نظریه های ادراکی – حرکتی
نظریه های ادراکی – حرکتی ( Perceptual – motor theories ) همان گونه که از نامشان پیداست ، بر نقش آسیب های ادراکی و تأخیرهای حرکتی در شکل گیری مشکلات یادگیری تأکید دارند . در این دیدگاه بر نقش مغز و سیستم اعصاب مرکزی در بروز ناتوانی های ادراکی و حرکتی تأکید می شود . بر این اساس ، وجود نقص در مغز یا سیستم اعصاب مرکزی علت اصلی مشکلات یادگیری تلقی می گردد . کودکانی که در کپی کردن اشکال یا رونویسی مطالب از تخته سیاه مشکل دارند ، کودکانی که اعداد ، حروف یا کلمات را در اغلب موارد وارونه می نویسند یا توانایی ترسیم اشکال هندسی را پس از مشاهده آن ندارند ، دارای مشکلات ادراکی – حرکتی محسوب می شوند . اولین یادگیری فرد یادگیری حرکتی ، یعنی واکنش های عضلانی و حرکتی است . فيلسوفان و مربيان تعليم و تربيت در مورد رابطهٔ حرکت و يادگيرى مطالب و موضوعاتى مطرح نمودهاند. از جمله ارسطو که مدعى است روح انسان بهوسيلهٔ دو عامل حس و ذهن و حدوث حرکت مکانى مشخص مىشود و يا 'اسپينوزا - Spinoza' گفته است 'بدن را پرورش دهيد تا کارهاى زيادى انجام دهد، اين امر به شما کمک خواهد کرد تا ذهن خود را کمال بخشيد و به حد عقلانى انديشه نائل شويد.' در ميان انديشمندان رشد شناختي، پياژه نيز در اين مورد مطالعات گستردهاى دارد.
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .