بنا به نظر الياده، حوزه دين را بايد به طور مستقل در نظر گرفت. دين رانبايد به امور ديگرى مانند جامعه شناسى، روان شناسى و فيزيولوژى، اقتصاد،زبان، هنر و غيره تحويل داد; يعنى ماهيت دين را نبايد با اين امور تبيين كرد. پديده دين را بايد حوزه مستقلى در نظر گرفت و آن را بدون فرو كاستن به ديگرحوزه هاى معرفت بشرى تبيين كرد. تبيين دين براساس مقولات ديگر نظير آنچه ذكر شد، همان تحويل گرايى است. اشكال اساسى تحويل گرايى چيست؟ تحويل گرايى ماهيت دين را به امور ديگرى تحويل مى دهد. به عنوان مثال دوركيم ماهيت دين راجامعه شناسانه تبيين مى كرد; در اين صورت دين به جامعه شناسى تحويل مى شد. يافرويد ماهيت دين را با روان كاوى تبيين كرد; بنابراين فرويد هم تحويل گرااست. عيب اساسى تحويل گرايى، در نظر الياده