هدف اصلی فوکو در تاریخ جنسیت، بیان تاریخ اخلاق جنسی، کنکاش­های جنسی و باورهای مذهبی یا علمی درباره رفتار و آداب جنسی نیست، بلکه کنکاش در پدیده­ای است که با ذهنیت و قدرت پیوندی نزدیک دارد. به همین جهت، او جنسیت را کارمایه طبیعی انسان برای تولید مثل یا کسب لذت نمی­داند. به نظر فوکو، جنسیت منظومه­ای اتفاقی از گفته­ها، رفتارها و مضامینی است که در عصر حاضر آدمیان را در چنبره مناسبات قدرت و گفتمان قرار می­دهد. به دیگر سخن، جنسیت عبارت است از راهبردی در جهت اداره، تولید و نظارت بر اندام آدمیان و مناسبات اجتماعی آنها است. به عبارت دیگر، در فرهنگ مدرن جنسیت به صورت اهرمی برای چیرگی بر وجود انسان­ها به کار می­رود. فوکو مدعی است که آدمیان به زعم خود، خود را از سلطه الگوهای جنسی و اخلاقی قدرت قدیم آزاد می­سازند؛ اما غافلند از آنکه در دام الگوهای قدرت تازه افتاده ­اند.