سبک اسناد
اسناد یعنی نسبت دادن چیزی به چیز دیگر، اسناد یک رفتار یعنی فرض درباره علت آن. استنتاج انگیزه ها و صفات دیگران از طریق مشاهده رفتار آنها، فرآیند اسناد نامیده می شود (راتوس ، 1995 ،ترجمه گنجی، 1375).
جورج کلی (1955) در کتاب « روانشناسی ساختهای شخصی » این نظریه را مطرح کرد که انسان در پی آن است که محیط خود را پیش بینی و کنترل کند. کلی پیشنهاد کرده است که هر فرد بشر، ساخت هایی برای خود تدوین می کند که از طریق آن رویدادهای جهان را ملاحظه و تفسیر می کند و از این راه می تواند رویدادها را پیش بینی و کنترل کند. به گفتۀ کلی، ما در تفسیر رویدادها آزاد هستیم ولی به استنباط های خود محدود می باشیم. در این جاست که به درک جدیدی از مسئله اراده آزاد و جبرگرایی می رسیم. از نظر کلی، انسان هم آزاد است و هم مجبور نظام استنباط فردی، برای انسان هم آزادی تصمیم گیری به ارمغان می آورد و هم محدویت عمل . انسان از این رو آزاد است که می تواند به مفاد رویدادها پی ببرد، نه اینکه بی اراده در اختیار آنها قرار گیرد. محدودیت انسان به این دلیل است که هر روز نمی تواند خارج از استنباطهایی که برای خود ساخته است، انتخابی داشته باشد. اما فرد با چیره شدن بر این استنباط ها با تفسیر محیط و زندگی، احساس آزادی می کند (پروین ، 1989 ،ترجمه کدیور و جوادی، 1374).
روانشناسان اجتماعی از دو نوع اسناد صحبت می کنند. اسنادهایی که منبع درونی دارند و اسنادهایی که منبع بیرونی دارند. در اسنادهای بیرونی، ما رفتار شخص را به عوامل بیرونی، مثل نفوذ اجتماعی با اجتماعی شدن نسبت می دهیم (راتوس، 1995 ،ترجمه گنجی، 1375).
اسنادها به دلیل این اهمیت دارند که نوعی از اظهارات مربوط به خود شناسی می شوند. که در الگوی یادگیری اجتماعی مطرح می شوند. روشی که ما علل را به وقایع اسناد می دهیم، روی چگونگی احساس، رفتار و تفکرما تأثیر می گذارد (پوپ و همکاران، 1990 ،ترجمۀ تجلی، 1374).
هر آنچه از روانشناسی می خواهید را در این وبلاگ بجویید .