی را مطرح کرده‌اند که هر یک ناظر بر مهمترین عوامل موثر در تغییر رفتار و نگرش مخاطب

ادامه نوشته

نظریه رشد دینی رونالد گلدمن

سال‌های بسیاری است که عموم معلمان پذیرفته‌اند، مواد درسی باید متناسب با سن و درک دانش‌آموزان باشد، اما وقتی نوبت به تعلیمات دینی می‌رسد، معمولاً این نکته فراموش می‌‌شود. در حدود یک قرن است که نویسندگان کتب و مقالات در زمینه‌ی آموزش دینی، به معلمان توصیه می‌کنند که درباره‌ی تناسب مواد آموزشی خود با ظرفیت‌های روانشناختی دانش آموزان بیندیشند، ولی تنها در دهه‌ی 1960 بود که رونالد گلدمن، تحقیقات 

ادامه نوشته

نظریه  رشد دینی هارمز

محقق دیگری که بوضوح دوره‌های مختلف رشد دین را روشن نموده است، هارمز می‌باشد. وی از آن جا که احساس می‌کرد محتوای عقلانی دین در تجربه‌ی دینی دخالت کمی داشته باشد، یک سری روش‌های غیر کلامی را جهت بررسی دین از دیدگاه کودکان طرح‌ریزی نمود. وی تعداد زیادی از کودکان 3 ساله تا نوجوان تازه بالغ را انتخاب کرد و از آنها خواست خدا یا برترین موجودی را که فکر می‌کنند وجود دارد، تصور کنند و سپس به

ادامه نوشته

نظریه رشد دین از نظر پیاژه

پیاژه در سال 1930 تحقیقی صورت داد که در آن مسأله (جاندار پنداری) در رشد دینی کودکان را مطرح کرد در تحقیق نخست پیاژه نقش « ساخته پنداری » را در زندگی کودکان مورد آزمایش قرار می‌دهد و از آن به نام « تلقی کودک از اشیاء به عنوان محصول خلقت بشری » تعبیر می‌نماید. منظور پیاژه از به کارگیری لفظ بشر هم خدا به عنوان یک بشر قدرتمند است و هم قدرت بشری که کودک به آن کیفیت‌های روحانی را نسبت می‌دهد. پیاژه، 

ادامه نوشته

ماهیت علم تربیت دینی

اساساً حفظ دین به عنوان زیربناي اعتقادي جامعه و تداوم فرهنگ دینی، مستلزم توجه به کیفیت تعلیم و تربیت است؛ چرا که تربیت واقعی و همه جانبۀ انسان وقتی حاصل می شود که آدمی مطابق دستورهاي دینی در زندگی رفتار کند .

علم تربیت دینی شامل مجموعۀ اعمال عمدي و هدفدار، به منظور آموزش گزاره هاي معتبر یک دین به افراد دیگر است؛ به نحوي که آن افراد در عمل و نظر، به آن آموزه ها متعهد و پایبند شوند. بنابر این، علمی طبیعی یا 

ادامه نوشته

تعریف علم دینی

از بررسی پژوهش هاي تجربی و دستاوردهاي علمی در بستر تاریخ علم آشکار می شود که مفاهیم علمی صرفاً برگرفته از طبیعت نیستند و مفاهیم نظري و مابعد الطبیعی در نظریه هاي علمی کاملاً نفوذ دارند. اهداف علمی پژوهش گران و نگرش کلی جهان بینی آنان در نحوه شکل گیري علم تأثیر می گذارد؛ زیرا اهداف علمی دانشمندان، نوع پرسش هاي نظري آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و با توجه به جهان بینی و فضاي ذهنی رایج 

ادامه نوشته

تعلیم و تربیت به عنوان علم مستقل

در میان اندیشمندانی که در حوزه تعلیم و تربیت فعال اند، در علمیت تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش، به عنوان یک علم مانند دیگر علوم، البته با ویژگی هاي مربوط به خود، اختلاف نظر وجود دارد. هر علمی سعی دارد تا قلمرو خود را مشخص، موقعیت ها و واقعیت هاي مربوط را بیان و قوانین حاکم بر آن را کشف کند.

در قرن نوزدهم، فعالیت هایی در زمینۀ علمی کردن تعلیم و تربیت صورت گرفت، ولی چندان قانع کننده نبود. تا 

ادامه نوشته

رابطه دین و تربیت

تعلیم و تربیت در زندگی بشر، مهمترین و اساسی ترین جنبۀ زندگی است؛ به گونه اي که هر گونه اعوجاج و انحراف در آن، باعث انحراف در همۀ امور زندگی می شود. توانایی هاي انسان در زندگی، بروز و ظهور پیدا می کند و انسانیت انسان تحقق می یابد.

در اسلام به این موضوع مهم توجه بسیار شده و قواعد مناسبی براي رشد انسان تعیین شده است. هدف 

ادامه نوشته