نظريه شغل و شخصيت جان ال هالند ( 1919  - 2008 ) ، تطابق و سازگاري شخصيت افراد و محيطهاي كاري متناسب را بيان مي كند. او بر اين عقيده بود كه يك فرد به فعاليتها و محيط هاي شغلي خاصي گرايش دارد كه با علايق و ارزشهايش سازگار باشد. ثبات در فعاليت شغلي در دراز مدت فقط وقتي حاصل مي شود كه بين فرد و نوع فعاليتهاي شغلي او هماهنگي صحيح و مناسب وجود داشته باشد.

جان هالند ، یک پژوهشگر در زمینه توسعه مسیر شغلی بود که اعتقاد داشت ایجاد یک مسیر شغلی مناسب به سطح تناسب بین فرد و محیط کاری اش بستگی دارد. هالند بحث می کند که افراد می توانند بر اساس شخصیت شان به انواع مختلفی تقسیم بندی شوند و اینکه آنها به دنبال شغلی هستند و یا در شغلی عملکرد بهتری خواهند داشت و راضی تر هستند که با ویژگی های خاص شان تناسب بیشتری داشته باشد. منظور از همخوانی و تناسب میزان تشابه نوع شخصیت فرد با محیطی است که او در آن کار می کند. بسیاری از تحقیقات به این نتیجه رسیده اند که تناسب بالا منجر به عملکرد شغلی بالاتر، رضایت بیشتر و صرف کردن مدت زمان بیشتر در شغل می گردد.

نظریه‌ی تصمیم‌گیری شغلی هالند، نظریه‌ی همخوانی شغل و شخصیت است که حدود 50 سال توسط هالند و دیگران به‌کار رفته و هم‌اکنون نیز در مدارس، دانشگاه‌ها، بازار کار و دیگر محیط‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین سودمندی و اعتبار آن در کشورهای آمریکایی، اروپایی، آسیایی، استرالیایی و آفریقایی مورد تایید قرار گرفته است. هالند، نظریه‌ی خود را بر مبنای دو اصل استوار نموده است.

1. انتخاب شغل و حرفه به نوع شخصیت فرد بستگی دارد و راهی برای ابراز وجود فرد به حساب می‌آید.

2. انتخاب شغل و حرفه رابطه‌ی مستقیمی با طرز تلقی و گرایش فرد دارد.

وی معتقد است که با وجود پیشرفت‌های زیاد در علومی همچون آمار، هنوز هم بهترین راه برای پیش‌بینی شغل فرد، پرسش در مورد ترجیحات شغلی اوست و لذا از طریق مصاحبه می‌توان رغبت‌ها و گرایش‌های شغلی فرد را به‌دست آورد.

هالند، در بررسی‌های پنجاه ساله خود نشان داد که شخصیت فرد می‌تواند نقش مهمی در انتخاب شغل و به‌طورکلی در زندگی حرفه‌ای او داشته باشد. براساس این نظریه، افراد جامعه را می‌توان از نظر شخصیتی در یکی از شش تیپ واقع‌گرا، جستجوگر، هنری، اجتماعی، متهور و قراردادی طبقه‌بندی کرد. براساس نظریه هالند، از آنجا که افراد در محیطی رشد می‌کنند که بتوانند در آن مهارت‌ها و توانایی‌های خود را به‌کار گیرند و نگرش‌ها و ارزش‌های خود را نشان دهند، تیپ‌های هنری به دنبال محیط‌های هنری و تیپ‌های قراردادی به دنبال محیط‌های قراردادی هستند. حال اگر، الگوی شخصیتی یک فرد و الگوی محیطی او را بدانیم، می‌توانیم برخی از نتایج این‌گونه جور شدن‌ها را پیش‌بینی کنیم.

هالند، در نظریه‌ی خود به دنبال این است که به سه سوال اساسی که در زیر آمده است، جواب داده و از این طریق نظریه‌اش را شرح ‌دهد.

· کدام خصوصیات افراد و محیط‌ها به نتایج حرفه‌ای مثبت همچون تصمیمات حرفه‌ای رضایت‌بخش منجر می‌شود؟

· کدام خصوصیات افراد و محیط‌ها به تغییر یا ثبات حرفه‌ای در فضای زندگی منجر می‌شود؟

· مؤثرترین شیوه‌هایی که انسان‌ها را در ارتباط با علائق شغلی آنها یاری می‌رسانند، کدام‌ها هستند؟

این نظریه دارای مفروضاتی است که هالند آنها را بدین شیوه توضیح داده است:

بیشتر افراد را می‌توان به نسبت تشابهاتشان به یکی از شش تیپ شخصیتی تقسیم‌بندی کرد. این تیپ‌ها به عنوان مدلی مناسب برای توصیف فرد به حساب می‌آیند ولی باید دانست که افراد یک تیپ، خالص نیستند و می‌توانند تلفیقی از چند تیپ باشند، ولی یکی از تیپ‌ها غلبه بیشتری دارد.

محیط‌ها نیز طبق این نظریه به شش مدل طبقه‌بندی می‌شوند. نوع مدل محیط براساس مدل غالب افرادی که آن محیط را می‌سازند، تعیین می‌گردد. افرادی که در یک محیط دور هم جمع می‌شوند، محیطی را ایجاد می‌کنند که منعکس‌کننده تیپ شخصیتی آنان است.

سومین فرضیه‌ی هالند، مرکز ثقل نظریه‌های جور بودن شخص و محیط است. افراد به دنبال پیدا کردن محیط‌هایی هستند که به آنها اجازه دهد مهارت‌ها و توانایی‌های خود را به اجرا بگذارند و قبول مسؤولیت کنند.

چهارمین فرضیه، به شکل‌گیری رفتار به وسیله‌ی تعامل بین شخصیت و محیط اشاره می‌کند. اگر ما تیپ شخصیتی فرد را بدانیم، می‌توانیم با به‌کارگیری دانسته‌هایمان، درباره نتایج احتمالی مانند انتخاب شغل، تصدی شغلی، موفقیت و رضایت شغلی پیش‌بینی‌هایی نماییم.

هالند، چهار ساختار را برای توصیف ارتباط بین تیپ‌های افراد و محیط‌های شغلی‌شان فرض می‌کند:

1- همخوانی (Congruence) : نقش محوری را در نظریه‌ی هالند ایفا می‌کند. همخوانی، به جور شدن یک فرد با محیط برمی‌گردد. برای مثال، کار کردن یک فرد متهور در محیط تهوری در مقایسه با کار کردن همان فرد در محیط جستجوگر از همخوانی بالاتری برخوردار است.

2- تمایز (Differentiation) : به میزان شناسایی علایق فرد مربوط می‌شود. زمانی که بین آنچه که فرد دوست دارد و ندارد، تفاوت روشنی برقرار باشد؛ نشان‌دهنده‌ی آن است که علایق به خوبی از هم متمایز شده‌اند.

3- همسانی (Consistency) : انعکاسی از همبستگی درونی علایق فرد است. مثلا یک فرد با علایق هنری و جستجوگر، همسان‌تر از یک فرد با علایق هنری و قراردادی خواهد بود.

4- هویت (Identity) : این مفهوم، برآوردی از وضوح و ثبات هویت یک شخص یا هویت یک محیط را فراهم می‌کند. هویت شخصی، یعنی داشتن تصویری روشن و ثابت از اهداف، علایق و استعدادهای فردی. هویت محیطی، زمانی وجود دارد که محیط یا سازمانی با اهداف، وظایف، پاداش‌های روشن و متشکل دارد که در فواصل طولانی ثابت می‌ماند.

