نظریه خودپایی ریک اشنایدر
نخستین بار در دو دهۀ پیش، خودپایی ( self-monitoring ) توسط ریک اشنایدر (1974) وارد ادبیات روانشناسی شد. وی معتقد است: تفاوت های فردی چشمگیری در این بُعد بین افراد وجود دارد. در مبحث خودپایی، الگوهای ثابتی از تفاوت های فردی در طول یک پیوستار مطرح می شوند که در یک سوی این پیوستار، افراد گرایش دارند رفتار خود را بر اساس موقعیت شکل دهند و در سوی دیگر، تمایل به شکل دهی رفتار بر اساس عوامل درونی ( باورها ( beliefs ) ، نگرش ها ( attitudes ) و منش ها ( traits )) دارند. خودپایی از عوامل تنظیم کنندۀ رفتار اجتماعی افراد می باشد و شامل حساسیت به سرنخ های اجتماعی از یک سو و عدم حساسیت به این نشانه ها در سوی دیگر می باشد ( اسنایدر، 5 1974 ).
+ نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 16:19 توسط جعفر هاشملو
|