رابی کیس معتقد است تغییرات شناختی وابسته به افزایش ظرفیت حافظه کاری   (working memory capacity) یا به عبارت دیگر فضای پردازش اجرایی  (executive processing space) است که یعنی بیشترین طرحواره های مستقلی که یک کودک در هر لحظه می تواند پردازش کند.  این حافظه کاری به دو شیوه افزایش می یابد؛ یکی از طریق سریعتر و خودبخودی تر شدن فعالیت ها، به این صورت که وقتی فعالیتی بخاطر مهارت یا تمرین اتوماتیک می شود فضای حافظه کاری را اشغال نمی کند پس فضا برای فعالیت شناختی دیگر هم باز می شود. دیگری از طریق رسش مغز که سبب افزایش مقدار اطلاعات استفاده شده کودک در تکالیف متعدد می شود و با میلین سازی و اتصالات نرونی صورت می گیرد.