مرگ از دیدگاه مولانا جلال الدین محمد رومی یا مولوی (604-672ه-ق) ، به معنی «قطع و پایان زندگی» نیست، بلکه «تولّد» و «آغاز زندگی جاودانه‌» دیگری است. در اندیشه مولوی، «مواجهه‌ مرگ با انسان»، «متناسب با شیوه‌ زندگی» و «رویارویی و مواجهه‌ انسان با مرگ» نیز «متناسب با شیوه‌ زندگی» اوست. دیدگاه‌های مولوی در این زمینه، در چارچوب «نظریه فراطبیعت گرایان» قرار می‌گیرد؛ زیرا وی، عامل اصلی معنا‌داری زندگی را عشق به خداوند و سیر و حرکت به سوی او و مرگ را جزو اصلی زندگی و عامل پیوند و تکامل روح می‌داند.