راتر برای این که کارکرد شخصیت را شرح دهد، چهار مفهوم اساسی را معرفی کرد. توان رفتار، انتظار، ارزش تقویت، موقعیت روانی، این مفاهیم به صورت زیر به هم مربوط می شوند. وقوع توان رفتار در هر موقعیت به خصوص حاصل انتظار منجر شدن آن رفتار به تقویتی خاص در آن موقعیت و ارزش آن تقویت است. (راتر، 1975،ص 57).

 

توان رفتار

توان رفتار یعنی احتمال این که در تمام رفتارهایی که می توانیم در یک موقعیت معین انتخاب کنیم و آنها را نشان دهیم یک رفتار یا پاسخ خاص داده خواهد شد.

گزینش یک رفتار دیگر بر پایه برداشت ذهنی ما از موفقیت قراردارد بنابراین توان رفتار نه تنها تحت تاثیر موقعیت محرک قرار دارد بلکه گزینش هشیار ما از این چهره های رفتاری موجود با در نظر گرفتن ادراک ذهنی ما از موقعیت نیز بر آن تاثیر دارند. دیدگاه راتر با دیدگاه اسکینر تفاوت دارد، در حالیکه اسکینر به رویدادهایی پرداخت که به صورت عینی قابل مشاهده باشند. توصیف راتر هم اعمال آشکار و هم اعمال ناآشکار را در بر دارد. اعمال ناآشکار، فرآیندهای شناخی درونی ما هستند، که نمی تواند به طور مستقیم مشاهده شوند. برای راتر فرآیندهای شناختی، دلیل تراشی، سرکوب، در نظر گرفتن چاره ها و برنامه ریزی را شامل می گردد. یعنی متغیرهایی که رفتار گرایان اسکینری آنها را رفتار نمی دانند (سیدمحمدی، 1377، ص 491).

مفهوم توان رفتاری راتر، نسبی است. او می کوشد که احتمال وقوع یک رفتار خاص را در ارتباط با رفتارهای دیگر که فرد می تواند در آن موقعیت به نمایش بگذارد پیش بینی کند. توان رفتاری نه فقط تحت تاثیر آنچه در بیرون است (رویدادهای محرک یا موقعیت بیرونی) قرار می گیرند.

بلکه همچنین، به وسیله آنچه در درون است (انتخاب هشیار از میان شقوق رفتاری مختلف بر مبنای درک ما از موقعیت) تحت تاثیر واقع می شود(دوان شولتز 1377، ص 535).

 

انتظار

انتظار اشاره دارد به عقیده ما درباره اینکه اگر در یک موقعیت معین به ویژه خاصی رفتار کنیم: می توانیم پاداشی را که به دنبال آن خواهد آمد، پیش بینی نماییم. با این عقیده این انتظار را بر حسب احتمال وقوع صفر تا 100 در حد تقویت کننده تشکیل می دهیم. این درجه انتظار عمدتاً توسط دو عامل تعیین می شود.

 

تقویت گذشته و تعمیم

عامل اول: ماهیت تقویت گذشته برای رفتار کردن به شیوه خاص در آن موقعیت است آیا تقویت فقط یکبار رخ داده یا چند بار؟ آیا دیروز اتفاق افتاده یا یکسال قبل؟ به این طریق، تقویت قبلی بر انتظارات ما درباره تقویت آینده تاثیر می گذارد.

دومین عامل : این است که انتظار به درجه تعمیم از موقعیت های مشابه، ولی نوعین هم بستگی دارد باید از خودمان بپرسیم که آیا ترتیب های رفتار گذشته که تقویت به دنبال داشتند به موقعیت های دیگر موجود در زندگی ما مربوط هستند. انتظارهای تعمیم یافته به خصوص زمانیکه ما با موفقیت های جدید روبرو می شویم اهمیت پیدا می کنند. (سیدمحمدی، 1377، ص 492).

 

ارزش تقویت

اغلب مردم با فعالیت های مختلفی مواجه می شوند که مجبورند تا از میان آنها یکی را انتخاب کنند. معمولاً هر کدام از این فعالیت ها، نتایج متفاوتی دارند، بدین معنی که بر حسب پیامدشان دارای یک تقویت کننده متفاوتی هستند. این که فرد کدام یک از این فعالیت ها را انتخاب می کند، بستگی به این دارد که کدام یک از این تقویت کننده ها را ترجیح می دهد. همیشه ارزش هر تقویت در ارتباط با سایر تقویت کننده های قابل دسترسی است که دارای احتمال برابری هستند، مشخص می شود.

ارزش تقویت به درج ترجیح یک تقویت به تقویت دیگر اطلاق می شود. ترجیح تقویت های مختلف از تجربه های ما در تداعی تقویتهای فعلی که انتظارات ما برای تقویت های آینده از آنها بر می خیزد مشتق می شود.

 

موقعیت روان شناختی

موقعیت روان شناخی چهارمین مفهوم اصلی نظریه یادگیری اجتماعی راترکه یکی از تعیین کننده های مهم رفتار است. راتر معتقد است که ما به طور مداوم به محیط بیرونی خود واکنش نشان می دهیم به علاوه هر یک از محیطها همواره دیگری را تحت تاثیر قرار می دهد. ما نه تنها به محرکهای بیرونی، بلکه به محرکهای درونی نیز پاسخ می دهیم. این پیوستگی از سوی راتر موقعیت روان شناختی قلمداد شده است. زیرا ما به آن بر حسب ادراکهای خود از محرکهای بیرونی واکنش نشان می دهیم. راتر عقیده دارد که رفتار تنها از طریق دانش ما از موقعیت روان شناختی می تواند پیش بینی شود نه از طریق آنچه بعضی از نظریه پردازان شخصیت آن را هسته شخصیت می نامند در روش هسته ای، پیش بینی رفتار، مبتنی بر فرض عناصر ثابت شخصیت نظیر انگیزه ها و خصایص است.

راتر و همکاران تاکید دارkد که رفتارها در یک موقعیت روانی به وقوع می پیوندد: موقعیتی که در آن فرد در سه حالت ذهنی بحث شده در آن قرار دارد، موقعیت روی رفتار اثر عمده ای دارد. ارزش تقویت برای هر فردی به نتایج مختلفی نسبت داده می شود و همیشه انتظارات فرد از تقویت بستگی به موقعیتی دارد که در آن قرار می گیرد (لارنس 1375، ص 196).

 

آزادی حرکت

به درجه انتظاری اطلاق می شود که یک شخص برای به دست آوردن تقویت معینی به خاطر انجام رفتارهای خاص دارا است. یک انتظار بالا، منجر به آزادی حرکت زیاد  می شود و یک انتظار پایین منجر به آزادی حرکت محدود، آزادی حرکت کم به حالت دفاعی داشتن مربوط می شود. وقتی آزادی حرکت ضعیف در برابر هدف والایی قرار داشته باشد تعارض حاصل می شود و می تواند رفتارهای اجتنابی مختلفی ایجاد کند.

 

کمترین سطح هدف

به پایین ترین سطح تقویت بالقوه در یک موقعیت خاص که شخص آن را رضایت بخش تلقی می کند اطلاق می شود انتخاب سطح هدف غیر واقع بینانه می تواند برای سلامت عاطفی ما زیان آور باشد. (کریمی، 1377،ص 204).

 

تفاوتهای فردی

راتر از این جهت به جای موقعیت، موقعیت روانی را مطرح می کند تا تاکید کند که یک دسته از وقایع عینی دارای اثر متفاوتی روی افراد مختلف هستند که  به علت اختلاف زمینه های شخصی، تجارب قبلی و وضعیت فعلی آنهاست. بنابراین، شبیه توان رفتار، ارزش تقویت و انتظار یک موقعیت روانی یک مفهوم کاملاً فردی است. به علت اینکه هر چهار مفهوم از فردی به فرد دیگر، برای هر فرد از زمانی به زمان دیگر تغییر می کند، درک این مطلب آسان است که این چهار مفهوم اساسی، نقش فوق العاده ای با شرح اختلافهای فردی که نظریه راتر بر اساس آن طراحی شده بازی می کنند.

 

کنترل

چه چیزی تعیین کننده موفقیت یا شکست شما در رسیدن به هدفی است که برای به دست آوردن آن تلاش می کنید؟ برخی از مردم بدین سئوال این طور جواب می دهند که تلاش و جدیت خودشان موجب این نتایج شده است و برخی دیگر به این شکل بدین سوال جواب می دهند که نتیجه بستگی به این دارد که شانس با آنها بوده یا نه، تفات موجود بین این دو گروه از مردم ، نمونه ای از انتظارات تعمیم یافته در مورد مرکز کنترل در نتیجه اعمالشان است. آنهایی که موفقیت و عدم موفقیت را به تواناییها و تلاشهای خودشان نسبت می دهند. انتظار دارند منبع کنترل درونی باشد.

