نظریه بی هنجاری تشکیلاتی ( نهادی ) یا آنومی نهادی ( Institutional anomie theor ) توسط استیون اف. مسنر ( Steven F. Messner ) و ریچارد روزنفلد ( Richard Rosenfeld ) ایجاد شد. پیش فرض نظریه آن است که جامعه ی آمریکا به صورتی شکل گرفته است که به مؤسسات اقتصادی اعتبار و اولویت می دهد. این بدان معنا است که تجمع ثروت و موفقیت فردی، اولویت اصلی افراد است. اولویت دهی به مؤسسات اقتصادی، توانایی مؤسسات اجتماعی دیگر ( خانواده، آموزش، دولت ) را برای کنترل جرم که در پاسخ به فقدان دسترسی یا شکست در حوزه ی اقتصادی بروز می کند، تضعیف می کند. بنا بر این، سطح بالای فعالیت مجرمانه، نتیجه ی طبیعی تنظیمات جامعه ی آمریکایی است .