ریشه حیوان پرستی

فروید در آزمایش چهارم کتاب توتم و تابو درباره حیوان پرستی بحث می کند . وی معتقد است حیوان پرستی دارای تنوع قوانینی است که اهم آن عبارت از پرهیز از کشتن و خوردن حیوانات ، عزاداری برای حیوانات ، عذر خواهی از حیوانی که می خورند ، گریه کردن در مراسم قربانی ، به تن کردن پوست حیوان توتم ، نامگذاری حیوان بر روی خود ، نشانه های حیوانی ، هدایت حیوانات ، و از این قبیل است (توتم و تابو ، ص 168).

روابط بین انسان و توتم متقابل و دو طرفه است . توتم از انسان حمایت می کند و انسان نیز در عوض به انحای مختلف احترامات خویش را نثار او می سازد مثلا از کشتن آن خودداری می نماید (توتم و تابو ، ص 171).

حیوان پرستی هم نظامی مذهبی است و هم نظامی اجتماعی . جنبه اجتماعی حیوان پرستی مخصوصا به ضرورت سختگیری در اجرای ممنوعیت و گستردگی تحدیدات ظاهر می شود . افراد کلان توتمی خود را برادر و خواهر می دانند و مقیدند که متقابلا به کمک و حمایت یکدیگر بر خیزند . رشته های وابستگی توتمی محکم تر از علقه های خانوادگی به معنای امروزی است . البته پیوندهای توتمی با پیوندهای خانوادگی یکی نیست . به همین دلیل اعضای توتم نباید با هم ازدواج کنند . این است که ازدواج با بیگانه مطرح می شود که در واقع یکی از ضمایم معمایی و معروف حیوان پرستی است . فراموش نشود که موضوع ازدواج با بیگانه معلول ترس از محارم است که در اقوام اولیه به شدت رواج داشت (توتم و تابو ، ص 174).

فروید نظریات مربوط به توتم پرستی را به سه دسته نظریات اسمی ، نظریات جامعه شناختی و نظریات روانشناختی مطرح می کند .

 

نظریه اسمی

نظریه اسمی معتقد است که ریشه توتم را باید در علایم مشخصه نسبیت جستجو نمود ، زیرا افراد و قبایل می خواسته اند از یکدیگر باز شناخته شوند و برای ایجاد این تمایز از اسم حیوان استفاده می کرده اند و به مرور زمان انسان های اولیه علائقی نسبت به حیوانات مزبور پیدا کرده اند و آن حیوانات را به عنوان توتم خود برگزیده اند . به عقیده اسپنسر عده ای از افراد خصایصی داشته اند که به خصایص حیوانات شباهت داشت و به همین سبب به نام آن حیوان خوانده می شدند و این القاب یا اسامی بعدا به اخلاف آنها منتقل می شده است (توتم و تابو ، صص 186 – 182) . مثل قبیله بنی اسد ، قبیله بنی کلب ، قبیله بنی ثعلب و ...

 

نظریات جامعه شناختی

در نظریات جامعه شناختی ، دورکهایم معتقد بود که توتم چیزی جز نماینده و مظهر مرئی مذهب اجتماعی این اقوام نیست . توتم تجسد جامعه است و همین جامعه مورد پرستش مردم است . در این زمینه محققان مختلفی معتقدند که تمایلات اجتماعی نقش موثری در پیدایش نهادهای توتمی داشته است (توتم و تابو ، ص 187).

هادون چنین فرض می کند که هر قبیله اولیه در آغاز فقط از یک نوع حیوان یا گیاه تغذیه می کردند و شاید از آن در معاملات تهاتری خود با سایر قبایل استفاده می نمودند پس آشکار است که این قبیله سرانجام به نام حیوان یا گیاه مزبور در سایر قبایل معروف می شده و نیز اعضاء قبیله یا چنین حیوانی خو گرفته مانوس می شدند و به آن علاقه پیدا می کردند و این همه تحت فشار گرسنگی انجام می گرفت که ابتدایی ترین و فوری ترین نیاز انسان است (توتم و تابو ، ص 188).

 

نظریات روانشناختی

در نظریات روانشناختی ، فریزر نظریه خود را براساس اعتقاد به روح خارجی بیان می دارد . او نظر خود را در باب ریشه توتم پرستی مبنی بر نظریه قبایل آرونتایی ها بیان می کند . به عقیده آرونتایی ها وقتی که زنی احساس می کند به زودی مادر خواهد شد ، این بدان سبب است که به وقت ادراک چنین احساسی یکی از ارواحی که منتظر رستاخیز است از اقامتگاه خود خارج شده وارد تن او می شود و به انتظار روزی که به صورت کودکی از تن او بیرون می آید در همانجا باقی می ماند .

ولی این فرضیه قادر به توضیح توتم پرستی نیست زیرا مفهوم توتم در آن ، از قبل وجود داشته است . ولی اگر فرض را بر این بگذاریم که زن از همان آغاز چنین اعتقادی را داشته باشد که به وقت نخستین احساس مادر شدن حیوان ، سنگ و گیاه یا هر شیء دیگری که خیال او را اشغال کرده بود وارد تن او شده تا بعدا به صورت انسان در او زنده شود آنوقت یکی بودن مرد (پدر) با توتم خود ، در اعتقاد مادر توجیه می گردد . و مرد در چنین شرایطی از خوردن گیاه یا حیوان توتمی خود ابا می کرد زیرا اگر آنها را بخورد در حقیقت خود را خورده است .

بنابر این منبع توتم پرستی را باید در جهل وحشیان در باب چگونگی تولید مثل انسان و حیوان و به ویژه در تشخیص نقش مرد و زن در این میانه جستجو نمود .

نتیجه دیگری که می توان از این نظریه گرفت این است که توتم پرستی را می توان محصول خلاقیت زنان دانست و آن را در زنان جستجو نمود . هر چیزی که خاطر و خیالات زن را هنگامی که احساس می کند دارد مادر می شود اشغال می کند در ذهن او با کودک آینده هم همویت خواهد شد که این خیالات را می توان ریشه توتم پرستی تلقی کرد (توتم و تابو ، صص 197 – 192).

 

بازگشت حیوان پرستی در کودکان

رفتار کودکان با جانوران از جهات گوناگون با خط مشی انسان های اولیه در قبال حیوانات قابل مقایسه است . کودکان حیوان را مساوی خود تلقی نمی کنند و چون صادقانه احتیاجاتشان را ابراز می دارند نسبت به حیوانات نزدیکی بیشتری احساس می کنند . از سوی دیگر ترس از حیوانات یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که در این سن و سال دیده می شود و این ترس شامل جانورانی است که قبلا بیشترین توجه را به انها داشته اند (توتم و تابو ، ص 210).

فروید در تحلیلی روانکاوانه در ارتباط با هانس و ترس وی از اسب می نویسد : کینه ای که توسط بچه به سبب رقابت با پدر و جابجایی به وسیله آن تحقق یافته است ، نتوانسته بود به آزادی در حیات روانی بچه نشو و نمو کند زیرا محبت و تحسینی که این پسر از طرف دیگر در حق پدرش رعایت می کرد ، آن کینه را خنثی می ساخته است . در نتیجه ، پسر بچه یک حالت بینا بین ، مبهم و به اصطلاح روانکاوانه دوگانه و متضاد در قبال پدر پیدا کرده بود . اما با منتقل کردن احساسات کینه و ترسش از پدر به حیوان ، توانسته بود از بار کشمکش خود بکاهد . این بود که کشمکش همچنان پس از انتقال ادامه یافت و رفتار متضاد هانس پا برجا ماند ، اما این دفعه خط مشی متضاد مزبور متوجه حیوان شده بود که در واقع جانشین پدر گشته بود . یقین است که هانس کوچولو نه تنها از اسبان نمی ترسید بلکه به آنها علاقه داشت و به آنها احترام می گذارد . همینکه ترسش فرونشست ، خود را با اسب یکی کرد و شروع کرد مثل اسب به جفتک انداختن و شخصا پدرش را گاز گرفتن . در مرحله دیگری از فروکش کردن ترس ، پدر و مادرش را با حیوانات دیگر یکی گرفت (توتم و تابو ، صص 214 – 213).

