چامبلیس و سیدمن ( Chambliss and Seidman ) اظهار داشتند که قانون، هم در ساختار و هم در عملکرد، همسو با منافع گروه­ های قدرتمند در جامعه عمل می نماید ( ولد و همکاران، ۱۳۸۰: ۳۳۲) و آن چه باعث می­ گردد عوامل اجرایی قانون در خدمت منافع و اهداف سرمایه­ داران و صاحبان قدرت درآیند، چندان به ویژگی های فردی آن ها مربوط نمی شود، بلکه نوعی جبر و الزام سازمانی است ( صدیق­ سروستانی،۱۳۹۰: ۶۸). بدین ترتیب سود همگانی تنها زمانی مطرح می­ گردد که در جهت منافع گروه­ های حاکم بر جامعه باشد(ولد و همکاران، ۱۳۸۰: ۳۳۲).