آشنایی با روانکاوان : هانا سگال

هانا ماریا سگال ( Hanna Segal ) روانکاو و از پیروان ملانی کلاین ، در سال 20 آگوست 1918 در لودز لهستان زاده شده و در 5 ژوئیه 2011 در لندن از دنیا رفت . او با نام هانا پوزنانسکا ، در خانواده ای بسیار فرهنگی در لهستان متولد شد . پدرش چسلاو یک وکیل دعاوی منتقد هنری و سردبیر روزنامه بود . در ایام کودکی ، ایزابلا مادر هانا ، به سان یک بانوی بورژوای معمولی سپری می کرد اما وقتی زندگی به سراشیب افتاد ، قدرت و تدبیر او آشکار شد . از دست دادن خواهرانش در کودکی از جمله نخستین ضربه‌های بزرگی بود که بر وی وارد شد. او می‌گفت که در خانه کودکی تنها بود و این امر او را به مدرسه جذب می‌کرد. خانواده او در 13 سالگی هانا به ژنو نقل مکان کردند که این جا به جایی برای وی فرصتی جهت آشنایی با فرهنگ و نظرگاه‌های سیاسی گوناگون ایجاد کرد. در آن مقطع وی فروید را به تمامی مطالعه کرد . او تا اواخر دوران نوجوانی خود از پیش تمام آثار فروید را که به زبان لهستانی ترجمه شده بود خوانده بود . سایر تاثیرات فکری اولیه شامل ولتر ، روسو ، مونتانی ، شوپنهاور ، نیچه ، پروست و پاسکال بود . او با دیدن فقر و فقدان آزادی سیاسی به حزب سوسیالیست لهستان پیوست و تعهد او به جناح چپ در سراسر عمرش ادامه یافت . روانکاوی به گفته ی او « یک موهبت الهی » بود ، چرا که راهی برای ترکیب عمیق ترین علایق فکری خود با میل به کمک به مردم در آن پیدا کرد .

ادامه نوشته

نظریه روانشناسی زبان دیوید اینگرام

پژوهشگراني از جمله برنارد اسپولسكي ( Bernard Spolsky ) ، دیوید اينگـرام ( David Ingram ) ، پیتر اسـترونس ( Peter Strevens ) و هانس هاینریش اشـترن ( Hans Heinrich Stern ) الگوهاي زبان آموزي را ارائه دادند تا در آموزش زبان رابطة ميان زبانشناسـي، روانشناسي، جامعه شناسي و علوم تربيتي را مشخص كنند (زندي،1391 ،ص 17-26 ) . درك رابطة بين اين علوم و آموزش زبان در زبانشناسي آموزشي نيـز از مسائل كليدي است. بسياري از نظريه پردازان زبانشناسي از جمله اينگرام ( ١٩٧٤ ) زبان را به نظام هاي، گوش كردن ( دريافتي ) ، سازماندهي ( تركيبي - واسطه اي ) و صـحبت كـردن ( بيـاني ) طبقه بندي كرده اند و اين نظام ها نشان دهندة چگونگي كاربرد و درك زبان هستند و بسـياري از فعاليتهاي زباني دو نظام گوش كردن و صحبت كردن را در بردارند.

ادامه نوشته

نظریه های روانشناسی زبان ژان برکو گلیسون

ژان برکو گلیسون ( Jean Berko Gleason ) متولد 1931 در کلیولند اوهایو ، یک روانشناس زبان و استاد برجسته در گروه علوم روانشناسی و علوم مغزی در دانشگاه بوستون است ، که سهم اساسی در درک صحیح فراگیری زبان در کودکان ، آفازی ، تفاوت های جنسیتی در توسعه زبان و تعاملات والدین و فرزندان داشته است . ژان برکو گلیسون همسر اندرو ماتی گلیسون ( 4 نوامبر 1921 تا 17 اکتبر 2008 ) ریاضیدان می باشد . آنها در ژانویه 1959 ازدواج کرد ، که در یک مهمانی با حضور موسیقی آنها ملاقات کرده بودند . آنها سه دختر داشتند. گلیسون آزمون Wug را ایجاد کرد که در آن به کودک تصاویری با نام های مزخرف نشان داده می شود و سپس از وی خواسته می شود تا اظهارات مربوط به آنها را تکمیل کند و از آن برای نشان دادن این که حتی کودکان خردسال دارای دانش ضمنی از ریخت شناسی زبانی هستند ، استفاده می کند . من ( Men ) و راتنر ( Ratner ) نوشته اند که "شاید هیچ نوآوری غیر از اختراع دستگاه ضبط صوت چنین تأثیر غیرقابل وصفی در زمینه تحقیقات زبان کودکان نداشته باشد" ، بسیار اساسی برای آنچه [روان شناسان] می دانند و انجام می دهند به طوری که به طور فزاینده ای در ادبیات عامه بدون انتساب به ریشه های آن ظاهر می شود."

