نظریه های فمینیستی جرم شناسی
به اعتقاد فمینیستهای تجربهگرا جای زنان در تحقیقات جرمشناسی خالی است و اصولاً دانش جرمشناسی یک دانش مرد محور است. لذا در بررسی بزهکاری و همچنین فرایند رسیدگی کیفری تنها به مردان توجه میشود. فمینیستهای تجربی با توسل به تحقیقاتی که بر روی زنان بزه دیده انجام دادند، بر آن شدند تا زنان را از تحقیقات کلیشهای خارج ساخته و به جرم شناسی جنبهی بیطرفانه بخشند. آنها در این جهت مطالعات خود را به مقولات آماری همچون نرخ بزهکاری و بزه دیدگی زنان، تأثیر نژاد، طبقه و سن زنان در فرایند کیفری و بالاخره نوع کیفر زنان به ویژه کیفر حبس منحصر نمودند. چنانکه به عنوان مثال در تحلیل فمینیستها از کم بودن نرخ بزهکاری زنان، نقش آنها در خانه، و دوران حاملگی و به تبع آن تربیت فرزند از علل اساسی محسوب میشود. به نظر « فرانسیس هیدنسون » زنان به عنوان مادر یا همسر، کمتر به عنوان ناقض هنجارهای اجتماعی مطرح میشوند؛ زیرا تعهد نقشهای مادری و همسری آنها را سخت به خانواده و جامعه پایبند میسازد ( نگایر ، 1997 ).