یک جزء مهم در نظر راتر، موضوع منبع کنترل تقویتهاست. مقصود این است که تاریخچه تقویت زندگی هر فرد در رسیدن به خواسته های مطلوب او موثر است یا اینکه کنترل وقایع خارج از کنترل اوست به پیش از این اشاره شد که ادراک یک رویداد ویژه به عنوان عامل تقویت ، تقویتهای مردمی وجود دارد.

بنابراین مفهوم کنترل به عنوان بخشd از نظریه یادگیری اجتماعی راتر بیانگر انتظار تعمیم یافته است. در مورد عامل موثر بر پاداش و تنبیه در زندگی انسان در یک طرف این تفاوت، کسانی قرار دارند که بر توانایی خود در مهار کردن رویدادهای زندگی، یعنی منبع داخلی کنترل باور دارند و در انتهای دیگر، افرادی هستند که معتقدند رویدادهای زندگی مانند پاداش و تنبیه و در نتیجه عوامل خارجی همچون تصادف ، شانس یا تقدیر، یعنی خارجی منبع کنترل به وجود می آیند.

 

واکنش در برابر از دست دادن کنترل

هر چند بیشتر ما مایلیم باور کنیم که روی رویدادها کنترل داریم اما، همیشه امکان پذیر نیست، غالب اوقات ما با موقعیتهایی مواجه هستیم که به نظر می رسد در آنها کس دیگر یا چند چیز دیگری کنترل سرنوشت ما را به دست دارد و آزادی انتخاب ما شدیداً محدود است. در بعضی موارد، این احساس کنترل دیگری ممکن است ناخوشایند باشد. به عنوان مثال، عالم اجتماعی معروف هیلز نقشهای زندگی اجتماعی را در جامعه معاصر آمریکا بررسی کرده و به این نتیجه رسید که چندین قاعده اجتماعی ظالم در آنجا وجود دارد، که یکی از آنها قاعده زیر است.

هر وقت که واقعاً میل دارید جایی بروید دعوتی به آنجا نشده اید بر عکس هر وقت که دعوت شده اید به جایی بروید احساس می کنید میل دارید در خانه بمانید در این مورد، اگر چه اعتقاد به کنترل از سوی دیگران چندان قوی نیست با وجود این می تواند یک منبع ناراحتی دلخوری باشد.

در موارد دیگر، این ادراک که دیگران روی زندگی ما کنترل دارند. ممکن است به مراتب ناراحت کننده تر باشد؛ مثلاً مردمانی که در کشورهای دیکتاتوری زندگی می کنند، ممکن است احساس کنند که کنترل کسی روی فعالیتهای روزمره خود، مکالمات و حتی افکار خود را دارند

بیماری نیز ممکن است سبب ایجاد احساس عدم کنترل شود، یکی از دلایل افسردگی شدید بعد از بیماری های حاد نظیر حمله قلبی، این است که شخص احساس می کند که کنترل خود را بر زندگی از دست داده است.

یک حمله قلبی، مثال غم انگیزی است. از رویدادی که هم نامطلوب است و هم به مراتب ساده تر از حمله ی قلبی است می توانند منجر به افسردگی و ایجاد احساس عدم کنترل شوند. چگونه مردم از عهده چنین احساس از دست دادن کنترل بر می آیند به طور کلی این واکنش ها را به دو دسته مقاومت در مقابل از دست دادن کنترل و تقسیم شدن به آن می توان تقسیم کرد.

 

منبع کنترل

منبع کنترل به میزان اعتقاد فرد در مورد کسب پاداش از طریق کوشش شخصی اطلاق می شود. افرادی که از منبع کنترل درونی برخوردارند بر این باورند که اداره سرنوشت آنها در دست خودشان است. دانشجویانی که این خصوصیت را دارند ، معتقدند که غرامت آنها بستگی به عادات مطالعه خودشان دارد. افرادی که از منبع کنترل بیرونی برخوردارند، بر این باورند که سرنوشتشان در دست دیگران است. دانشجویانی که این ویژگی را دارند، معتقدند که نمرات آنها بسته به  بخت و اقبال یا حال و هوای مدرس است.

مفهوم منبع کنترل دقیقاً معادل مفهوم اراده و آزادیست. این امکان وجود دارد که فرد معتقد باشد اعمالش اموری آزاد و عاری از جبر است و دومین حال، تمامی آن اعمال ناموثر واقع خواهد شد.  با وجود این منبع کنترل درونی با احساس مهار هشیار بر زندگی ارتباط مشخص و آشکاری دارد.