هالند در طرح اولیه نظریه اش شش طبقه شغلی را مورد بررسی قرار داد که عبارت بودند از:

۱-مشاغل موتوری یا ماشینی مثل کشاورز ،راننده

۲-مشاغل فکری مثل زیست شناس

۳- مشاغل انطباقی مثل دفتردار یا تحویل دار

۴-مشاغل واسطه ای مثل فروشندگی یا سیاست مداری

۵-مشاغل حسی و زیباشناختی مثل موسیقی دان یا هنرمند

۶-مشاغل اجتماعی مثل مشاور ،معلم

طبق نظريه هالند (1970) مي توان افراد را بر اساس خصوصيات و شباهتشان به يكي از 6 تيپ شخصيتي طبقه بندي كرد كه عبارتند از: واقعگرا ، جستجوگرا ، هنري ، اجتماعي ، متهور و قراردادي و شش نوع محیط شغلی مرتبط وجود دارد. 

1 – تيپ واقع گرا (Realastic)

از خصوصیات افرادی که در این طبقه قرار می‌گیرند، می‌توان جدیت در کار، واقع‌بینی در امور، مهارت‌های مکانیکی، تفکر عملی، قدرت جسمانی، علاقه و هماهنگی در کارها را نام برد. فرد واقع‌بین، چنانچه با مشکلی مواجه شود، راه‌حل‌های عملی برای مشکلات جستجو می‌کند. این افراد بیشتر به مشاغلی که نیازمند مهارت‌های فنی است، روی می‌آورند. 

این افراد علاقمند به کار با وسایل و ماشین‌ها و بی‌علاقه به فعالیت‌های آموزشی و درمانی هستند. از نظر صفات شخصیتی، این افراد اهل عمل، خودمحور، صرفه‌جو، سرسخت و غیراجتماعی هستند. مشاغل مناسب این افراد عبارتند از مشاغل فنی، کشاورزی و بعضی از مشاغل خدماتی.

فرد واقع بین از روش های عینی استفاده می کند و از فعالیت های فکری ، اجتماعی و هنری اجتناب می ورزد .آنان افرادی عضلانی ،غیر اجتماعی ،مادی گرا ، بی ریا ، اهل عمل ،خودمحور ،رک ،صرفه جو و سرسخت هستند و فعالیت هایی را که مستلزم مهارت های جنبشی –حرکتی است را دوست دارند .فرد واقع بین از موقعیت هایی که مستلزم ابراز وجود و انجام کارهای شفاهی و هوشمندانه باشد اجتناب می ورزد . فرد واقع بین به ندرت کارهای خلاقانه انجام می دهد و از طریق رشد مهارت های جسمانی کمبود مهارت های اجتماعی و ذهنی خود را جبران می کند .برخی از خصوصیات افرادی که در این طبقه قرار می گیرند عبارتند از :جدیت در کار ،واقع بینی در امور ،مهارت های مکانیکی ،تفکر عملی ،قدرت جسمانی . آنان بیشتر به مشاغلی که به مهارت های فنی نیازمندند اشتغال می ورزند .
رفتارها:
1 – مشاغل يا موقعيتهاي واقع گرايانه اي م انند مهندسي برق را ترجيح مي دهند كه در آن موقعيتها بتوانند فعاليتهاي ترجيحي خود را انجام دهند و از فعاليتهايي كه مقتضي مشاغل اجتماعي است، دوري كنند.
2 – براي حل مشكلاتي كه در كار و محيطهاي ديگر وجود دارد از خلاقيتهاي واقع گرايانه استفاده مي كنند.
3 – خود را فردي داراي توانايي ورزشي و مكانيكي و فاقد توانايي در ارتباط انساني مي دانند .
4 – براي اشياء عيني و خصوصيات شخصي قابل لمس نظير پول، قدرت و مقام ارزش قايل مي شوند .

افراد تیپ واقع گرا به دنبال فعالیتهای جسمانی هستند و از كار كردن با ابزار، ماشین آلات و حیوانات بیشتر لذت می برند و صلاحیتهای فنی بالایی دارند.

ويژگيها
غير اجتماعي مادي خود محور
همرنگ طبيعي انعطاف ناپذير
رك بهنجار صرفه جو
اصيل مصر غير شهودي
سرسخت اهل عمل بي پيرايه

2 – تيپ جستجوگر

افراد تیپ جستجوگر به دنبال جستجوی راه حلهای گوناگون برای حل مشكلات از طریق صلاحیتهای علمی و تخیلی هستند. افراد این تیپ برای استفاده از تفكر انتزاعی و پیچیده برای حل مشكلات حمایت می شوند.

از خصوصیات بارز افراد این طبقه تفکر، سازمان‌دهی، قدرت و استدلال است. این طبقه از افراد، روابط اجتماعی را زیاد دوست ندارند. گاه به رویاپردازی در مورد پیشرفت‌های آینده‌ی خود مبادرت می‌ورزند و از انجام مشاغل پیچیده که نیاز به تفکر دارد، لذت می‌برند. این افراد خلاق، مستقل، پیشرونده، کمرو و محتاط می‌باشند. علاقمند به پژوهش و کارهای علمی در زمینه‌های ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی و بی‌علاقه به فعالیت‌های متهورانه هستند. این افراد دارای این صفات شخصیتی هستند: کنجکاو، دقیق، تحلیل‌گر، پیچیده، کناره‌گیر، منتقد و خوددار. مشاغل مناسب این افراد عبارتند از: مشاغل علمی و پژوهشی، پزشکی و برخی از مشاغل مهندسی.

از هوش به عنوان مهمترین وسیله برای تعیین هدف هایش استفاده می کند . این افراد مشاغلی نظیر نویسندگی ،منجمی ،جراحی ،مهندسی ،طراحی ،هوانوردی و علم فیزیک و شیمی را ترجیح می دهند . افراد جستجو گر با مشکلات بر اساس بینش ،بصیرت و تدبیر برخورد می کنند . به موضوعات علمی ،استنباطی ،جبر ،زبان های بیگانه و فعالیت های خلاق مثل هنر ،موسیقی ،و مجسمه سازی علاقمندند و از مو قعیت های اجتماعی دوری می کنند . آنان منطقی ،خود دار ،کناره گیر ،مستقل ،روشنفکر ،تحلیل گر کنجکاو و درون گرا هستند ،کار مستقل را ترجیح می دهند ،از کسی حمایت نمی کنند و توقع حمایت هم ندارند .از طریق کسب دانش قدرت خود را افزایش می دهند .در موقعیت های اجتماعی فروتن هستند ولی اگر تحت فشار قرار گیرند از خود دفاع می کنند . از انجام مشاغل پیچیده ای که نیاز به تفکر دارد لذت می برند . آنان خلاق ،مستقل ،پیشرونده ،کم رو و محتاط هستند .

3- تیپ هنری

افراد تیپ هنری به دنبال محیط های آزاد و باز هستند كه خلاقیت و اظهار شخصی را تشویق می كند و چنین محیطی برای آنها آزادی بیشتر در توسعه محصولات و پاسخهای آنان خوهد داشت.

افراد این طبقه در شناسایی و بیان خصوصیات خود مهارت دارند. روابط حسنه‌ای با دیگران برقرار نموده و در عین حال از نظم و ترتیب به دوراند. در روابط خود با دیگران حساس‌اند. کمتر به کنترل خود می‌پردازند و به سادگی در مورد عواطف و احساسات خود گفتگو می‌کنند. این عده به صفات زنانه بیش از صفات مردانه گرایش دارند و به مبارزه با مشکلات محیطی از طریق ارایه‌ی آثار هنری اقدام می‌نمایند. نسبت به انجام فعالیت‌های پیچیده و ابتکاری و هنری علاقمند هستند. از ویژگی‌های شخصیتی عاطفی، ابرازگر، خیال‌پرداز، آرمان‌گرا و استقلال‌طلبی برخوردارند. مشاغل مناسب این گروه عبارت است از: مشاغل هنری، موسیقی، ادبیات، بازیگری و مترجمی.

این افراد خیال پرداز ،آرمانگرا ،درون گرا ،آزاد منش و گریزان از نظم هستند .به مشاغل هنر پیشگی ،هدایت ارکستر موسیقی ،نویسندگی و نقاد کتاب علاقمندند .استعدادکلامی آنان بالاتر از استعداد ریاضی است . بیشتر حالت زنانگی دارند .به زیبایی شناسی ارج می نهند  و دوست دارند مستقل و خلاق باشند . بیشتر از سایر انواع قوه ابتکار دارند .

4- تیپ اجتماعی

افراد تیپ اجتماعی به دنبال انعطاف و درك دیگران هستند كه منجر می شود افراد بتوانند به همدیگر كمك كنند. این افراد از آموزش دادن دیگران، حل مشكلات كاری و مسئولیتهای اجتماعی لذت می برند و بر ارزشهای انسانی از قبیل مهربانی و دوستی تأكید دارند.

افرادی که جزء این طبقه هستند، دارای رغبت‌های اجتماعی می‌باشند و نقش معلمی یا روان‌درمانگری را ترجیح می‌دهند. این افراد انسان‌هایی مسئول و بشردوست هستند و قراردادهای اجتماعی را می‌پذیرند. در عین حال از حل عقلانی مسائل گریزانند و از کارهای بدنی و فعالیت‌های سازمان‌یافته خوششان نمی‌آید. این گروه علاقمند به امور آموزشی و درمانی و بی‌علاقه به امور فنی و ماشینی هستند. روحیه همکاری، معاشرتی بودن، شکیبایی، مسئولیت‌پذیری و صمیمیت از جمله صفات شخصیتی این گروه می‌باشد. همچنین مشاغل مناسب این گروه عبارتند از: مشاغل مربوط به تعلیم و تربیت، رفاه اجتماعی و موضوعات اخلاقی.

افراد این نوع شخصیت از طریق ارزش ها و هدف هایشان دیگران را به تغییر رفتارشان ترغیب می کنند و بدان وسیله بر محیط تاثیر می گذارند . نوع اجتماعی بیش از سایرین به احساسات اهمیت می دهند و مشاغلی مثل مشاور ،روانکاو ،معلم ،روانشناس و مسوول روابط عمومی را انتخاب می کنند . این افراد از پذیرش نقش های مردانه و استفاده از ابزار و ماشین آلات می پرهیزند .آنان افرادی شاد ،فعال ،آرمانگرا ،معاشرتی ،صمیمی ،یاری رسان ،سخاوتمند و مهربان ،بشر دوست و مسئولیت پذیر هستند .

5- تیپ تهوری

افراد تیپ تهوری به دنبال دستكاری و كنترل دیگران برای رسیدن به اهداف شخصی یا سازمانی هستند. مسائل اقتصادی و مالی برای آنها بسیار مهم است و برای رسیدن به اهداف خود خطراتی را قبول می كنند و در این زمینه دارای اعتماد به نفس، اجتماعی و قاطع هستند.

افراد نوع تهوری در گویایی بسیار مهارت دارند. ماجراجو و اجتماعی هستند. در فعالیت‌هایشان نقش غالبی بر عهده دارند. در جستجوی قدرت و موقعیت بوده و همواره می‌کوشند تا رهبر باشند و در امور مالی و تجاری نظایر آنها مهارت کسب می‌کنند. علاقمند به فعالیت‌های رهبری، مدیریت، سیاسی و کسب درآمد اقتصادی و بی‌علاقه به امور پژوهشی هستند. ماجراجو، باانرژی، مطمئن به خود، هیجان‌طلب و سلطه‌جو می‌باشند. مشاغل مناسب این گروه عبارت است از: مشاغل مدیریتی، تجارت و فروشندگی.

افراد نوع تهوری پرگو و حراف ،بی احتیاط ،بی باک ،زیاده طلب ،سلطه جو ،ما جرا جو ،با انرژی ،برون گرا و خودنما هستند .این نوع بیشتر مشتاق کسب قدرت و مقام هستند از توتنایی کلامی بالا و قدرت در راستای تسلط بر دیگران بهره می گیرند . بیشتر به مشاغل سیاسی و اقتصادی می پردازند . نقش های فرماندهی و مدیریتی را دوست دارند . در مقایسه با سایر انواع ،قدرت خلاقه کمتری در انجام کارهای ابتکاری دارند .

6- تیپ قراردادی یا سنتی

افراد تیپ قراردادی را می توان افرادی سازمان یافته و با برنامه نامید و محی طهای اداری كه نیاز به بایگانی و سازماندهی گزارشها دارد برای این افراد مناسب است .

این عده احترام خاصی برای حفظ قوانین و مقررات قایل‌اند و به خوبی به کنترل خویش قادر می‌باشند. دوستدار نظم و ترتیب بوده و از موقعیت‌های پیچیده گریزانند و به فعالیت‌های جسمانی تن در نمی‌دهند. به امور دفتری، تنظیم اطلاعات نوشتاری و پردازش داده‌ها علاقمندبوده و به بی‌نظمی و امور هنری علاقمند نیستند. صفات شخصیتی این گروه عبارت است از: محتاط، مطیع، منظم، صرفه‌جو، دوراندیش و وظیفه‌شناس. مشاغل مناسب این گروه، مشاغل اداری و منشی‌گری، حسابداری و بایگانی می‌باشد.

افراد این نوع شخصیت ،فعالیت های ساده مثل نگهداری پرونده ها ،بایگانی و تکثیر مطالب و،تنظیم اطلاعات را به فعالیت های مبهم و جستجو گرایانه ترجیح می دهند .افراد نوع قراردادی کارهایشان را تمیز ،مرتب و محافظه کارانه انجام می دهند و در نتیجه اثر خوبی روی دیگران بر جای می گذارند . همرنگ ،وظیفه شناس ،محتاط ،انعطاف ناپذیر ،خوددار ،پیگیر ،اهل عمل و دور اندیش هستند . برای آنان موارد اقتصادی اهمیت زیاد دارد .از کارهای خشن ،عضلانی  و ابتکاری می پرهیزند . به تغییر شغل زیاد تمایل ندارند .برای حفظ قوانین و مقررات احترام خاصی قائلند . از موقعیت های پیچیده گریزانند و دوستار نظم و ترتیب در کارها هستند .

انواع شخصیتی هالندمشخصه های شخصیتیویژگی های محیط کاریمشاغل نمونه
واقعگراعملگرا ، خجالتی ، مادی گرا و با ثباتبا دست ، ماشین ها و یا ابزار کار می کنند – بر نتایج ملموس تمرکز دارند

کارگران خط تولید

مهندسین مکانیک

جستجوگرتحلیلگر ، درونگرا ، کم حرف ، کنجکاو ، دقیق و مستقلکارهایی که دربرگیرنده کشف ، جمع آوری ، تحلیل و حل مسائل باشد

زیست شناسان

دندانپزشکان

تحلیلگران سیستم ها

هنرمند

خلاق ، عجول ،

ایده آلیست ، شهودی ، احساساتی

کارهایی که دربرگیرنده ایجاد محصولات یا ایده های جدید و در یک محیط ساختار نیافته صورت پذیرد

ژورنالیست

آرشیتکت

مدیر تبلیغات

اجتماعیاجتماعی پذیر ، گرم و صمیمی ، هوشیار ، نیاز به صمیمیت و تعاملکارهایی که دربرگیرنده کمک و یا خدمت به دیگران باشد و کارهای تیمی

کارگران اجتماعی

پرستاران

معلمان

مشاوران

پرانرژیبا اطمینان ، مدعی ، با انرژی و نیاز به قدرتکارهایی که دربرگیرنده هدایت دیگران باشد ، رسیدن به اهداف از طریق دیگران در یک محیط هدف گرا

فروشندگان

کارگزاران سهام

سیاستمداران

عادیقابل اتکا ، منظم ، مرتب ، عملگرا و کاراکارهایی که دربرگیرنده تحلیل و کار سیستماتیک با داده ها و اطلاعات باشد

حسابداران

بانکی ها

مدیران

هریک از انواع شخصیت، علایق، توانایی ها ،و شخصیت متفاوتی دارند که در جستجوی محیطی است تا با آن سازگار و هماهنگ باشد و بتواند به اشتغال موفق و رضایت شغلی بی انجامد .در حقیقت انسان از طریق تلاش و کسب مهارت در جستجوی رسیدن به کمال است .

مردم به دنبال یافتن محیطی هستند که بتوانند نیازهایشان را در آن برآورده سازند ،مهارت ها و توانایی های خود را به کار گیرند ،نگرش ها و ارزش هایشان را نشان دهند و نقش های مرتبط با آن را بخوبی ایفا کنند .

به نظر هالند با توجه به شش نوع شخصیت مختلف ،شش الگوی محیط شغلی نیز وجود دارد . به گفته معروف کبوتر با کبوتر ،باز با باز ،کند همجنس با همجنس پرواز . هر کدام از انواع شخصیت به آن الگوی محیطی سازگار با ویژکی هایش نیاز دارد تا امکان رشد برای آن نوع شخصیت فراهم آید . به عبارت دیگر ،هر فرد در جستجوی محیطی است که بتواند از مهارت ها و توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرد و به موفقیت و رضایت شغلی نایل شود . چنین سازشی باعث انتخاب شغل مناسب تر ، پیشرفت بیشتر شغلی ،ثبات عاطفی ،فعالیت خلاق و رشد خصوصیات فردی می شود .

چهار فرضیه‌ی اصلی قلب این نظریه را تشکیل می‌دهند:‌

‌1) افراد را می‌توان در یکی از شش تیپ، واقع‌گرا، معنوی، هنری، اجتماعی، متهور، و قراردادی طبقه‌بندی کرد.

2) محیط‌ها را می‌توان در یکی از شش مدل، واقع‌گرایانه، جستجوگرایانه، هنری، اجتماعی، متهورانه و قراردادی طبقه‌بندی نمود. هر محیطی تحت تسلط یک تیپ شخصیتی قرار دارد و هر محیط نمونه‌ای از وضع فیزیکی خاص است که دارای شرایط و امکان‌های مخصوص به خود است. مثلاً محیط‌های اجتماعی تحت تسلط افراد اجتماعی قرار دارند. وضعیت فیزیکی آن وجود افرادی است که در تعامل با یکدیگرند و شرایط و امکان‌های مخصوص به آن از طریق روابط بین فردی تحقق می‌پذیرد.‌

3) افراد به دنبال محیط‌هایی هستند که بتوانند مهارت‌ها و توانایی‌های خود را به کار اندازند. نگرش‌ها و ارزش‌های خود را نشان دهند و مسائل قابل قبول و نقش‌های مطابق با آن را به عهده گیرند. تیپ‌های اجتماعی به دنبال محیط‌های اجتماعی و تیپ‌های قراردادی به دنبال محیط‌های قراردادی هستند.‌

4) رفتار به وسیله‌ی تعامل بین شخصیت و محیط تعیین می‌گردد. اگر تیپ شخصیتی یک فرد و الگوی محیطی او مشخص باشد، می‌توان به پیش‌بینی برخی از نتایج این گونه جورشدن‌ها پرداخت. این گونه نتایج می‌تواند مربوط به انتخاب رشته‌ی تحصیلی، انتخاب شغل و غیره باشد.

چهار فرضیه فوق با پنج فرضیه‌ی ثانویه، تکمیل شده‌اند که هم در مورد افراد و هم در مورد محیط‌ها صادقند. هدف از فرضیه‌ها یا مفاهیم ثانویه تعدیل یا تعیین پیش‌بینی‌ها یا توضیح‌هایی است که از مفاهیم اصلی مشتق شده‌اند.

به‌طورکلی، نظریه‌ی هالند می‌تواند کاربردهای زیر را داشته باشد:

· ارائه‌ی اطلاعات شغلی و حرفه‌ای به ساده‌ترین صورت ممکن به‌طوری که عملا قابل استفاده باشد.

· توصیف جریان انتخاب شغل و ارتباط آن با نوع شخصیت فرد.

· فراهم آوردن فرصت‌ها و امکاناتی برای خودشناسی و شناخت نیازهای محیطی.

طبقه‌بندی شغلی هالند، برای برنامه‌ی راهنمایی و مشاوره‌ی شغلی و حرفه‌ای مدارس نیز درخور توجه است. مشاوران شغلی و حرفه‌ای مدارس با توجه به شش نوع تیپ شخصیت، مهارت‌های لازم برای احراز شغل را از قبل تعیین کرده و سپس با توجه به شناختی که از دانش‌آموزان به دست می‌آورند، آنها را در مسیر مناسبی راهنمایی می‌کنند.

این طبقه‌بندی شامل 500 شغل از متداول‌ترین مشاغل آمریکا است. آنها در نظامی که کد حروف(و، ج، ه، الف، م، ق) را مورد استفاده قرار می‌دهد، مرتب شده‌اند.

مشاغل واقع‌گرایانه (و) شامل مشاغل مهارتی، فنی و بعضی از مشاغل خدماتی.

مشاغل جستجوگرانه (ج) شامل مشاغل علمی و بعضی از مشاغل فنی.

مشاغل هنری (ه) شامل مشاغل هنری، موسیقی و ادبیات.

مشاغل اجتماعی (الف) شامل مشاغل مربوط به تعلیم و تربیت و رفاه اجتماعی.

مشاغل متهورانه (م) شامل مشاغل مدیریت و مشاغل فروشندگی.

مشاغل قراردادی (ق) شامل مشاغل اداری و منشی‌گری.

کدهای سه حرفی، مشاغل را توصیف می‌کنند. برای مثال معنی کد(م – الف – ق) برای مدیر فروش این است که، مدیران فروش بیش از همه به افراد مشاغل متهورانه، تا حدی کمتر به افراد مشاغل اجتماعی و کمتر از آن به افراد مشاغل قراردادی شباهت دارند.

طبعا افرادی در این مشاغل موفق‌تر خواهند بود که تطابق بیشتری با این کدها داشته باشند.

امروزه مدل تناسب شغلی هالند پایه بسیاری از مشاوره های مسیر شغلی است. البته انتقاداتی هم به این مدل وارد شده است. انواع شخصیت هالند صرفا بیان کننده تعدادی از خصوصیات مدل پنج عامل بزرگ است در حالیکه سایر ابعاد مدل پنج عاملی نیز باید در ایجاد تناسب شغلی در نظر گرفته شوند. همچنین در مورد اینکه آیا این مدل قابلیت عمومی سازی به فرهنگ های دیگر را نیز دارد تردیدهای جدی وجود دارد. البته با وجود این انتقادات ، مدل هالند مدل غالب تشریح کننده گرایش ها و رفتارهای شغلی در میان    مدل های مسیر شغلی امروزی به شمار می آید (Miner, 2005).

والش و همکارانش (1972) نکات مثبت نظریه هالند را به شرح زیر بر شمرده‌اند:

1) با گذشت زمان نظریه هالند با توجه به نتایج تحقیقات و اطلاعات بدست آمده تکامل پیدا نموده است.
2) تحقیقات انجام شده در مورد نظریه هالند انواع شخصیت و نیز انواع مدلهای محیطی را که هالند متذکر شده تأیید نموده‌اند.

3) سازگاری فرد با محیط به رضایت فردی و در نتیجه به رضایت شغلی می‌انجامد.

4) نظریه هالند تا حد زیادی ساده و روشن بیان شده است.

5) نظریه برای توصیف رفتار، مبانی و مفاهیم ضروری را در بر دارد.

6) نظریه هالند قابلیت تست‌پذیری را داراست و تا کنون مقدار بسیار زیادی تحقیق را موجب گردیده است.

7) شواهد نشان می‌دهند که با توجه به خصوصیات شخصیتی تا حدی می‌توان به پیش‌بینی شغلی فرد اقدام کرد.

8) افراد به شدت می‌خواهند در محیط‌هایی به کار مشغول شوند که سازگار با خصوصیات آن‌ها باشد