روانکاوی از طریق نظریه‌ی سائق سعی نموده پدیده رفتار دلبستگی و همدلی ناشی از آن را از طریق نیروهای جنسی یا لیبیدو تشریح کند، مادر بعنوان منبع تغذیه، تامین کننده‌ی علاقه‌ی کودک است و هرگونه جدایی طولانی از مادر، تهدیدی است که منجر به اضطراب در کودک می‌شود. به علت فقدان ارتباطات عینی اولیه نوزاد، عاطفه‌ی مادر بطور ناخودآگاه به نوزاد منتقل می‌شود در ابتدای دومین سال زندگی، با ارتباط عینی و توانایی نوزاد برای همسویی عاطفی با مادر آغاز می‌‌شود.