نظریه تضاد رالف دارندورف
به عقیده دارندورف جامعه دارای دو بعد توافق و تضاد است و بنابر این هر نظریه جامعه شناختی باید به این دو مقوله توجه نشان دهد. نظریه های توافق بر انسجام و یک پارچگی جامعه تأکید دارند که از نمونه های این نظریات می توان به کارکردگرایی ساختی اشاره کرد. نظریه تضاد بر برخورد منافع و نقش اعمال زور در جامعه تأکید دارند که مصداق بارز این نظریات تئوری های کارل مارکس است. دارندورف تشخیص داده بود که جامعه نمی تواند بدون وجود این دو جنبه به حیات خود ادامه دهد. کشمکش و توافق لازمه همدیگرند و اگر توافق قبلی در کار نباشد کشمکشی نیز در میان نخواهد بود ( جورج ریتزر ،۱۳۷۴ ص ۱۶۰).
+ نوشته شده در شنبه پنجم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 20:35 توسط جعفر هاشملو
|
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .