تحقیقات در زمینه توسعه نوشتار در روانشناسی محدود شده است. در پژوهشی که انجام شده است، عموماً تمرکز بر توسعه زبان نوشتاری و گفتاری و ارتباط آنها بوده است. مهارت های گفتاری و نوشتاری را می توان مرتبط در نظر گرفت. محققان بر این باورند که زبان گفتاری کودکان بر زبان نوشتاری آنها تأثیر می گذارد. هنگامی که یک کودک نوشتن را یاد می گیرد، باید در شکل گیری حروف، املا، نقطه گذاری تسلط داشته باشد و همچنین باید ساختار و الگوهای سازمانی درگیر در زبان نوشتاری را به دست آورد.

نظریه کرول ( Kroll BM ) در 1981 یکی از مهم ترین نظریه ها در زمینه رشد نوشتاری کودکان است. او پیشنهاد کرد که رشد نوشتن کودکان به 4 مرحله تقسیم می شود. کرول صریحاً بیان می‌کند که این مراحل «مصنوعی» هستند به این معنا که مرزهای بین مراحل نادقیق هستند و او تشخیص می‌دهد که هر کودک متفاوت است، بنابراین رشد آنها منحصر به فرد است. مراحل رشد نوشتار برجسته شده است تا به خواننده یک طرح کلی از مراحلی که کودک در طول رشد نوشتاری طی می کند ارائه دهد. با این حال، هنگام مطالعه عمیق رشد یک فرد، مراحل ممکن است تا حدی نادیده گرفته شوند.

1- مرحله آماده سازی : اولین مرحله از مراحل کرول، مرحله آماده سازی برای نوشتن است. در این مرحله اعتقاد بر این است که کودک مهارت های فنی مورد نیاز برای نوشتن را درک می کند و به آنها اجازه می دهد تا حروف مورد نیاز برای نوشتن کلماتی را که کودکان می گویند ایجاد کنند. در این مرحله اولیه، کودکان فرصت های زیادی را برای گسترش مهارت های زبان گفتاری خود تجربه می کنند. صحبت کردن و نوشتن در اینجا فرآیندهای کاملاً جداگانه ای در نظر گرفته می شوند، زیرا نوشتن کودکان در این مرحله کمتر توسعه یافته است، در حالی که زبان گفتاری آنها ماهرتر می شود.

2- مرحله تثبیت : کرول مرحله دوم رشد نوشتار را تثبیت می داند. در اینجا، کودکان شروع به تحکیم زبان گفتاری و نوشتاری می کنند. در این مرحله، مهارت‌های نوشتاری کودکان به شدت به مهارت‌های زبان گفتاری آنها متکی است و زبان نوشتاری و گفتاری آنها یکپارچه می‌شود. مهارت های زبان نوشتاری کودکان با استفاده از مهارت های زبان گفتاری خود برای بهبود نوشتارشان قوی تر می شود. سپس به نوبه خود، هنگامی که پیشرفت در مهارت های زبان نوشتاری کودکان مشاهده می شود، مهارت های زبان گفتاری آنها نیز بهبود یافته است. زبان نوشتاری کودک در این مرحله منعکس کننده زبان گفتاری اوست.

3- مرحله تمیز : در مرحله سوم، تمایز، کودکان شروع به یادگیری می کنند که زبان نوشتاری به طور منظم در ساختار و سبک با زبان گفتاری متفاوت است. درک رشد از تثبیت به تمایز برای برخی از کودکان می تواند چالش برانگیز باشد. کودکان می توانند «با تبدیل از زبان اساساً آشکار گفتار به فعالیت اساساً پنهان نوشتن مبارزه کنند». در این مرحله، کودک می آموزد که نوشتن به طور کلی بیشتر رسمی در نظر گرفته می شود تا زبان گفتاری، که تصور می شود گاه به گاه و محاوره ای است. در اینجا، اعتقاد بر این است که کودکان شروع به درک این موضوع می کنند که نوشتن در خدمت هدفی است.

4- مرحله یکپارچه سازی سیستماتیک : کرول آخرین مرحله را مرحله یکپارچه سازی سیستماتیک می داند. تمایز و یکپارچگی بین گفتار و نوشتار کودک در این مرحله قابل مشاهده است. این بدان معناست که گفتار و نوشتن «اشکال و کارکردهای به خوبی بیان شده» دارند. [42] با این حال، آنها همچنین به این معنا که از یک سیستم استفاده می کنند یکپارچه هستند. در نتیجه آگاهی فرد از مخاطب، زمینه و دلیلی که با آن ارتباط برقرار می کند، زبان نوشتاری و گفتاری هر دو می توانند همپوشانی داشته باشند و در این مرحله اشکال مختلفی به خود بگیرند.

کرول از چهار مرحله برای ارائه توضیح و تعمیم در مورد توسعه این دو جنبه زبان استفاده کرد. بیشترین اهمیت به ترتیب در مرحله دوم و سوم، تثبیت و تمایز قرار دارد. می توان نتیجه گرفت که زبان نوشتاری و گفتاری کودکان، از جهاتی خاص، بیشتر شبیه سن، بلوغ و تجربه می شود. با این حال، آنها همچنین به طور فزاینده ای از جنبه های دیگر متفاوت هستند. محتوای مهارت‌ها شبیه‌تر است، اما رویکرد مورد استفاده برای نوشتن و گفتار متفاوت است. هنگامی که توسعه نوشتار و گفتار با دقت بیشتری بررسی شود، می توان دریافت که عناصر خاصی از زبان نوشتاری و گفتاری در حال تمایز هستند و عناصر دیگر در یک مرحله یکپارچه هستند.

پررا یک نظرسنجی انجام داد و دید او منعکس کننده دیدگاه کرول است تا جایی که از چهار مرحله کرول استفاده کرد. هنگامی که کودک تحت یادگیری اولیه زبان نوشتاری قرار می گیرد، هنوز به زبان شفاهی تسلط کامل پیدا نکرده است. واضح است که توسعه زبان نوشتاری آنها توسط زبان گفتاری آنها کمک می شود. همچنین می توان گفت که توسعه زبان گفتاری آنها با توسعه مهارت های زبان نوشتاری آنها کمک می کند. کانتور و روبین معتقدند که همه افراد با موفقیت به مرحله نهایی ادغام نمی روند. پررا همچنین می‌داند که تعیین سن‌های زمانی به هر مرحله از رشد نوشتن دشوار است، زیرا هر کودک فردی است، و همچنین مراحل «مصنوعی» هستند.

به غیر از نظریه کرول، چهار اصل در مورد الگوهای اولیه در توسعه نوشتار وجود دارد که ماری کلی در کتابش چه نوشتم؟. این چهار اصل عبارتند از اصل تکرارشونده، اصل زایشی، اصل نشانه و اصل موجودی. اصل تکرارشونده شامل الگوها و اشکال در نوشتار انگلیسی است که در طول توسعه نوشتار توسعه می یابند. اصل مولد این ایده را در بر می گیرد که نویسنده می تواند معانی جدیدی را با سازماندهی واحدهای نوشتاری و حروف الفبا ایجاد کند. اصل نشانه درک این است که کلمه چاپ شامل چینش کاغذ و مرزهای کلمه نیز می شود. و در نهایت، اصل موجودی این واقعیت است که کودکان میل به فهرست کردن و نامگذاری مواردی دارند که با آنها آشنا هستند و به همین دلیل می توانند مهارت های نوشتاری خود را تمرین کنند.