نقد فیلم با رویکرد روانکاوانه لکان

كاپلان معتقد است كه روانکاوی در نقد فیلم، به مثابه فرآیندي ویژه یا مجموعه ای از فرایندهاست که منتقدان ادبی یا فیلم از آن به عنوان گفتمانی براي توضیح فرایندهای متنی و موقعیت خواننده - مخاطب در مقابل متن، بهره مي برند. کاربرد روانکاوی در نقد فیلم و به ویژه کاربرد مفهوم نگاه در تحلیل تجربه فیلمی که « مخاطب » از سر می گذراند، به دهه های 1960 و 1970 میلادی برمی گردد که تا امروز ادامه دارد. در این مطالعات، آراء روانکاو و زبان شناس فرانسوی، ژاک لکان مورد توجه است که تشکیل روان را با تمثیل سازی از نگاه و تصویر ( آینه ) توضیح می دهد.

ادامه نوشته

نقد روانکاوانه فیلم و ابژه غایب ژان لکان

تصویر در فرهنگ های مختلف، احساسات و تعابیر متفاوتی برمی انگیزد و به همین دلیل کارکردهای متفاوتی دارد. برای نمونه به زعم عده ای، تصویر و شمایل، کارکرد درمانی دارد. آن ها این درمان را واقع یساختن عنوان می کنند‌ ؛ به این معنا که ما همگی « اسیر توهماتی درمورد خودمان، روابط مان، جهان و خدا هستیم و به این دلیل، نیاز به درمان نفس ها و رفتارهای مان داریم » . تمثال ها، از جمله شمایل مقدسین، این نیاز درمانی را با واقعی ساختن ما و آن ها برآورده می سازند .
در روانکاوی، واقعیت جهان با تصویر آن پیوند تنگاتنگی دارد؛ چراکه هر دوی آنها ساختگی هستند و ساختمان زبانی دارند. از آنجا که آگاهی با ورود به سامان

ادامه نوشته

ذهن آگاهی

ذهن آگاهی شکلی از مراقبه است که ریشه در تعالیم و آئین مذهبی شرقی خصوصاً بودا دارد و به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، رفتار، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می شود که در آن دو عنصر اساسی حضور در زمان اکنون و قضاوت نکردن ارزش بالایی دارد.
این دو عنصر اساسی در مورد رخدادها ، کنش ها و واکنش ها نقش اصلی را بر عهده دارد. به عبارتی توانایی شناسایی دقیق هیجان های خود و آگاهی از آنها به هنگام تولید و همچنین کنترل تمایلات خود در نحوه واکنش به اوضاع و افراد مختلف را ذهن آگاهی گویند.

ادامه نوشته

نگاهی به برخی از مفاهیم روانکاوی با دیدگاه عصب شناختی

هسته مرکزی روانکاوی این نظریه است که ما از بیشتر زندگی روانی مان ناآگاه هستیم، امّا دیدگاه های شناختی و بیولوژیک چگونه این ناخودآگاهی را تعیین می کنند؟ نظام های مختلف حافظه در عین حال که نسبتاً مستقل از یکدیگرند، در وضعیتی یکپارچه عمل می کنند.

یکی از اولین تقسیم بندی هایی که در مورد این نظام های نسبتاً مستقل حافظه انجام شد، تقسیم حافظه به دو حافظه کلامی و حرکتی می باشد.
محتوای حافظه کلامی (همانند تصورات واقعه یا اطلاعات) که می تواند وارد

ادامه نوشته

انکار حقیقت به استراتژی ناگزیر دفاع "من "

حقایقی که سازمان "من" با آنها مواجه می گردد، قطعاً شامل تضادها و تعارض های دامنه داری خواهند بود. این حقایق و واقعیت ها امکان همزیستی مسالمت آمیز با یکدیگر را در همه شرایط نخواهند داشت. زیرا همواره حقیقتی، حقیقت دیگر را نقض می کند. سازمان "من" که مکلف به برقراری تعادل و حل و فصل تعارض هاست ناچار باید بخشی از این حقایق را نادیده گرفته و به بیانی روشن تر باید آنها را از سطح آگاهی خویش رانده و انکار نماید. بنابراین انکار منطق ساختاری من برای دفاع در برابر عدم تعادل است.

ادامه نوشته

سیر مراحل رشد و تکامل مکانیزم های دفاعی من

من از دل نهاد زاییده می شود، تا بتواند به نهاد لذت جو و خیال پرداز در میدان زندگی واقعی کمک کند که غرایز ارضاء شوند. امّا واقعیت های محیط، جولان غرایز را محدود می سازند و نهاد هیچ محدودیتی را نمی فهمد. نخستین درگیری ها اینجا آغاز می شوند. "من" باید بتواند طرفین را آشتی دهد تا تعادل برقرار بماند. امّا زمانی که تناقض ها و تعارض ها شدت می گیرند، تدبیر "من" برای مصالحه کارگر نیفتاده و اینجاست که مکانیزم های دفاعی وارد عمل می شوند تا با فریب و تحریف واقعیت، از پیشرفت ناهنجاری جلوگیری کنند.

ادامه نوشته

مکتب روانکاوی : انقلابی در نگاه به ماهیت انسان

بدون تردید، در تاریخ تمدن بشری، مهمترین جستجوی انسان، تلاش برای شناخت واقعیت خودش بوده است. توسعه علوم مختلف انسان شناسی و ناگزیر هستی شناسی، نتیجه همین کنکاش بی پایان و بی انجام بوده و هست. حتّی می توان پذیرفت پیشرفت بسیاری از علوم دیگر نیز، مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به میزان توفیق آدمی در درک بهتر ساختار حیرت انگیز و خارق العاده خویش می باشد.

به همین مناسبت، اگر نگاهی از بالا به گستره عظیم دستاوردهای علوم مختلف بشر در حوزه انسان شناسی بی اندازیم، با واقعیتی تکان دهنده

ادامه نوشته