فروبل در 21 آوريل 1782 در آلمان متولد شد او به شدت تحت تأثير افكار پستالوژي قرار داشت ‌تا جايي كه او پستالوژي را استاد بزرگ خود ناميد . فروبل به خاطر ايجاد باغ كودكان در آلمان ، و تلاشهاي او در زمينه تربيت و آموزش كودكان به عنوان پدر كودكستان شناخته مي‌شود ، او اولين فردي است كه نظر آموزش و پرورش پيش از دبستان را به طور جامع  طرح و روش اجراي آن را تنظيم نمود . او معتقد بود كه جريان زندگي يك انسان نظير حيات يك نبات است ، به عقيده فروبل كودك پاك به دنيا مي‌آيد ، او مهرباني و محبت را براي توفيق در فن تعليم ضروري مي‌دانست و آموزش كودكان را معمولاً با مكالمه و بازيهاي ساده شروع مي‌نمود و به تدريج به فعاليتهاي پيچيده مي‌رسيد . فروبل اولين كار و وظيفه مربي را گسترش روابط كودك با محيط مي‌داند ، در حقيقت كودك از راه پاسخ طبيعي كه با محيط پيرامون خود مي‌دهد آنها را مي‌شناسد ،‌براي كودك اين پاسخ يا فعاليت طبيعي همان بازي كردن است ، او بيش از هرچيز به نقش تربيتي فعاليت و خودكاري كودك متوجه است . فروبل بازي را نمودي از آزادي كودك تلقي مي‌نمود ،‌براثر تلاشهاي خستگي ناپذير اين‌مربي‌آلماني براي نخستين بار كودك مركز توجه قرار گرفت و جاي آموزشگاه و آموزگار را گرفت ،‌فعاليت ،‌سرود خواني ، خودكاري و بازيهاي فردي و گروهي جايگزين دانش گرديد و توجه ويـژه اي به اين دوره ارزشمنـد معـطوف گرديد .

فروبل پس از روسو و پستالوزی از متفکرانی است که به فعالیت خودخواسته و بازی وکاردستی در رشد روانی کودک پی برده و در پرورش کودکان خردسال روشهای تازه ای را ابداع کرده است.

در نيمه دوم قرن هيجدهم و اوايل قرن نوزدهم دو تن از متخصصان تعليم و تربيت به نام يوهان هزيك پستالوزي سوسي و فريدريك فروبل آلماني اين نظر را مطرح كردند كه بازي در تعليم و تربيت عاملي است ضروري.

او معتقد بود که جریان زندگی یک انسان نظیر حیات یک نبات است ، به عقیده فروبل کودک پاک به دنیا می‌آید ، او مهربانی و محبت را برای توفیق در فن تعلیم ضروری می‌دانست و آموزش کودکان را معمولاً با مکالمه و بازیهای ساده شروع می‌نمود و به تدریج به فعالیتهای پیچیده می‌رسید .

او معتقد بود که همه چیز از خداست، به وسیله او خلق گردیده، و تنها به وسیله خدا هدایت می گردد، بنابراین مبنای همه چیز ما خدا بوده، و هر چیز نشانه ای از وجود اوست و ذات هر چیزی ملهم از اوست. او دانش و تجربه را یک کل واحد می دانست و عقیده داشت که آموزش و پرورش باید انسان را به شناخت خود، سازش با طبیعت و یگانگی خداوند هدایت نماید. پس وحدت زیر بنای رابطه انسان، طبیعت و خدا اساس عقاید و نظریات آموزشی فروبل را تشکیل می داد. پدیده ارتباط و پیوستگی بین انسان، طبیعت و خدا بر اساس دو فرضیه کلی بنیان نهاده شده است:
فروبل بر اساس اندیشه وحدت همه موجودات، مفهوم جدیدی از دوران کودکی را شکل می دهند. او می گوید: کودکی صرفا دوره آمادگی برای بزرگسالی نیست، بلکه ارزش و خلاقیت خاص خود را داراست. بنابراین دوره کودکی باید همان حقوق، احترام و ارزش دوره بزرگسالی را نزد مربی و پرورش کار داشته باشد که در این جا با روسو هم عقیده است.
ارتباط درونی همه آموزش ها، بدین معنی که مربی باید موقعیت ها و شرایطی را برای کودک فراهم آورد تا او را در ارتباط طبیعی تجربیاتش یاری دهد. در چنین صورتی است که کودک به وحدت وجودی و وحدت طبیعی و ذاتی در همه امور زندگی پی خواهد برد. پس چنین بر می آید که فروبل ضمن احترام به فردیت هر کودک، سعی در به وجود آوردن برنامه درسی سازمان یافته و منظمی در سیستم آموزشی خود دارد تا پیشرفت گام به گام کودک را از طریق موضوعاتی که برای آموزش وی لازم هستند، میسر سازد. 

فروبل از جمله پرورش کاران بزرگی است که به ضرورت و اهمیت بازی در جریان کار و آموزش کودکان پی برده است. به عقیده وی، بازی عاملی است که از طریق آن، کودک به توازن و تعادل و رشد یکپارچه و هماهنگ می رسد. کلاس های او نه در اتاق های مدرسه، بلکه در باغ های کودکان ، جایی که هر فعالیت چنان طرح ریزی می شدکه آموزش ازطریق لذت و شادی، صورت می گرفت.
وی در این باره می گوید: « بازی های دوران کودکی به منزله برگهای جوانه زده درخت تمام زندگی و آینده فرد است و تمامی زندگی بعدی وی نشات گرفته از دوران کودکی است ». فروبل بازی را بیش از یک تفریح و لذت جویی تلقی می کرد و آن را سازنده، آموزش دهنده و حتی درمان کننده می دانست.

فروبل با توسل به بازی به عنوان الگوی آموزش و برنامه درسی و تجسمی از اجتماع وسیع تر توانست طرح آموزشی خود را بر اساس بازی بنیان نهد. او هدایا ( اشیا ) را که کودک از طریق بازی با آنها قدم به قدم و به طور منظم به حس نظم واقعی پی می برد و مشغولیات ( پیشه ها ) را به منظور آموزش دست، چشم و فکر طرح ریزی و ابداع کرد. هدایا و یا وسایل بازی ابداعی فروبل، در واقع یک سری ابزار های قابل دست کاری بودندکه کودک ضمن بازی با آنها، در خصوص اشکال، اعداد و اندازه گیری ها تجربیاتی به دست می آورد. بازی با این وسایل به تقویت قوای خلاقه و رشد مفاهیم و مهارت های هوشی در کودکان می انجامید.

فروبل اولین کار و وظیفه مربی را گسترش روابط کودک با محیط می‌داند ، در حقیقت کودک از راه پاسخ طبیعی که با محیط پیرامون خود می‌دهد آنها را می‌شناسد ،‌برای کودک این پاسخ یا فعالیت طبیعی همان بازی کردن است ، او بیش از هرچیز به نقش تربیتی فعالیت و خودکاری کودک متوجه است .

فروبل نيز بر اين باور است كه بازي هاي كودكان به منزله ي هستي حياتي براي همه دوره هاي زندگي است زيرا رشد و بروز شخصيت كودك از راه بازي ميسر است. 

فريدريك فروبل بر اين باور بود كه بازي نه تنها موجب اختلال رشد كودكان نيست بلكه يكي از عوامل مهم رشد آزاد كودك است و بد و امكان مي دهد كه از جهت جسماني، فكري و عاطفي رشدي هماهنگ داشته باشد.

 فروبل بازی را نمودی از آزادی کودک تلقی می‌نمود ،‌براثر تلاشهای خستگی ناپذیر این‌مربی‌آلمانی برای نخستین بار کودک مرکز توجه قرار گرفت و جای آموزشگاه و آموزگار را گرفت ،‌فعالیت ،‌سرود خوانی ، خودکاری و بازیهای فردی و گروهی جایگزین دانش گردید و توجه ویـژه ای به این دوره ارزشمنـد معـطوف گردید . کمکهای اولیه فروبل به تفکر و عمل آموزش در حـیطـه های یادگیـری ، ‌برنامـه  درسی ،  روش شناسی و تربیت معلم است ؛ 

 تصورات  او از  بچه‌ها  وچگونگی یادگیری آنها بر بخشی از آن عقاید مشخصی که به وسیله ژان آموس کمینوس و پستالوژی بیان شده ، بنا نهاده شده است . نقش مهم این است که به بچه کمک کند تا کیفیتهای ذاتی را برای یادگیری پرورش دهند ، به عبارت دیگر معلم طراح تجارب و فعالیتها است .

وی در مورد مراحل آگاهی می‌گوید :‌« اولین مرحله آگاهی : آگاهی بر چیزهای بیرونی یعنی به چیزهایی است که کودک را در برگرفته اند ،‌این آگاهی به خود که پس از این مرحله است دومین مرحله آگاهی است که بازتابی است از همین آگاهی ، هدف تربیت رسیده به خود آگاهی است‌ که در قلمرو زندگانی کودک از راه تماس او با جهان ،‌واکنش به آن و شناختن آن ممکن می‌گردد.

فردریچ فروبل ( Froebel ) (1852-1782) کارخود رااز مهدکودک آغاز کرد . نظریه های او درباره پرورش کودک و مراقبت از او درسال های نخست کودکی هنوز مطرح است . او معتقد بود که بچه ها ضمن بازی یاد می گیرند و یادگیری هنگامی نتیجه بخش است که کودک به بازیهای خیالی که اوراوادار به فکرکردن می کند می پردازد . از نظر فروبل باارزش ترین فعالیت ها، فعالیتهای خارج از خانه و همچنین بازی های سازنده مانند هنر – صنایع دستی – موسیقی و.... است .فروبل پی برد که بازی به عنوان نوعی فعالیت پراهمیت سبب نمو و یادگیری کودک می‌شود. او متوجه شد که بازیهای کودکان تظاهری از اعمال بزرگسالان است و تلاش می‌کرد برای این بازیها اصولی خاص قائل شود و در برنامه آموزشی خود به آنها نظمی معنی دار ببخشد. این نظریه در مورد فایده بازی در آموزش خردسالان همچنان مورد تأیید معلمان علوم تربیتی است. اصلاح طلبان آموزش کودکستانی احساس کردند که بسیاری از سرگرمیهای فروبل برای خردسالان بیش از حد خسته کننده است و به جای آن باید از کارهای دستی بسیار ساده و مناسب استفاده کرد. آنها همچنین به این نتیجه رسیدند که فعالیتهای هنری و دستی را نیز می‌توان بشکلی مفید در برنامه کودکستانی گنجاند. از آنجا که نوع بازیهای کودکان آمریکایی با کودکان آلمانی تفاوت داشت، استفاده از انواع بازیها نیز ضروری به نظر می‌رسید. علاوه بر آن اصلاح طلبان چنین احساس کردند که فراگیری کودک باید از زندگی روزمره او نشأت گیرد. آزادی عمل بیشتری در بازیهای آموزشگاهی به وجود آمد و این بازیها به نحوی فزاینده بشکل بازتابی از زندگی کودک درآمدند. در ساختن اشیای مختلف، قطعات بزرگ جای هدایا را گرفت و استفاده از عروسک و اسباب بازیهایی بصورت وسائل زندگی در برنامه روزانه گنجانده شد.

فروبل یک رشته فعالیتها را برای کودکان سه تا شش ساله طرح ریزی کرد. این سری فعالیّتها بر اساس فلسفه مذهبی عرفانی وحدت انسان و طبیعت، انسان و خداوند و انسان و سایر افراد بشر استوار بود. استفاده از مباحثی چون هدایا (Cifts)، پیشه‌ها (Occupation) و بازیهای مادر (Mother’s Plays) و نیز مراقبت از گیاهان و جانوران مجموعه کار اصلی باغ کودکان فروبل را تشکیل می‌داد.

فروبل با توسل به بازی بعنوان الگوی آموزش و برنامه درسی و تجسمی از اجتماع وسیع تر توانست طرح آموزشی خود را بر اساس بازی بنیان نهد.او هدایا ( اشیاء) را که کودک از طریق بازی با آنها، قدم به قدم و بطور منظم به حس نظم واقعی پی می برد و مشغولیات ( پیشه ها) را به منظور آموزش دست ، چشم و فکر طرح ریزی و ابداع کرد. 

