نظریه عشق روزبهان بقلی شیرازی
در نظر و زبان روزبهان بقلی، عشق از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است، و کمتر واژهای به اندازه عشق و مشتقات آن در آثار او تکرار شده است. علیرغم دو قرن فاصلة زمانی بین روزبهان و دیلمی، روزبهان از تعریفهایی که قبل از وی در باب سرشت عشق ارائه شده، فراتر نرفتهاست. وی با اینکه تحت تأثیر دیلمی به اختلاف مشایخ بزرگ عرفان در باب جواز عشق به خداوند اشاره کرده، اما برخلاف دیلمی که در محدودة مفهومی واژة «محبت» باقی ماندهاست، از این محدوه فراتر رفته، به واژة عشق عطف توجه خاصی نمودهاست. روزبهان با تفسیری جانبدارانه از واژة «عشق» با رفع سوء تعبیرهایی که دربارة آن شده، عشق را در یک مفهوم متعالی از صفات حق معرفی میکند. از این رو، واژة عشق در کتاب روزبهان بسامد بالایی دارد و وی سعی دارد که آن را با ارجاع به مفهوم محبت تعریف کند:«بدایت عشق، ارادت است.
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .