رضايت زناشويي از ديدگاه شناخت گرايان و نظریه عقلانی - عاطفی

از زمكاني كه الگوي تفكرات شناختي توجه بسياري از درمانگران فردي را در طول چهل سال گذشته به خود معطوف كرده است بسياري از درمانگران خانواده و ازدواج از روش درمان شناختي در معالجات خود استفاده كردند . در دهه‌هاي قبل از آن بسياري از كارآموزهاي خانواده درماني و ازدواج درماني به دليل استفادة ابتدايي و اوليه از روش شناختي در درمانهاي انفرادي و مسائل مختلف از جمله آشفتگي هاي روان‌شناختي مانند افسردگي و اضطراب با تكنيك درمان شناختي بيگانه بودند . نتيجتاً تركيب شناختي و نقش اجزاء آن در پريشاني هاي ارتباطي در ادبيات روان شناسي پيشرفت بزرگي محسوب گرديد. الگوي تفكرات شناختي علاوه بر سازگاري زوجين ثابت مي كند كه بازتابهاي رفتاري و احساسي هر يك از اعضاء خانواده يا تجربيات حاصل از زندگي زناشويي به سهم خود بوسيله درك فرد فرد اعضاء از معاني زندگي مشترك معين مي شود . 

ادامه نوشته

انواع ازدواج رضايت بخش

اين رابطه تقريباً فرضي است . اين رابطه تنها در بين زنان و مردان مسني كه مدت سه سال بيشتر از ازدواجشان مي گذرد يا در بين كساني كه پس از يك دوره بيوه شدن به تازگي ازدواج مجدد كرده اند ، و در بين كساني كه بچه ندارند يا بچه هايشان بزرگ شده و در خانه هاي خودشان زندگي مي كنند ، وجود دارد .  ازدواج رضايتبخش - پايدار نهايت همكاري را نشان مي دهد كه احتمالاً اين مسئله از طريق صميميت خيلي نزديك و مناسب دو همسر حاصل شده است . در چنين ازدواجهاي زمينه هاي خانوادگي بايد به قدر كافي يكسان باشند تا هر كدام از همسران بتواند به وضوح علائم ديگري را بخواند و به نوبه خود پيامهاي روشن و واضح به ديگري بدهد . و اين ارتباط موثر باعث بوجود آمدن اعتماد مي شود . با اعتماد ، پذيرش تفاوتهاي يكديگر حاصل مي شود . آنان به تفاوتها به عنوان نشانه‌اي از تنوع سلايق مي نگرند نه عنوان نشانه اي از رابطه خصومت آميز .

ادامه نوشته