1) هدایا :

هدایا و یا وسایل بازی ابداعی فروبل ، در واقع یک سری ابزارهای قابل دست کاری بودند که کودک ضمن بازی با آنها ، در خصوص اشکال ،اعداد و اندازه گیریها تجربیاتی بدست می آورد. این وسایل به صورت واحدهایی منظم در درون جعبه ها جای میگرفتندو بازی با آنها به تقویت قوای خلاقه و رشد مفاهیم و مهارتهای هوشی در کودکان می انجامید. اولین هدیه شش توپ پارچه ای نرم و رنگی که هریک همرنگ یکی از رنگهای قوس و قزح بود . هدیه دوم ، همچون مکعب و، استوانه و کره را شامل میشد . سومین هدیه مکعب مستطیل بزرگی بود که از که از مکعب های کوچکتری تشکیل میشد ، ونیزاشکال تعددی بودند که کودکان با اجزاء آنها و یا ترکیب کردن آنها می توانستند اجسام گوناگون رابه اندازه ها و اشکال و روشهای مختلف بسازند. پی بردن به رابطه کل و جزء، شمارش ، ترکیب ، تقسیم ، کسر ، سری کردن، اندازه گیری و تجزیه و تحلیل از جمله اطلاعاتی بود که کودک از دست کاری و بازی با آنها به دست می آورد .

هدایا مجموعه‌ای از وسائل دست ساز بود که به شیوه‌های معینی مورد استفاده کودکان قرار می‌گرفت. اولین مجموعه این نوع وسائل تعداد شش گلوله نخی به رنگهای مختلف بود. سطح هر گلوله کروی شکل نشانه‌ای از اتحاد و پیوستگی عالم محسوب می‌شد. مجموعه دیگری شامل کره‌ای از چوب، یک استوانه و یک مکتب، تشابه و تضاد و عامل واسطه دو چیز متضاد را نشان می‌داد - کره و مکعب نشانه تضادها و استوانه شکلی واسطه داشت. با ارائه هدایای دیگری نظیر مکعبی که به مکعّبهای کوچکتر تفکیک شده بود و پس از آن قطعات سه گوش یا چهارگوش، با نظم از پیش تعیین شده‌ای، به کودکان ارائه می‌شد. در هر مرحله کردگان می‌بایست اشکال خاصی را می‌ساختند و مفهوم عمیقتری را می‌رساندند. طی این نوع فعالیتهای دستی، به خواصّ فیزیکی اشیاء توجهی نمی‌شد زیرا احساس و درک جهان واقعی حائز اهمیت نبود.

 فروبل طرح آموزش خود را برمبنای بازی بنا نهاد،‌و از هدایا و مشغولیات استفاده نمود که در هدایا (اشیاء) کودک از طریق بازی با آنها گام به گام و به طور منظم به حسن نظم واقعی پی می‌برد و از طریق مشغولیات به‌آموزش‌دست‌به‌چشم و فکر مبادرت می‌ورزد .

 ” هدایای فروبل یک سری ابزارهای قابل دست کاری بودند که کودک ضمن بازی با‌آنها ،‌در خصوص اشکال ‌، اعداد و اندازه گیری تجربیاتی را به دست می‌آورد ، بازی با این هدایا منجر به تقویت قوای خلاقیت و رشد مفاهیم و مهارتهای هوشی در کودکان می‌شد .»

2) مشغولیات ( پیشه ها) :

مشغولیات کودکستان فروبل به بازیهای دستی و رومیزی شباهت بسیاری دارند. وی آنها را برای آموزش چشم ، دست ، بکار انداختن ماهیچه های ظریف و کوچک، فکرکردن و تجزیه و تحلیل و بیان نوآورانه دریافت شده از طریق هدایا طرح ریزی نمود.فروبل مشغولیات را به کمک معلم و با آوازها وسرودهای ریتمیک و حرکات دست همراهی میکرد.موارد زیر از جمله مشغولیات می باشند: مدل سازی وخمیر بازی، قالب سازی با استفاده از گل و خاک رس – نقطه بازی – کارتهای دوخت ( دوختن و بخیه کردن ) – مهره بازی و نخ کردن مهره های رنگی – بافتن ( حصیر بافی) و گذرانیدن برشهای کاغذی و یا مقوایی از درون یکدیگر- کاغذ و تا کردن – نقاشی با استفاده ار طرحهای پیچیده – رنگ آمیزی و آبرنگ- کار با چسب و چسبانیدن اشکال – فعالیتهای باغبانی – مطالعه طبیعت.        

پیشه‌های ی نظیر بافندگی، کاردستی با کاغذ، برش، خیاطی، نقاشی، رنگ کاری و بازی با گِل بازتابی از اعمال بشر اولیه بود. این قبیل فعالیتها به کودکان فرصت می‌داد تا ذوق هنری خود را بروز دهند.   

