بسیاری از محققان بر جنبه ها و ابعاد مختلفی در جهت توسعه تئوری اعتماد تأکید کرده اند. مایر و دیگران برای رسیدن به این هدف پیشنهاد می کنند که باید به خصوصیات و ویژگیهای اعتمادکننده و اعتمادشونده توجه شود. آنها یک مدل پیشنهاد کردند؛ همچنین بین عوامل به دست آمده از اعتماد و خود اعتماد و پیامدهای اعتماد تمایز قائل شدند (مارتینز ، ۲۰۰۲).

نظریه پردازانی چون مایر، داویس و اسکورمن ، (1995)؛ مک نایت، چودهاری وکاسمار ، (2002) برای اعتماد، سه بُعد توانائی یا شایستگی، نوع دوستی یا نیکوکاری و امانت داری یا درستی را در نظر گرفتند (مایر و همکاران، 1995).

 توانائی : مجموعه ای از مهارت ها، شایستگی ها و ویژگی هائی است که گروهی را قادر به تأثیر گذاری در حوزه ای خاص می نماید.

 نوع دوستی : میزان اعتقادی است مبنی بر اینکه اعتماد کننده معتقد است اعتماد شونده می خواهد برای اعتماد کننده فارغ از منفعت طلبی فردی، خیر و نیکی انجام دهد.

 درستی یا امانت داری : ادراک اعتماد کننده است در این مورد که اعتماد شونده به مجموعه ای از اصول که اعتماد کننده آن را مهم و قابل قبول می داند، وفادار می ماند (مایر و همکاران، 1995).

مایر و همکارانش (۱۹۵۵) سه مؤلفه اعتبار، صلاحیت و خیرخواهی را به عنوان ابعاد اصلی اعتماد مطرح می کنند :

۱) اعتبار: به معنی اعتقاد به این میباشد که یک فرد یا سازمان آنچه را که قول انجام آن را داده است، انجام خواهد داد و بی تناقض عمل خواهد کرد

۲) صلاحیت: صلاحیت به قابلیت های دیگران برمی گردد که بر اساس آن میتوانند وظایف خود را انجام دهند.

۳) خیر خواهی: خیرخواهی به معنی انگیزه های مهربانانه و میزان محبت یک شخص نسبت به گروه متقابل و توجه صادقانه به رفاه دیگران است (مایر و همکاران، ۱۹۹۵).

مدل اعتماد سازمانی مدلی است که توسط مایر و دیگران ( ۱۹۹۵ ) ارائه شده و سه عنصر قابلیت اعتماد را با هم ترکیب میکنند: توانایی، خیرخواهی و یکپارچگی میل باطنی و گرایش به عنوان تمایل عمومی به اعتماد به دیگران، تعریف میشود.

مایر و دیگران( ۱۹۹۵ )، مشخص می سازند که گرایش یا میل باطنی، بر این که فرد چه مقدار به دیگری، قبل از این که اطلاعاتی در مورد او بداند، اعتماد نماید، تأثیر می گذارد. خیرخواهی، به عنوان نیت برای خوب بودن است. یکپارچگی، به عنوان مجموعه ای از اصول که مورد پذیرش افراد درگیر در کار میباشد، تعریف میشود. همان گونه که توسط مایر و همکارنش، مشخص گردیده است اعتماد از تعامل ادراکی که از توانایی، خیرخواهی و یکپارچگی یک شخص صورت می گیرد تولید می شود که این اعتماد تحت تأثیر میل باطن, ما به اعتماد به دیگران، نیز قرار می گیرد .(میرحسینی ،۱۳۹۱ ،ص ۷۲)