ابزارها و روشهای تشخیصی روانشناسی
ابزارها و روشهاي مطالعه کودک، چه در حوزه بهنجار و چه در حوزه نابهنجار عبارتند از:
1 ـ آزمونهاي روانی
2 ـ مشاهده
3 ـ مصاحبه
آزمونهای روانی
کارکرد اصلی آزمونهاي روانی، کمی نمودن سازه هاي روانی است که به صورت مستقیم قابل مشاهده نیستند ويا به طورمستقیم، نمی توان آنهارا اندازه گیري نمود. به عنوان مثال، هوش، يک "سازه" است. براي ارزيابی آن الزم است عملكردهايی که بیانگر هوش هستند، مورد اندازه گیري قرارگیرند. نتايج آزمونها، بیانگر ارزيابی دقیق فرايندها وسازه هاي روانی نیست، بلكه ارزيابی کمی عملكردهاي سازه است. آزمونهاي روانی به چند دسته اصلی طبقه بندي می شوند.
1 ـ آزمونهای هوشی ـ شناختی:
اين آزمونها طراز کلی عقلی و بهره هوشی کودکان را می سنجند. آزمونهاي تحولی پیاژهاي، آزمونهاي هوشی کتل، وکسلرکودکان، ريون، گوديناف، آزمون حافظه 15 کلمه اي، از جمله آزمونهاي هوشی - شناختی به شمار می روند. در اين جزوه، آزمون 15 کلمه اي حافظه و آدمک گوديناف به تفضیل در ضمیمه شرح داده شده اند.
2 ـ آزمونهای توانايی ـ مهارتی:
اين آزمونها، مهارتهاي عمومی، خالقیت، استعداد، ادراک بینايی، تصويربرداري از شكل هندسی را می سنجند. در بخش ضمیمه، آزمون کپی برداري آندره ري به تفضیل شرح داده شده است.
3 ـ آزمونهای تحصیلی، آموزش:
اين آزمونها، مهارت و استعدادهاي آموزشی را ارزيابی می کنند.آزمونهايی مثل آزمون فراگیري استنفورد (STA) ، آزمون تشخیص خواندن استنفورد (SDAT) ، آزمون خواندن استنفورد، آزمون آمادگی متروپولتین (MRT) ، آزمون فراگیري استنفورد ويژه آغاز مدرسه (SESAT) از جمله آزمونهاي تحصیلی، آموزشیاند.
4 ـ آزمونهای شخصیتی:
آزمونهاي شخصیت، ابزارهايی هستند که براي اندازه گیري ويژگیهاي هیجانی، انگیزشی، روابط اجتماعی به دو صورت عینی وفرافكن 4 مورد استفاده قرار می گیرند. پرسشنامه شخصیتی وودورث (WPDS) ، پرسشنامه چند وجهی شخصیتی مینه سوتا (MMPI) ، پرسشنامه کالیفرنیا (CPI) ، آزمون فرافكن رر شاخ، آزمون فرافكن اندريافت موضوع کودکان (T.A.C) ، جملات ناتمام راتر، آزمونهاي ترسیمی مثل آزمون ترسیم خانواده وآزمون ترسیم درخت از جمله آزمونهاي شخصیت بشمارمی روند. خالصه اي از آزمون ترسیم خانواده در بخش ضمیمه ، توضیح داده شده است.
مشاهده
مشاهده ، توصیف ساخت دار و يا بدون ساخت رگه هاي رفتاري، جنبه هاي ظاهري و برگرفته از رفتار کودک در میدان طبیعی و يا تصنعی است که با مشاهده ونظاره گري روان شناس انجام می گیرد. در اين روش، آزمايشگر ويا والدين ومربیان ، رفتار کودک را به صورت کلی ويا اختصاصی در فضاهاي متفاوت به دقت مشاهده و به طور دقیق گزارش می کنند. استنباط مشاهدات، برعهده روان شناس درمانگر است. به همین دلیل بهترين مشاهده گر، روان شناسان بالینی کودک هستند. چه، يكی بودن مشاهده گر و شخصی که استنباط می کند، تورش و انحراف دريافت ازمشاهده را کاهش می دهد.
روشهايی براي گزارش مشاهده وجود دارد که میزان زيادي به سلیقه آزمايشگر بستگی دارد. آنچه که در گزارش دهی مشاهده اهمیت دارد، اين است که :
اولا، آزمايشگر، مسايل روحی و شخصی خود را در استنباط خويش دخالت ندهد.
ثانیاً، مسايلی را گزارش نمايد که براي طراحی اصالح رفتار و درمانگري روانی موثر باشد. طبیعی است، ممكن است تمام مشاهدات وگزارش مشاهده گر در طراحی درمانگري مفید نباشد. به همین دلیل است که مشاهده نیز داراي هدف است. روان شناس می داند چه چیز يا چه چیزهايی را مشاهده می کند.
ثالثاً، دقت مشاهده گر صرفاً ناظر به ظاهر رفتار کودک نیست، بلكه دقت وي می تواند زواياي پنهان تري از رفتار کودک را نمايان سازد. به عنوان مثال، مشاهده انزواي کودک ممكن است چند وجهی باشد. حوصله نداشتن کودک، دعواهاي والدين، اوتیسم، افسردگی، انفعال در دوست گزينی، بیماري جسمانی و طبقه اجتماعی اقتصادي پايین، معانی مختلف اين انزوا می باشند.
بهترين مشاهده کننده کودک، والدين بويژه مادر است. تحقیقات نشان داده اند که بین گزارشهاي والدين درباره مشاهده کودک، همبستگی بااليی وجود دارد. هاول (1987) می گويد بین بافت مشاهده و مشاهده دقیق، رابطه معنی داري وجود دارد. او ضمن مطالعه اي که بر روي 269 کودک انجام داد، مشخص نمود که بین گزارش مطلعان متشابه، میزان همبستگی حدود 60 %و بین گزارش مطلعان نامتشابه، همبستگی در حد 24 %است. براين اساس، هرچه مشاهده گر به بافت وموقعیت روانی، اجتماعی و فرهنگی کودک نزديک تر باشد، مشاهده او دقیق تر واستنباط او واقعی تر خواهد بود. به همین دلیل، والدين بهترين مشاهده کنندگان درمحیط خانه و معلمان، بهترين مشاهده کنندگان درمحیط مدرسه بشمار می آيند. براين اساس يكی از کارهاي روان شناس بالینی درنگرش سیستمی درمانگري، آشناساختن والدين ومعلمان به فن مشاهده هدفدار است. مشاهد يک مهارت است که بايد آموزش داده شود. يكی از تكالیف دانشجويان روان شناسی بالینی کودک نیز مشاهده کودکان است. ممكن است اين امر درابتدا جدي بنظر نیايد، اما بتدريج دريچه هايی از دنیاي ذهنی کودک ورفتارهاي وي به روي دانشجويان گشوده خواهدشد.
سوال. مولفه هاي اصلی يک مشاهده دقیق کدامند؟
مصاحبه بالینی
مصاحبه بالینی، گفت وگوي تعاملی با هدف تشخیص، اصالح و درمان اختالالت روانی وارزيابی هاي ديگر شخص است و داراي ارزش تحلیلی و وارسی عمقی است.
مصاحبه، انواع مختلفی دارد. ازيک جهت، دو نوع مصاحبه ساخت دارهمانند مصاحبه هاي پیاژهاي و مصاحبه ديمون و هارت (1982-1991)و نیمه ساخت دار راجرزي را می توان مطرح نمود. تقسیم بندي ديگري نیز براي مصاحبه وجود دارد: يكی مصاحبه تشخیصی و ديگري مصاحبه درمانی. دربیشتر مواقع و بويژه در روان درمانگري، مصاحبه تشخیصی و درمانی در طول و منفک از يكديگر نیستند؛ بلكه اين دو مصاحبه در هم تنیده شده اند. به عبارت ديگر، وقتی ما در حال مصاحبه تشخیصی هستیم، به درمان هم می پردازيم. اما توجه کنید که اين دو نوع مصاحبه عین يكديگر نیستند بلكه، ترتیب زمانی آنها به گونه اي نیست که يكی در طول ديگري باشد. وقتی با يک بیمار درباره تعارضهاي وي گفت وگو می کنیم تا آنها را ارزيابی کنیم (تشخیص) ، درهمان موقع سعی می کنیم که انرژي روانی سرمايه گذاري شده بر تعارضها را کاهش دهیم (درمانگري). به عبارت ديگر نمی توان به صرف اينكه درحال تشخیص هستیم، به دقتهاي درمانی بی توجه باشیم.
نكته ديگر آن است که مصاحبه در روان شناسی بالینی يكی از بهترين روشهاي وارسی عمقی کودک محسوب می شودکه می تواند نقص روشهاي آزمونهاي عینی را مرتفع سازد و اليه هاي عمیق تري از شخصیت کودک را نمايان سازد. مصاحبه، کمک می کند که روان شناسان بالینی کودک در برچسب زدن به کودک، احتیاط بیشتري داشته باشند. ممكن است يک پرسشنامه، نوعی افسردگی را نشان دهد، اما به وسیله مصاحبه می توان به مسايل ديگري بجز افسردگی پی برد. به عنوان نمونه می توان موضوع سوگ را در نظر گرفت. عمدتاً نشانگان حادِ سوگ با افسردگی مطابقت دارند. ممكن است يک فرد توسط تست بک (Beck) نمره بااليی از افسردگی را کسب کند، اما وقتی همان فرد به وسیله مصاحبه وارسی می شود، مشخص می گردد که وي داراي سوگ ناشی از يک فقدان بوده است وتنها عالئم افسردگی را ازخود بروز می دهد که طبیعتا بزودي برطرف خواهند شد. چنین فردي افسرده نیست، اما عاليم آن را بطورموقت ازخود نشان داده است. مصاحبه واجد چنین توانايی است که به وارسی عمقی فرد می پردازد. در اين صورت، وارسی عمقی به معناي روش بالینی تلقی می شود، حتی اگر اين وارسی در حوزه بهنجاري باشد.
ساختار مصاحبه
مصاحبه بالینی داراي مراحلی است:
1 ـ مرحله اول، مرحله صحبت های ارتجالی و آزادانه مراجع و گوش دادن و پرهیز از شكار اطلاعات توسط مصاحبه کننده است. اين مرحله، بیشتر شبیه به يک درد دل است که فرد، آزادانه وبدونن چارچوب مشخصی، مسايل خودرا بیان می کند. معمولا اين مرحله با ابراز هیجانی و پراکنده گويیی مراجع همراه است. البته اين مرحله درکودکان با بزرگسالان متفاوت است. معمولا کودکان، شروع کننده نیستند و کمتر حرفهاي ارتجالی را بیان می کنند، پس بايد ازآنها سوال کرد. دراين مرحله، نوع سوالات بايد به گونه اي باشد که هیچگونه حساسیتی را درکودک ايجاد نكند. سوالات القا کننده، خشک، قالبی، سوالات پی درپی و باز، ازجمله سئوالاتی است که درکودکان حساسیت ايجاد می کند و ارتباط حرفه اي بین آنها ودرمانگررا خدشه دارمی سازد.
2 ـ مرحله دوم، مرحله تکمیل و تفحص بیشتر درباره اطلاعات مرحله اول است. در اين مرحله، اطلاعات درمانگر با مصاحبه با والدين و يا معلمان و يا خواهران و برادران درباره ساختار خانواده، وضعیتت سلامت، وضعیت تحولی و روابط اجتماعی تكمیل می شود.
3 ـ مرحله سوم، مرحله تفکر و بازنگری است که طی آن تعارض ها و دغدغه هاي ذهنی و روانی کودک کشف می شود. اين مرحله، عمیق ترين اليه مصاحبه است که درباره کودکان بیشتر با زبان غیرر کلامی) بازي، نقاشی، محرکهاي فرافكن (وزبان کلامی) بیان داستان، تكمیل داستان و تكمیل جمله ( صورت می پذيرد. استفاده از فنون فرافكن، ارتباط بین درمانگر و کودک را تسهیل می کند؛ چرا که کودکان به راحتی نمی توانند، عصبانیتها يا ترديدهايشان را بیان کنند، بلكه درون خود را با زبان و رفتار و تخیل بیان می کنند. کودکان، انگیزه ها و عقايدشان را در بازي و نقاشی هاي خود، وارد می کنند. اگر کودک کم حرف يا ترسو باشد، می توان از تكمیل جمله يا تكمیل داستان استفاده نمود. اين بیان، سرنخ هاي خوبی را بدست درمانگر می دهند. محرکهايی مثل:
ـ دوست دارم .....................
ـ اي کاش ...........................
ـ پدرم ...............................
ـ اگر فقط ........................
ـ در خانه ما قشنگ ترين چیز .................
خوب است براي تكمیل جملات، فضاي ارتباطی بین کودک ودرمانگر به يک فضای بازی تبديل شود. مثال به کودک بگويیم: می خواهیم "باهم" بازي کنیم. آماده اي؟. تجربه نشان داده است کودکان درشرايط بازي به شرط آنكه روان شناس مهارت ارتباط اولیه را داشته باشد، بهتر به سوالات پاسخ می دهند. نكته مهم ديگرآن است که دنیاي ذهنی کودکان پیش دبستانی، دنیاي بی قاعده است. واردکردن هرگونه قاعده ونظم دربازي با کودک، درآنها مقاومت ايجادمی کند وارتباط درمانی قطع می شود. ورود به بازي با کودک بدون وارد ساختن قاعده، مهارت بزرگی است که دانشجويان بايد آن را فرابگیرند و تمرين کنند.
نمونه هايی از تعارض هاي کودک که می توان آن را از آزمونهاي فرافكن و همچنین مصاحبه عمیق بدست آورد، عبارتنداز: تعارض بین رفتار ديگري و واقعیت ادراک شده توسط کودک، تعارض ادبپی، تعارض مقعدي، تعارض دهانی، تعارض ناشی از دلبستگی دو سوگرايانه، تعارض رفتار والدين و منابع ديگر، مثل طرد وجذبِ بدون قاعده وتعارض آموزشی و تحصیلی.
مالحظات مصاحبه
مصاحبه بالینی، متناسب با سطح تحولی کودک طراحی می شود. انعطاف پذيري يک اصل مهم در مصاحبه با کودک است. در يک مصاحبه بايد اهداف به خوبی، نزد مصاحبه کننده تعريف شده باشد. نكته مهم ديگر آن است که مصاحبه بالینی، وقتی به خوبی پیش می رود که مولفه ارتباط بین کودک ومصاحبه کننده برقرار شده باشد. براي 1 ايجاد ارتباط، تجربه بالینی روان شناس، آشنايی با مهارتهاي ارتباطات بین فردی و توان ارتباط با دنیاي ذهنی کودکان بسیار مهم است. به عبارت ديگرارتباط، پیش نیاز اساسی مصاحبه است و در طول مصاحبه نیز اين استلزام وجود دارد. موارد زير می تواند به ارتباطِ درمانی کمک کند:
1 ـ برخورد متناسب در تماس اولیه
2 ـ تهیه فضاي مناسب براي مصاحبه مثل اتاق بازي
3 ـ همراهی با کالم کودک و مخالفت نكردن با وي
4 ـ شناخت هیجانهاي کودک و توجه به عالئق، طردها و شادي هاي کودک به صورت هم حسی با وي.
5 ـ پرهیز از سوالهاي هدايتگر، القا کننده و مكرر
6 ـ عدم قضاوت درباره حرفها و رفتار کودک
7 ـ عدم تهديد کودک
8 ـ عدم استفاده از لحن آمرانه و تصنعی
9 ـ پذيرش احساسات و ديدگاههاي کودک
10 ـ عدم سرکوب بحثهاي کودک
11 ـ عدم نصیحت و سرزنش
12 ـ داشتن موضع دست پايین در مصاحبه
13 ـ صحبت کردن درباره عالئق مشترک
14 ـ کنترل هیجان خود و کنار آمدن با احساسات برانگیخته شده هنگام مصاحبه با کودک
15 ـ پرهیز از طرح دو يا سه پرسش در قالب يک پرسش آمیخته با اصطالحات فنی که براي کودک گیج کننده است.
16 ـ توجه به حرمت خود کودکان. چه، کودکانی که حرمت خود پايین دارند، جرات ابراز عقیده ندارند.
17 -ارتباط چشمی با وي به صورت معمولی. نگاه نافذ درمانگر، کودک را به مقاومت می کشاند.
18 -ايجاد يک ارتباط و رقص هیجانی با کودک
19 -عجله نداشتن در گوش دادن به حرفهاي کودک. عدم تعجیل بايد به صورت کلامی وغیر کلامی به کودک منتقل شود.
کودك مقاوم
اگر کودک هنگام مصاحبه، هنگام جدا شدن از والدين مقاومت کند، داراي مشكل است. اين مقاومت يا ناشی از عدم ايجادارتباط ويا بیانگر اضطراب جدايی است. اضطراب جدايی در سن دبستان بهنجار نیست و نشانه عدم امنیت روانی و هیجانی کودک است. کودکان مضطرب اجتنابی، مقاومت کننده اند و مطمئن نیستند در هنگام نیاز، والدين آنها در دسترس باشند. در اين صورت می توان مادر را در اتاق مصاحبه نگه داشت و يا اينكه مدت انتظار مادر را کاهش داد. ممكن است اين اضطراب نتیجه جدايی نباشد، بلكه ناشی از تداعی يک تجربه دردناک باشد. بايد اين تجربه را شناخت و سطح انرژي آن را تخفیف داد. تخفیف انرژي روانی ناشی از تجربه دردناک، به وسیله بازسازي تجربه و نیز بازگويی آن صورت می پذيرد. بايد به اين نكته توجه داشت که صرف بازسازي وبازگويی صحنه درناک انرژي روانی آن کاهش نمی يابد، بلكه اين کار نیازمند طراحی درمانگري توسط روان شناس مجرب وآشنا با تحول کودک است.