در عقده ادیپ و اختگی ، پدر یک نقش واحد را دارد و آن نقش رقیب مخوف علایق جنسی کودکانه است . اختگی و یا درآوردن چشم از جمله تنبیهاتی است که پدر او را به آن تهدید می کند . بتدریج کودک حالتی دوگانه را تجربه می کند . این دو عبارتند از یکی شدن کامل با حیوان توتمی و خط مشی متضاد در قبال آن . براساس مشاهدات مزبور مجازیم در نظام توتمی پدر را به جای حیوان توتم بگذاریم که نوعی بازگشت کودک به حیوان پرستی را نشان می دهد (توتم و تابو ، ص 217).

جلوه دیگر بازگشت به حیوان پرستی را می توان در قربانی دادن جستجو کرد . قربانی دادن در همه ادوار یک عمل مقدس بوده است و چیزی جز یک اقدام دوستانه اجتماعی میان خدایان و پیروان آنها و یا اتحاد بین پرستندگان و پرستیده شدگان نبوده است (توتم و تابو ، ص 220).

تشریفات متناقض دیگری در توتم پرستی وجود دارد که آن عزاداری پس از کشتن حیوان و سپس شادمانی کردن است (توتم و تابو ، ص 230) . علیت عزاداری پس از مرگ حیوان توتمی و جشن های پر سر و صدا کدام است > اگر از کشتن حیوان توتم که البته در مواقع عادی ممنوع است ، احساس رضایت و شادمانی برای چیست ؟ علت خوشی شاید این باشد که پس از عزاداری حیات مقدس را که در توتم وجود داشت در بدن خود جذب کرده اند .

در روانکاوی آشکار شده است که حیوان توتمی در واقع جانشین پدر می شده و از همینجا می توان تناقض بالا را حل کرد . از یک طرف کشتن حیوان ممنوع است و از طرف دیگر پس از کشتن آن جشن و سرور به راه می اندازند و قبل از جشن نیز به ناله و مویه می پردازند . خط مشی عاطفی متضاد که امروز نیز از خصایص عقده پدری در کودکان ما به شمار می آید و گاه تا دوران بلوغ و پختگی نیز ادامه می یابد ، همچنین شامل حیوان توتمی که در واقع جانشین پدر است ، می گردد (توتم و تابو ، ص 232).

به همین دلیل فرزندانی که دست به کشتن پدرشان زده بودند و یا فکر کشتن آنان را داشته اند ، کشتن توتم جانشین پدر را نیز به دلیل احساس گناهشان ، ممنوع کردند . بدین منوال احساس گناه پسران ، موجد دو ممنوعیت اساسی در آیین توتم پرستی گشت و به همین دلیل می شود گفت که به این دو ، چیزی جز همان امیال و آرزوهای سرکوب شده دوگانه در عقده ادیپ نمی باشند . کسی که به این محرمات دوگانه تجاوز کند در حقیقت مثل این است که به این دو تنها جنایت دست زدن باشد . محرمات دوگانه حیوان پرستی واجد اعتبار روانشناختی واحدی نیستند . فقط خط مشی احترام آمیز در حق حیوان توتمی کاملا بر پایه انگیزه های عاطفی استوار است ، پدر از میان رفته و حالا که چنین است ، دیگر نمی توان عملا کاری کرد . اما تابوی دیگر که زنای با محارم است از اهمیت عملی بزرگتری نیز برخوردار است . در ممنوعیت اولی مبنی بر حفظ جان حیوان توتمی ، از طرف دیگر ، می توان نخستین اقدام عملی برای تاسیس آیینی به نام آیین حیوان پرستی را مشاهده نمود (توتم و تابو ، صص 237 – 234).