ریچارد جسور (1998) در رابطه با رفتارهای پرخطر یک مدل روانی - اجتماعی به نام نظریه رفتار مشکل آفرین ارائه می دهد و بر این باور است که باید از همه پیامدهای بالقوه ­ی این رفتارها آگاه بود، نه فقط پیامدهای زیستی - بهداشتی (پزشکی) آن را مورد توجه قرار داد. جسور بیان می کند که تحلیل هزینه - فایده ای از عوامل پرخطر باید انجام شود ( عامل خطر در واقع یک عامل یا شرطی است که مطابق با سلامت، کیفیت زندگی یا خود فرد می باشد)، و فرد نمی تواند به سادگی خود را گرفتار هزینه­ های بالقوه­ ی این رفتارها نماید. در دوره­ ی نوجوانی، رفتارهای پرخطر می توانند تابعی از رشد بهنجار و طبیعی باشند. خواه نوجوانان از این امر آگاهی داشته باشند یا نه، این رفتارها اغلب دارای کارکرد، هدفمند و جهت یابی شده هستند ( جسور، ۱۹۹۲؛۱۹۹۸).

بر اساس دیدگاه جسور تمایل جوانان به رفتارهاي مختلف مشکل آفرین (پرخطر)، به دلیل گرایش درونی شدید فرد به سمت رفتارهاي نابهنجار و نقض هنجارهاي فرهنگی و اجتماعی موردپذیرش همه افراد جامعه است .

نوجوانان ممکن است رفتارهایی مانند سیگار کشیدن، نوشیدن مشروبات الکلی و فعالیت جنسی را انجام دهند تا بدین وسیله تأیید و احترام همسالان خود را به دست آورند، از والدین خود مستقل شوند، احساس رشد و بلوغ ذهنی کسب کنند و با استرس مقابله نمایند. از آنجایی که این اهداف در رشد بهنجار نوجوان مهم هستند، رفتارهای پرخطر، نوجوانان و جوانان را در دستیابی به این اهداف کمک می کنند ( با ارتباط و تعاملی که با هم برقرار می کنند تا تغییری را موجب شوند ). برعکس، پیامدهای منفی رفتارهای پرخطر می تواند بسیاری از امور مربوط به رشد را به مخاطره بیندازد، و شایستگی، بلوغ، نقش های اجتماعی مطلوب و گذر سالم و صحیح به بزرگسالی را مانع شود ( والنسیا و کرامر ، ۲۰۰۰: ۵۳-۵۴).

مطابق با دیدگاه جسور، عوامل مربوط به علت و معلول رفتارهای پرخطر متعدد و مرتبط به هم می باشند. عوامل خطر برای مشارکت در رفتارهای پرخطر شامل سابقه­ی مصرف مواد توسط خانواده، فقر، مدل های رفتار انحرافی، فرصتهای دریافتی پایین زندگی، عزت نفس پایین و رفتارهای مسأله دار از قبل موجود می باشد. عوامل حمایتی در برابر رفتارهای پرخطر، هوش بالا، خانواده منسجم و دارای همبستگی، مدارس با کیفیت، مدل های نقشی برای رفتار مرسوم و متداول، ارزشمند بودن موفقیت، حضور در کلیسا ( مکان های مذهبی ) ، و مشارکت و فعالیت در مدرسه و باشگاه های داوطلبانه را شامل می شود. این عوامل حفاظتی تبیین می کنند که چرا برخی نوجوانان با وجود قرار گرفتن در معرض خطر بالا، مرتکب رفتارهای پرخطر نمی­ شوند یا در دام پیامدهای منفی ای که این رفتارهای پرخطر می توانند به وجود آورند، گرفتار نمی ­شوند (همان: ۵۴).

مفهوم رفتار پرخطر به عنوان رفتاری تعریف می‏ شود که می ‏تواند بهزیستی، سلامتی و مسیر زندگی را به خطر بیندازد و دارای نتایج منفی و پیامدهای مضر می‏باشد. برای مثال، مصرف مواد مخدر می‏تواند به آزار و اذیت والدین منجر شود، فعالیت زودهنگام جنسی می‏ تواند به بچه ‏زایی ناخواسته منجر گردد، یا پیامد ترک تحصیل، بیکاری مزمن می‏باشد. در اینجا باید به دو مسأله توجه نمود؛ مسأله اول پیامدها و نتایج مخرب ناشی از درگیری نوجوانان و جوانان در رفتارهای پرخطر می باشد، مسأله دوم این است که چرا نوجوانان و جوانان اقدام به رفتارهای پرخطر می­کنند ( جسور ، 1998).

در مواردي نوجوان ممکـن اسـت درگیـر رفتارهـاي پرخطـر یـا رفتارهاي مشکل زایی شود که در این دوره افزایش می یابند ( لوبر، فرینگتون، اسـتوتهامر -لـوبر، مافیت و کسپی ، 1999 ). رفتار مشکل زا رفتاري است که مغایر با هنجارهاي عرفی و اجتمـاعی بوده و معمولاً منجر به برخی واکنش هاي کنترل اجتماعی جزئی ( مثل توبیخ کلامی ) و یا جدي ( مثل حبس ) می شود. رفتار بزهکارانه، نقض قوانین خانه یا مدرسه و مشکلات رفتاري بخشـی از رفتارهاي منفی تحت عنوان سندرم رفتار مشکل زا هسـتند ( جسـور و جسـور ، 1997 ). در صورتی که نوجوان درگیر هر یک از این رفتارها شود، احتمال درگیري او در سـایر رفتارهـاي مشکل زا نیز افزایش می یابد ( گاتی، ترمبلی، ویتارو و مکداف ، 2005 ). براي ریشـه یـابی علـل درگیري نوجوانان در رفتارهاي مشکلزا تلاشهاي زیادي صورت گرفته است ( جسور و جسـور ، 1997؛ گاتی و همکاران، 2005 ).

مطابق با دیدگاه جسور، عوامل مربوط به رفتارهاي پرخطر مانند: سابقۀ مصرف مواد توسط خانواده، فقر، مدلهاي رفتار انحرافی، فرصت هاي دریافتی پایین زندگی، عزت نفس پایین و رفتارهاي مسئله دار باهم مرتبط می باشند. این نظریه فرد را درزمینۀ محیط اجتماعی موردبررسی قرار می دهد و به عوامل مؤثر در انجام رفتار انحرافی یا بازداري از انجام آنها، تمرکز می نماید ( احمدي و معینی، 1394 :13 به نقل از جسور، 1998 ).