فروبل‌آموزش‌مهارتهای دستی را عاملی برای بیان افکار و اختراع و ابتکار در امر تربیت می‌دانست،‌درمطالعه طبیعت گردشهای علمی و آشنایی با محیط پیرامون مورد نظر فروبل بود ،‌او اعتقاد داشت برای افزایش تجارب و آگاهی کودکان آنها را باید به محیط های پیرامون برده و آنها را باآن آشنا ساخت ،او به بازی مخصوصا بازی در طبیعت بهای خاصی می‌داد ، فروبل به شدت به این عقیده بود که مرحله پیش از دبستان گامی اساسی در پلکان تجربه تربیتی است ،‌پاره ای از دیدگاههای مهم او که در محتوا و روش شناسی برنامه های فروبل تأثیر بسزایی داشته اند ،‌به قرار زیر می‌باشد :

1ـ هدف آموزش و پرورش شکوفا کردن رشد طبیعی کودکان است ،‌بنابر این برنامه درسی باید کودک محور بوده و بر پایه طبیعت و علایق کودکان استوار باشد .

2ـ باید به فردیت کودکان احترام گذاشت .

3ـ برنامه های درسی این دوره باید تعادل بین آزادی و ساختار را حفظ کرد .

4ـ اساسی ترین پایه برای رشد کودک بازی است که تمایل طبیعی کودک بوده و وسیله ای برای ارائه پیام آموزش و پرورش در این دوره محسوب می‌گردد .

3) آوازها و سرودهای تفریحی :

فروبل برای کودکان ، آواز ها و سرودهائی نیز سروده و به کودکان یاد میداد تا از میزان یادگیریهای آنان اطمینان حاصل  نماید. این آوازها برای استفاده مادران تهیه گردیده بود و بعدا بوسیله معلمان در کودکستانها  بکار گرفته میشد. که مجموعه ای از سرودها و آوازهای او کتاب بازیهای مادر وی را تشکیل میدهند.  بنا به عقیده فروبل این سرودها و بازیها اولا" مادر را متوجه مسئولیت خود در قبال کودک و درک این حقیقت که پرورش کودک از هنگام زادن آغاز میشود . ثانیا" حواس و اندام و ماهیچه های کودک را ورزش میدادند. این اشعار در فرهنگهای مختلف حتی فرهنگ ما بکار گرفته شده است . که نمونه آن یه توپ دارم قل قلیه ، سرخ و سفید و آبیه میباشد.

بازیهای مادر شامل آوازها و بازیهای خاصّ بود که از بازیهای زنان روستایی با کودکانشان نشأت می‌گرفت و فعالیتهای زندگی طبیعی و اجتماعی مردم را نشان می‌داد .

مشغولیات کودکستان فروبل به بازیهای دستی و رومیزی شباهت داشت .وی آنها را به کمک معلم و با آوازها و سرود های ریتمیک و حرکات دست همراه می‌کرد ،‌ازجمله مشغولیات می‌توان به خمیر بازی ،‌مدل سازی ، نقطه بازی ،‌کارتهای دوخت ، مهره بازی ، نقاشی ، رنگ آمیزی ،‌کار با چسب ،‌باغبانی و مطالعه طبیعت اشاره کرد ،‌فروبل علاوه بر هدایا و مشغولیات از آوازها و سرودهای تفریحی نیز برای آموزش کودکان استفاده می‌نمود که در این حالت کودکان دست در دست هم به بازی  می پرداختند ،از گفته های‌فروبل می توان این نتیجه را گرفت که منبع و منشأ و اساس برنامه درسی او کودک و علایق و نیازهای او بوده است.  به هرحال مشغولیات و تعلیمات دستی را باید مرهون و نتیجه افکار تربیتی فروبل دانست.

فردریک فروبل آلمانی سیستمی از بازیهای آموزشی را برای کودکان ابداع کرد و برای نخستین بار کودکستانی بر پا ساخت ، مطابق با نظر فروبل ، معلم برای  راهنمایی و هدایت بیشتر بچه هایی که توانایی خلاقیت و عضومفید بودن اجتماع را دارند مسئول است ،‌برای رسیدن به این هدف فروبل یک برنامه درسی سیستماتیک را برای آموزش بچه های پیش دبستانی ارائه نمود .