ارتباط نفس و بدن در فلسفه مشاء و حمکت اشراق

بشر از مرگ و زندگی، خوابیدن و خواب دیدن به تصور نفس نایل می‏شود. پی بردن به حقیقت نفس و اسرار نهفته‏ ای که در آن وجود دارد، هم‏چنین دانستن آثار، تأثیر و تأثرات متقابلی که بین نفس و بدن وجود دارد، یکی از مهم‏ترین مسائلی است که فکر دانشمندان را در تمام اعصار به خود مشغول کرده است. چگونگی ارتباط مجرد با ماده در فلسفه، جایگاه خاصی داشته است. این بحث در جهان‏شناسی مطرح شده و ارتباط خدای مجرد را با جهان مادی از طریق عقول دهگانه که به عقول عشره معروف است، حل کرده ‏اند. در مورد چگونگی ارتباط نفس

ادامه نوشته

نظریه رابطه نفس و بدن ملاصدرا

نفس (یا ذهن) وجود عقلی بسیط و یکی از صور در علم الهی است. اما اگر او صورتی عقلی در علم الهی است پس چرا با بدن پیوند می یابد؟ اگر او صورت عقلی است پس غیر مادی است، بنابراین چگونه می تواند با بدن که مادی است ارتباط داشته باشد؟ این مسئله در فلسفه ابن سینا نیز مطرح بود. از نظر ملاصدرا ماده چیزی کدر و پایین ترین مرتبه وجود الهی است و اگرچه دارای بهرهای از وجود است اما آن بهره اندک و عبارت است از قابلیت

ادامه نوشته

جایگاه روانشناسی از منظر حکمای یونانی و مسلمان

اگر بخواهیم در خصوص نسبت فلسفه با روانشناسی و علم النفس، تصویر روشنی به دست آوریم، لازم است که جایگاه این علم را در طبقه بندی علوم در نزد حکما و بخصوص حکمای اسلامی، مشخص نمائیم.

ارسطو، رواقیان، جابربن حیان

در فلسفه یونان، موضوع طبقه بندی علوم همگون با همان طبقه بندی بود که ارسطو آن را پیشنهاد کرده بود، و این طبقه بندی بر اساس تفکیک علوم نظری از علوم عملی قرار داشت چون:
علوم نظری را به: ریاضیات، طبیعیات و الهیات (مابعدالطبیعه) تقسیم می کردند، چنانکه:

ادامه نوشته

علم النفس از منظر حکمای پیش از ابن سینا ( کندی و فارابی )

در کتاب روانشناسی شفا، ابن سینا سراسر از جان و همه نیروهای آن گفتگو کرده و درباره ماهیت و کنه این گوهر نیز بحث می کند و روشن می دارد که حقیقت آن چیست: آیا نفس همچون نغمه ای دلپسند است که از هم آوایی و تألیف صداهای گوناگون پدید می آید، یا در زمره اعراض است که همانند تلخی و شیرینی در هستی خود به اجسام پایبند و وابسته است و بی آنکه محملی داشته باشد نمی تواند در جهان خارج تجلی یا بروز یابد. پرسش دیگر این است که نفس جوهری پاینده به ذات خویش است که می تواند بدون اتکاء به چیزی دیگر، وجود 

ادامه نوشته

علم النفس از منظر ابن سینا

شیخ الرئیس حسین بن عبدالله بن سینا، نفس را به معنی وسیع مبدأ و حرکت در نظر گرفته است و همه کائنات را واجد این موهبت می داند. او به نفس فلکی، نفس نبات، نفس حیوانی و در درجه آخر به نفس انسانی قائل است. ابن سینا پس از سعی وافی در اثبات وجود نفس و تعریف هر یک از اقسام آن، به این نکته اشاره می کند که نفس جوهری است واحد که دارای قوای مختلف بوده و افعال مختلف دارد. پس از آن، به بیان قوای نفس می پردازد و نفوس را بتدریج که موجودات طریق کمال می پیمایند، دارای قوای بیشتر و کاملتر می داند. به 

