دیوید پی. فارینگتون در این نظریه بیان می کند که افراد طیفی از پتانسیل ضد اجتماعی را دارا می­ باشند که منجر به ارتکاب اعمال ضد اجتماعی می گردد. پتانسیل ضد اجتماعی می تواند هم به عنوان یک پدیده­ کوتاه مدت و هم دراز مدت ملاحظه شود. افراد دارای سطوح بالایی از پتانسیل ضداجتماعی دراز مدت در معرض خطر انجام تخلف در دوره ­ی زندگی هستند؛ در حالی که افراد دارای سطوح پایین پتانسیل ضداجتماعی دارای زندگی معمولی و متعارفی می­باشند. با وجود این، سطوح پتانسیل ضداجتماعی در همه ­ی زمان ها ثابت نیست، در سنین نوجوانی به خاطر اثرات عوامل بلوغ مانند تأثیر بیشتر گروه همسالان و کاهش نفوذ و اثرگذاری خانواده به اوج خود می رسد، که مستقیماً بر روی نرخ جرم تأثیر می گذارد.