در نظریه عمومی جرم (1990)، گاتفریدسون (Gottfredson) و هیرشی برخی از اصول اظهار شده در نظریه کنترل اجتماعی را با تلفیق مفاهیم کنترل با نظریه های زیست اجتماعی، روان شناختی، فعالیت های روزمره و انتخاب منطقی، نوسازی و مجدداً تعریف کردند. مايكل آر. گاتفردسون و تراويس هيرشي در سال ۱۹۹۰، نظريه‌ي عمومي جرم ( General Theory of Crime ) را مطرح كردند. اين نظريه‌ي كنترل، در مقايسه با آنچه بيست سال قبل توسط هيرشي ارائه شده بود، پالوده‌تر و كامل تر بود. در نهايت، اين نظريه‌ي سودمندگرايانه به آنجا رسيد كه پيشنهاد كرد كه كنترلِ خود يك مفهوم كلي است كه تمام حقايق شناخته شده در باره‌ي جرم را مي‌توان حول آن جمع كرد (گاتفردسون و هيرشي، ۱۹۹۰‌:۸۵).