تعلیم و تربیت در زندگی بشر، مهمترین و اساسی ترین جنبۀ زندگی است؛ به گونه اي که هر گونه اعوجاج و انحراف در آن، باعث انحراف در همۀ امور زندگی می شود. توانایی هاي انسان در زندگی، بروز و ظهور پیدا می کند و انسانیت انسان تحقق می یابد.

در اسلام به این موضوع مهم توجه بسیار شده و قواعد مناسبی براي رشد انسان تعیین شده است. هدف غایی در تربیت اسلامی، پرورش انسان مقرّب الهی است که شاکلۀ دینی در وجود او به طور کامل شکل بگیرد و رفتارهاي دینی ریشه دارتر از او سر بزند. فلسفۀ خلقت بشر را نیز در همین نکته می توان یافت که خداوند، انسان را براي این آفرید که او به وسیلۀ تربیت صحیح، کمال یابد و به سر منزل مقصود برسد. با علم به این هدف غایی، تربیت دینی اهمیت و جایگاه خاصی پیدا می کند.

بحث ارتباط دین و تربیت از دیرزمان همواره مورد توجه بوده است. نگاه به تربیت از زاویۀ دین و حاکمیت، نوعی آرمان خواهی در مکاتب تربیتی قرون گذشته و یگانه شاخصۀ غیر قابل تردید بوده است؛ تا جایی که هرگز احساس تقابل میان دین و تربیت نمی شده است.

اما پس از غرور حاصل از خیزش انسان به سوي علم تجربی و وانهادن جانب دین، این امر با سؤال جدي مواجه شد؛ تا جایی که پس از رنسانس و در حدود نیمه هاي قرن اخیر، بسیاري از مکاتب تربیتی و رویکردهاي موجود، بحث از دخالت دین در تربیت و ارتباط آن دو با یکدیگر را به عنوان یک امر حاشیه اي تلقی کردند.

لزوم نگاهی دوباره به آموزه هاي دینی و بازخوانی مجدد آن مطابق با تغییرات جهان امروز از یک طرف و گرایش انسان دردمند و خسته از دستاوردهاي فرهنگی فنّاوري و دلبستگی هاي دینی و آرمانی از طرف دیگر، موجبات توجه دوباره به این بحث را فراهم کرده است.

در این راستا، دستیابی به یک نظام کارامد تعلیم و تربیت در کشوري همچون جمهوري اسلامی ایران که از تمدنی کهن برخوردار بوده و عقاید و ارزش هاي اسلامی در آن حاکم است، مستلزم بررسی تناسب اصول این نظریه با عقاید و ارزش هاي ملی و اسلامی و در نهایت، تلاش روشمند براي تدوین نظری هاي کارامد در عرصۀ تعلیم و تربیت است. از این رو، آگاهی دقیق و عمیق از معارف اسلامی و بهره گیري از آن در پژوهش، بازنگري و بومی سازي مبانی و مسائل علوم انسانی، از جایگاه ویژه اي برخوردار است که در این میان، بحث مفهوم سازي علم تربیت دینی، از موضوعات مهم در مجامع پژوهشی به شمار می آید.

توجه به زیرساخت هاي موضوع مورد بحث و عوامل جانبی آن، دقتی در خور توجه را می طلبد و آنچه در این باب اهمیت ویژه اي دارد، وضوح مفهوم و آشکار کردن جوانب آن است. در این میان، آنچه می تواند تمامی مراحل یاد شده را جهت دهی کند، مسائلی است که جامعۀ عصر حاضر و آینده با آن رو به روست و انتظار دارد که نهاد تعلیم و تربیت، افرادي را پرورش دهد که بتوانند از عهدة حل مسائل برآیند. بنابر این، بحث از اینکه تعلیم و تربیت چگونه باید مفهوم پردازي شده و چگونه صورت گیرد تا به هدف اصلی خود که تربیت انسان مؤمن است نایل آید .