تصویر در فرهنگ های مختلف، احساسات و تعابیر متفاوتی برمی انگیزد و به همین دلیل کارکردهای متفاوتی دارد. برای نمونه به زعم عده ای، تصویر و شمایل، کارکرد درمانی دارد. آن ها این درمان را واقع یساختن عنوان می کنند‌ ؛ به این معنا که ما همگی « اسیر توهماتی درمورد خودمان، روابط مان، جهان و خدا هستیم و به این دلیل، نیاز به درمان نفس ها و رفتارهای مان داریم » . تمثال ها، از جمله شمایل مقدسین، این نیاز درمانی را با واقعی ساختن ما و آن ها برآورده می سازند .
در روانکاوی، واقعیت جهان با تصویر آن پیوند تنگاتنگی دارد؛ چراکه هر دوی آنها ساختگی هستند و ساختمان زبانی دارند. از آنجا که آگاهی با ورود به سامان