ادامه نوشته

آشنایی با روانکاوان : ویتوریو لینگیاردی

ویتوریو لینگیاردی ( Vittorio Lingiardi ) متولد 10 اکتبر 1960 در میلان ، روانپزشک و روانکاو ایتالیایی ، استاد کامل روانشناسی پویا و مدیر سابق برنامه تخصصی روانشناسی بالینی (2006-2013)، دانشکده پزشکی و روانشناسی، دانشگاه ساپینزای رم ، ایتالیا است. او با نانسی مک‌ویلیامز ویرایش دوم کتابچه راهنمای تشخیصی روان‌دینامیک ، PDM-2 را انجام داده است ( Gilford Press ، 2017). او عضو انجمن بین‌المللی روان‌شناسی تحلیلی (IAAP)، انجمن بین‌المللی روان‌کاوی رابطه‌ای و روان‌درمانی (IARPP)، انجمن تحقیقات روان‌درمانی (SPR)، فصل ایتالیا (SPR-it) و انجمن روان‌شناسی ایتالیا (AIP) است. بخش بالینی و دینامیک). او همچنین عضو کمیته راهبری ارزیابی تناسب برنامه‌های آموزشی روان‌درمانی، وزارت آموزش، دانشگاه و تحقیقات ( MIUR ، ایتالیا) و کمیته علمی پورتال LGBT وزارت فرصت‌های برابر ریاست جمهوری و شورای وزیران (UNAR، دفتر مبارزه با تبعیض، ایتالیا) است .

ادامه نوشته

نظریه بنیادهای اخلاقی

نظریه بنیادهای اخلاقی از جمله نظریات اخیر درباره قضاوت اخلاقی در حوزه شناخت اجتماعی است. این نظریه، شش بنیادِ مراقبت، انصاف، وفاداری، اطاعت، تقدس و آزادی را زیربنای دغدغه های اخلاقی شمرده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های این بنیادها در ذهنیت اخلاقی فرهنگ ایرانی و مقابله آن با یافته ها و پیش بینی های خارجی، از جمله مجادله اخیر دو نظریه پرداز این حوزه، گراهام و جنوف -بالمن، انجام شده است. نظریه مبانی اخلاقی یک نظریه روانشناسی اجتماعی است که قصد دارد ریشه‌ها و تنوع در استدلال اخلاقی انسان را بر اساس بنیادهای ذاتی و مدولار توضیح دهد. این نظریه اولین بار توسط روانشناسان جاناتان هایت ، کریگ جوزف و جسی گراهام، بر اساس کار انسان‌شناس فرهنگی ریچارد شودر پیشنهاد شد. و متعاقباً توسط گروه متنوعی از همکاران توسعه یافت و در کتاب ذهن درستکارهایت رواج یافت.

ادامه نوشته

نظریه قلمروی اجتماعی - شناختی اخلاق

بخش قابل توجهی از مطالعات روان‌شناسی به مطالعه پدیده‌های اخلاقی (قضاوت اخلاقی، رفتار اخلاقی و ...) اختصاص دارند. از جمله نظریه‌های متأخر در این حوزه، « نظریه قلمروی اجتماعی ۔ شناختی » است. این نظریه که از نگاه انتقادی به دیدگاه‌های لارنس کلبرگ شکل گرفته، امروزه با طیف وسیعی از مطالعات تجربی حمایت می‌شود. در اوایل دهه 1970 م، بررسی هاي طولی گروه تحقیقاتی کلبرگ، بی نظمی هایی را در تـوالی مراحل نشان دادند. محققانی که به چارچوب کلبرگ متعهد بودنـد، تـلاش کردنـد تـا ایـن نظمی بی ها را از طریق تعدیل در توصیف مراحـل توجیـه کننـد، امـا سـایر نظریـه پـردازان دریافتند که اقدام گسترده براي حل داده هاي خلاف قاعده، مستلزم تعـدیل هـاي اساسـی در خود تئوري است. یکی از ثمر بخش ترین خطوط تحقیقاتی، تئوري قلمرویی الیوت توریل و همکارانش بوده است.

ادامه نوشته