ادامه نوشته

تاثیرات ارسطو بر علم النفس ابن سینا

تاریخ فلسفه، هیچ حکیمی را نشان نمی دهد که درباره آنچه در وجود آدمی، خاستگاه حرکت و سرچشمه اندیشه و معرفت است و از آن به (نفس) تعبیر می شود، بحث نکرده باشد. ارسطو از جمله حکمایی است که در این باره به شرح بحث کرده است. ابن سینا، بحث کامل و رسایی درباره علم النفس ارائه داده است. این بحث، از عالی ترین بحثهایی است که ابن سینا، تیزهوشی شخصی و قدرت نوآوری خویش را در آن به خوبی و زیبایی نمایانده و توانسته است آرا و تجربه های طبی را با روش ارسطویی و افلاطونی در آمیزد و با چاشنی 

ادامه نوشته

موضوع روانشناسی از دیدگاه ابن سینا و غزالی

ابن سینا (358-411 شمسی) مانند ارسطو نفس را به معنی وسیع آن می گیرد و همه کائنات را مشمول آن می داند و به نفس فلکی، نفس نباتی و نفس حیوانی اعتقاد دارد. نفس نباتی دارای سه قوه است: غاذیه، نامیه و مولده. قوه قضائیه بقای موجود، قوه نامیه کمال او و مولده بقای نوع او را تضمین می کند. نفس حیوانی علاوه بر این سه قوه دارای دو قوه محرکه و مدریکه نیز می باشد و نفس انسانی افزون بر این نفسها دارای

ادامه نوشته

نظریه ابن سینا درباره اجسام مادی

ویژگی های اجسام مادی را طبق طبیعیات از کتاب "اشارات و تنبیهات" ابن سینا بررسی می کنم. حکمای مشاء از جمله ابن سینا اجسام را به ماده (هیولا) و صورت (فرم) تقسیم پذیر می دانستند ولی متفکرینی هم بودند که اجسام را تقسیم ناپذیر می دانستند که سهروردی از آن جمله است. ابن سینا برخلاف نظر متکلیمن معتقد بود که اجسام طبیعی به اجزاء نامتناهی تقسیم پذیرند. از نظر او خط بر سطح عارض می شود و سطح بر جسم طبیعی عارض می شود اما خط و سطح اجزاء جسم طبیعی

ادامه نوشته

نظریه متافیزیک ابن سینا

متافیزیک آن طور که ابن سینا در کتابش با عنوان "شفا" در نظر گرفته، توضیح عقلانی همه هستی ست. ابن سینا "مشتق شدن همه چیز از هستی لازم"، ابدیت هستی و نیز نفی شناخت آنچه مجزا از منبع هستی ست را در این کتاب توضیح داده است.
ابن سینا برای هر علمی موضوعی در نظر گرفته و علوم را به دوشاخه نظری و عملی تقسیم کرده است. از نظر او، علم نظری دانشی ست که موضوعش مستقل از ماست درحالی که علم عملی برای 
ادامه نوشته

کلیات نظريه عقل و نظريه معرفت ابن سینا

نظرية عقل و نظرية معرفت (فرآيند پيدايش علم در نفس آدمـي ) در ديـدگاه ابـن سينا جزئيات فراوان دارد و. تعريف عقل، تقسيم آن بـه نظـري و عملـي، تقسـيم عقـل نظري به مراتب هيولاني، بالملكه، بالفعل و بالمستفاد، تطبيق اين مراتب بـا آمـوزه هـاي قرآني مثل مشكات، زجاجه، نار، نور علي نور در آية 35 سورة نور ، عقل فعال، عقل قدسي، مفهوم تفكر، قـدرت حـدس، نـا و فرآينـد تعقـل، قدرت تصرف نفس در خارج از وجود خود

ادامه نوشته