در پژوهشی که درياي لعل، آزيتا (8831 )برروي کودکان زلزله زده هريس انجام داد، نتايج نشان داد که حوادث غیر مترقبه چون زلزله میتواند آثار مخربی بر سلامت روانی و تحول کودکان و نوجوانان داشته و منجر به ايجاد وقفه در مسیر تحولی ايشان گردد. دراين پژوهش تأثیر برون ريزي احساسات به صورت نوشتن بر سلامت جسمی و پیش آگهی بیماري هاي مزمن بررسی شده است. دراين پژوهش، اثر مداخله بیان هیجانی به صورت نوشتن ، در کاهش ترس از مرگ و اضطراب کودکان و نوجوانان نجات يافته از زلزله مرداد ماه 1391 آذربايجان شرقی بررسی شده است.
يافته هاي پژوهش نشان داد که شاخص اضطراب پس از اجراي مداخله بیان هیجانی نوشتاري ، در گروه آزمايشی به طور معناداري نسبت به گروه کنترل، کاهش يافت ولی در مورد کاهش عالئم ترس از مرگ، اين روش، مؤثر نبوده است. مشخص گرديد که درمان "بیان هیجانی به صورت نوشتن"، بر کاهش اضطراب نوجوانان نجات يافته از بالياي طبیعی مؤثر است و اين روش میتواند به عنوان يک روش خوديار و ارزان و در دسترس در هر دوجنس، مورد استفاده قرار گیرد ولی در باره با کاهش ترس از مرگ نیاز به بررسی بیشتري دارد.
کودك آسیب ديده
کودک آسیب ديده کودکی است که به صورت جسمی، جنسی و هیجانی دچار تخريب شده است. در اين صورت بايد مشخص کرد که آيا واقعا آزار ديده است يا نه؟ به همین دلیل بايد در سوال کردن دقت داشت. کودک را بايد تشويق کرد که مسیر آسیب را به راحتی بیان کند. اين بیان به او آرامش و اطمینان می دهد. توصیه می شود به هنگام شنیدن مسیرآسیب، از حالتی که نوعی سرزنش و حساسیت بیش ازحد درمانگر را نشان می دهد، پرهیز نمود. همچنین بايد به او اطمینان داد که اين موارد محرمانه خواهد ماند.
در مطالعه ملكی، فريده (1392) که برروي کودکان ونوجوانان زلزله زده هريس انجام شد، اثربخشی "گروه درمانی شناختی ـ رفتاري" درکاهش اضطراب و استرس نوجوانان نجات يافته از زلزله مورد بررسی قرار گرفت. نتايج بیانگر تفاوت معنادار بین گروه آزمايش و گروه کنترل پس از اجراي روش درمان شناختی ـ رفتاري گروهی در کاهش عالئم اضطراب و استرس بود. گروه درمانی شناختی ـ رفتاري در نوجوانان آسیب ديده و نجاتيافته از زلزله ي آذربايجانشرقی (شهرستان هريس) در کاهش میزان اضطراب و استرس آنها اثربخش بوده است. مصاحبه با والدين گزارشی که از مصاحبه با والدين تهیه می شود به میزان زيادي همسو با تصورات قالبی و وابسته به فرهنگ است. فرويد می گويد کودکان تاوان گناهان والدين خود را می دهند. به همین دلیل والدين همیشه از رفتار انحرافی فرزندان بدون اسناد درونی صحبت میکنند و مراقب هستند که خودشان مقصر جلوه نكنند. وقتی مادران از گذشته صحبت می کنند، در بیان مسايل سخت، سوگیري می کنند.
اما اگر از مادران در مورد عقايد و رفتارهاي فعلی شان سوال کنیم، اعتبار و پايايی گزارشهاي آنها به سطح رضايت بخشی می رسد. به همین دلیل بايد به گزارشهاي والدين به دقت توجه نمود تا اين سوگیري در جريان مصاحبه و شكل گیري درمان صحیح، دخالت نكند. از سوي ديگر در جريان مصاحبه بايد به خلق و خوي مادر و پدر توجه داشت. تجربه نشان داده است مادران افسرده و يا واجد شخصیت وسواسی، متناسب با خلق خود از فرزند خويش صحبت می کنند. به عبارت ديگر همانگونه که به رگه هاي رفتاري وشخصیت کودک توجه داريم، الزم است نیم نگاهی هم به تعارض ها وسوگیري هاي احتمالی والدين بخصوص مادران نیز داشته باشیم. اين مهارت دراثر تمرين و کارورزي هاي پی درپی حاصل می شود. سوال. چه چیزهايی درمصاحبه موجب مقاومت کودک می شود؟