مشاهدات روزمرة ما از نحوة رشد و تثبیت قواى اخلاقى در کودکان و همچنـین مطالعـات روانشناسان در این نکته مشترك اند که اولین منبع شـکل دهـی شخصـیت اخلاقـی کـودك عوامل بیرونى و خارجى است؛ عواملى از قبیل امر و نهـى، دسـتورات والـدین و ابزارهـاى کنترل رفتار در کودکان مانند مجازات، تنبیه و پاداش.

به عبارتى، کودك پیش از آنکه بتوانـد به طور مستقل وارد استدلال هاى اخلاقى شده و به تجزیه و تحلیـل موقعیـت هـاي اخلاقـی بپردازد، تحت تأثیر عوامل بیرونى است و بنابر پاسخ هاي دریافتی از این منابع بـه درسـتى و نادرستى اعمال خود پى می برد؛ به عنوان نمونه، مجازاتها و تهدیدهایى که کـودك بـر اثـر دروغ گویى از عوامل پیرامونی خود (مثلاً والدین) دریافت میکند، از اولین منابع شکل دهـی اخلاق در او بهحساب میآیند .

با توجه به اهمیت عوامل بیرونى در شکل دهی شخصیت اخلاقی کـودك، روانشناسـان ملاك هایی را براي چگونگی به کارگیري این عوامل ذکر کرده اند؛ به عنوان نمونه، اگرچه امـر و نهى یکى از اساسـی تـرین منـابع شـکل دهـی اخـلاق اسـت، امـا بـه عقیـدة بسـیارى از صاحب نظران چنانچه امر و نهى صرفاً به صورت دستورى بوده و فاقد هرگونه دلیلی بـراى موجه سازى محتواى خود باشد، آنگاه کودك چنین تلقى خواهد کرد که در حـوزة اخـلاق هیچ معیار و دلیلى براى درستى کارها وجود ندارد و یگانه منبع قضاوت در این حوزه نظـر نیروهاى مقتدر بیرونی است.

به عبارتی، کار اخلاقـى در انجـام فـرامین و دسـتورات منـابع اقتدار، فارغ از ملاحظۀ دلایل آنها، خلاصه خواهد شد. درنتیجـه، گرچـه هـیچکـس منکـر اهمیت عوامل بیرونى در شکل دهى اخلاق نیست، اما این عوامل تا آنجا کـه ممکـن اسـت باید با استدلال ها و دلایل موجه شوند و از توسل به اقتدار والدین به عنوان تنها منبع درسـتى دستورات اخلاقى، پرهیز شود .

نکتۀ دیگر در رابطه با استفاده از تنبیه در رشد قواى اخلاقى است. گرچه در مواردي خاص ممکن است انواع مناسبى از تنبیه بتواند از منابع رشد قواى اخلاقى محسوب شود، اما توجه به این نکته اهمیت فراوانى دارد که اصولاً تنبیه، به خصوص تنبیه بـدنى، ابـزار مناسبى براى شکل دهی اخلاق نیست و توصیۀ روانشناسان آن است که تا حـد امکـان براى نشان دادن زشـتى کارهـاى غیـر اخلاقـى کـودك از راه هـاى جـايگـزین، ماننـد محروم کردن او از برخى چیزهایى که دوست دارد یا گرفتن برخى از امتیازها استفاده شود .

اکنون اگر بخواهیم نکات پیش گفته را به حوزة ادبیات داستانى منتقل کنیم و بر اساس آنها به ملاك هایى براى بررسى آثار ادبى برسیم، می توان این ملاك ها و سؤال ها را مطرح کرد:

  1. آیا در اثر ادبى مورد بررسى، نشان هاى از عوامل بیرونى و اولیۀ شکل دهى اخـلاق وجود دارد؟ عواملى مانند امر و نهى، دستور والدین، کنترل رفتار، مجازات، تنبیه و پاداش و ...؟
  2. درصورتى که پاسخ به سؤال بالا مثبت است و از امر و نهى به عنـوان منبعـى بـراى تثبیت ارزش هاى اخلاقى استفاده شده، آیا اوامر و نواهی همراه با دلایل موجه کننـدة خود عرضه شده اند یا آنکه صرفاً در حد فرمان باقى مانده و تنها دلیـل موجـه بـودن آنها اقتدار صادرکنندة فرمان است؟
  3. آیا در اثر ادبى مورد بررسى، تنبیه یگانه منبع تثبیت ارزش هاى اخلاقی است؟ آیـا از راه هاى جايگزین مانند محرومیت، حذف امتیازات و ... استفاده شده است؟