با توجه به این نظریه، که در ابتدای دهه 1960 توسط درک پرایس و رابرت مرتون توسعه یافت و توسط چندین محقق مانند دیل دانفر ( Dannefer D ) (2003) توضیح داده شد، نابرابری‌ها در طول فرآیند پیری بارزتر می‌شوند. پارادایم این نظریه را می توان در ضرب المثل " ثروتمندان ثروتمندتر و فقیرتر فقیرتر " بیان کرد. مزایا و معایب در مراحل اولیه زندگی تأثیر عمیقی در طول عمر دارد. با این حال، مزایا و معایب در میانسالی تأثیر مستقیمی بر وضعیت اقتصادی و سلامتی در زندگی بعدی دارد.

درآمد بالا سازش با بازنشستگی را افزایش می دهد، درحالیکه عدم درآمد و فشار مالی با نارضایتی و تجارب منفی بازنشستگی همراه است ( پرایس و جو ، 2005).

تاهل بر با سطوح بالای رضایت از بازنشستگی ارتباط دارد ( پرایس و جو ، 2005).

واکر، کیمل و پرایس ( 1981 ،نقل از هرشنسون، 2014 ) چهار نوع سبک زندگی را که توسط بازنشستگان به کار گرفته می شود، مشخص کردند:

1 . فردی که به دنبال بازنشسته شدن است و برنامه ریزی می کند تا در دوران بازنشستگی فعال باشد .

2 . افرادی که تمایل دارند تا سبک زندگی شغلی پیشین خود را ادامه دهند.

3 . افرادی که تمایل دارند سطوح فعالیتهایشان را از آنچه که در دوران اشتغال انجام می دادند، کاهش دهند.

4 . معمولا به اجبار بازنشسته می شوند، افرادی که فاقد منابع شخصی برای سازگاری رضایتبخش با شرایط جدید هستند .